اسمش را نیار
الف
صیاد
جنبش سبز با مطالعه نکات ذیل ، در مورد
یکی از راهکارهای تحریم انتخابات، و یا حضور معترضانه (ریختن
رأی باطل شده به صندوقها ) تصمیمی مناسب اتخاذ نمایند.
در برگزاری این انتخابات هر دو جبهۀ
اقتدار گرا و رقیب حکومت دست اندر کار و مواظبند که طرف دیگر تقلب نکند .
بگفته معاون سیاسی استان کهکیلویه 15 نفر (از هر دو جناح) پای هر صندوق هستند .
بنا براین ، وضعیت از نظر کنترل و نظارت بر شمارش آراء به هیچوجه با انتخابات رئیس جمهوری قابل قیاس نیست .
طرف ضعیف تر در انتخابات قاعدتاً برای حفظ وجهۀ خود باید در قانونگرائی
از پاپ کاتولیک تر شود و ضمن مخالفت جدی با تقلب ، به انتشار کامل نتیجه صندوقها
طبق قانون یا از طریق افشا گری اقدام کند.
مجموع آرای جنبش اعتراضی بخصوص با ریزش نیروهای حاکمیت باید بیش از هفتاد
در صد از رأی دهندگان راشامل شوند.
اگر حاکمیت از رهگذر انتخابات بدنبال کسب مشروعیت باشد، آیا تحریم و خانه نشینی مخالفین ، که به او کمک میکند انتخابات را با شرکت کنندگان
محدود طرفداران خود طبق مرّ قانون و بدون درد سر انجام دهد بیشتر میپسندد یا
مشارکت معترضانه جنبش سبز و پر کردن صندوقهای با آرای اعتراضی ؟
چون حاکمیت مصادیق مجرمانه تحریم انتخابات
را با همکاری ارگانهای متعدد حکومتی تنظیم و با شانتاژ خبری منتشر نمود، عده ای تصور میکنند که رژیم از تحریم انتخابات
نگران است در حالیکه هدف اصلی از این برنامه
دعوت از خودیها به رأی دادن و یاد آوری شراب به مستان و تحریک بیشتر مخالفان خود برای
رأی ندادن بوده است. اگر چه حکومت بحث تحریم را در درون کشور اصولاً نمی پسندد ولی
خود بیش از همه باعث مطرح شدن آن بعنوان خبر اول شد .
استراتژی
اصلاح طلبان از مدتها قبل با
هشیاری، آمادگی برای این مقطع و عدم
شرکت به معنی (خود داری از معرفی و یا
تأیید داوطلب در لیست انتخاباتی) و اجرای برنامه ای برای حضور فعال و مخالفت قانونی و ریختن رأی باطل شده به صندوقها بوده ، که از سالها قبل مورد تأیید جبهۀ دوم خرداد واقع
شده است.
حاکمیت با این همه فساد و جنایتی که مرتکب شده به هیچ وجه نمیتواند مشروع شناخته شود ولی اگر
بخیال خود بدنبال کسب وجهه باشد، تحریم انتخابات و عبور از این مرحله بحرانی به او کمک زیادی میکند.
نداشتن مشروعیت، البتّه میتواند بهانه ای بدست سلطه گران
خارجی بدهد تا در صورت لزوم ، با تبلیغ بر جنبه های نقض حقوق بشری رژیم ، با
حرکات ایذائی و جنگ افروزی به مقاصد کلان خود برسند، چنانچه کردند و شد. اینجاست که اکثریت تحریمیان در رویکرد خود نتایجی مخالف
انتظار بدست میآورند و این بدلیل ناهمگونی
و نقش های متناقض ومتفاوتی است که از یکدیگر دارند. اکثریتی از
تحریمیان بدون داشتن راهکاری عملی ،
به امید رسیدن به دموکراسی و بطور صادقانه، سلب مشروعیت را راهگشا می بینند
ولی به هیچوجه زیر بار جنگ و دخالت خارجی و یا انقلاب نمی روند، چون تجربه
های دور و نزدیک آن را لمس کرده و به مصائب انقلاب و جنگ واقفند .
دوم اشخاص، گروهها و یا گروهکهای تک محوری که امکان شرکت در
انتخابات را ندارند ولی زعمای آنان خود را از نظر بیگانگان آلترناتیو رژیم
میپندارند و به امید دخالت خارجی و یکسره شدن کار حکومت و سپردن کشور به دست
آنها، دُمشان به قدرتهای بزرگ و یا کوچک و یا حکام منطقه وصل است.
اینها هر از گاهی که در رسانه ها
آفتابی میشوند بی آنکه به صراحت اعلام کنند ، بروز جنگ و انقلاب را برای( کشور!)
راهگشا میدانند و مخالفت چندانی با آنها ندارند و تنها از مردم میخواهند که یک
کاری!؟ بکنند ولی حضور معترضانه و مخالفت قانونی مردم را
که مخلّ اهداف آنها است ، برای رژیم حکومت مشروعیت بخش قلمداد کرده و با آن علناً مخالفت
میورزند .
زبان حال حکومت در مورد تحریم اینست که اسمش را نیار ولی خودش
را بیار.
حضور فعال مردم در صحنه پاسخگوی تهدید
خارجی و تحدیدات داخلی است. بهتر است
فرصتها را قدر بدانیم و به دروازه خود گل نزنیم.
به همه یادآوری کنیم که
ما همه در انتخابات شرکت
میکنیم و میدانیم که با رأی خود چکار کنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر