۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

سابقه توافق بر راهکار ابطال انتخابات


سابقه  توافق بر راهکار ابطال انتخابات
الف – صیّاد

 پس از مقاله «چگونه باتحریم انتخابات عرصۀ سیاسی کشور سبز میشود گذشته» تعداد کمی از دوستان (کمتر از 5در صد)  بر این عقیده بودند که رویکرد ابطال آرا توسط اصلاح طلبان ممکن است  وسیله سوء استفاده حاکمیت واقع شود. البته پیامهائی هم خارج از بالاترین وتوسط ایمیل‌ داده شد که  معلوم بود فرستندگان ناشناس آنها از طرح موضوع بسیار ناراضی اند. لذا برای اطمینان خاطرخوانندگان بهترین راه گزارشی مختصر از سابقه کار  میباشد تا دوستان در طیفهای مختلف جنبش سبز با اطمینان  وانسجام بیشتر  برنامه های مذکور را که آغاز زوال  حکومت تمامیت خواه و دستگاههای اجرائی آن بخصوص شورای نگهبان میباشد پیگیری نمایند

 دلیل اینکه از مدتها پیش مهره‌های حکومتی با دلهرۀ تمام از وقوع سونامی تغییر و فتنۀ سال 91  و بقول علم الهدی مصیبت بار ترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی سخن میگویندعلاوه بر مشکل گروه منحرفین که آنرا خفه کردند اطلاع ازتأثیر برنامه مشارکت اعتراضی میباشد  که چهار سال طرح از آن میگذرد

 در پی موضع گیری های اخیر آقای خاتمی و قاطعیتی که ایشان، آقای تاج زاده وامثال آنها درمورد شرایط خود و بر خورد با بازیهای انتخاباتی حکومت از خود نشان دادند وتکذیب مصاحبه آقای منتجب نیا، باید  بطور جدّی و پی گیر با احتراز از تصمیمات هیجانی و تک بُعدی ، احتمال بسیار ضعیف قانونگرائی حاکمت و یا ادامه قانون شکنی  ، در چهار چوب بر خورد باهر گونه  انتخابات فرمایشی رژیم  که روندی تأیید شده است در دستور کار قرار گیرد. تا با پیش بینی رویکردهای مختلف حکومت، همگان  آماده اخذ تصمیم مناسب و اجرای بموقع آن در زمان خود، شده باشند.
.سابقه
پیش ازانتخابات مجلس در سال 86 که طبق معمول بحث‌هائی در مورد مقابله با بازی قدیمی وهمیشگی ردّ صلاحیتهای جناحی و نگرانی از روند کلّی انتخابات در بین اصلاح طلبان وجود داشت ، راهکاری مطرح شده بود که بعداً « مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات» نام گرفت .  یاد آوری دو باره موضوع و برداشتها وتصمیمات سیاسی مرتبط با آن ،برای پیگیری تجربه فوق در این برهۀ زمانی ضروری بنظر میرسد . درخواست مذکور چنین بود:
انتخابات، فرصتی برای تغییر شرایط بازی
شرکت حداکثری در انتخابات و برگزیدن نمایندگان واقعی مهم ‌ترین راه نجات جامعه از بن‌بستهای سیاسی داخلی و خارجی است. حضور پر رنگ ملت در صحنه سیاست و تصمیم‌گیری، موجب رعب اقتدارگرایان و هراس بیشتر بیگانگان از دست زدن به ‌اقدامات ایذائی و حادثه ‌آفرینی میشود. از دست دادن این فرصت موجب گسترش بیشتر فساد در مدیریّت و سرنوشت کشور خواهد بود. بنابراین سهل‌انگاری و از آن بدتر تحریم انتخابات بمعنی واگذاری عرصه و اعیان مملکت به غیرخودی هاست.

چون شرکت در انتخابات فرمایشی بمثابه ریختن آب به آسیاب حاکمیت اقتدارگراست و شرکت کم رنگ ملت در انتخابات زمینه بهره ‌برداری دشمن خارجی را فراهم میکند چاره کار در این مخمصه، ریختن رأی باطل شده به صندوق رأی در حوزه‌هائی است که قرار است انتخابات در آنها بشکل فرمایشی و تک حزبی برگزار شود. این رویّه میتواند هر انتخاباتی را به چیزی در حد رفراندوم تبدیل نماید. این اقدام که هماهنگی لازم از سوی افراد، نیروها و مطبوعات دلسوز و وفادار به جامعه را میطلبد خط بطلانی بر امیال خودپرستان داخلی و آزمندان خارجی خواهد بود. حال که تنها فقط یک امکان برای ابراز نظر وجود دارد مردم این فرصت را دارند تا در حوزه‌هائی که داوطلبان واجد شرایط وجوددارند با انتخاب نمایندگان واقعی، دموکراسی را در کشور حاکم نمایند و درصورت تحمیل داوطلب غیر مردمی به هر حوزه رأی‌دهندگان با ریختن رأی باطلشده خود به صندوقها، به تمامیت‌خواهان یک نه بزرگ بگویند و اصلاح و یا خلع ید تدریجی آنان از ابزار حکومتی و برگرفتن نقاب دموکراسی از چهره شان راشروع کنند.
گرچه فرصت برای انتخابات پیش ‌رو محدود است ولی داشتن یک برنامه جامع از سوی خیر خواهان و عاقبت اندیشان فرصت توطئه‌های در هم پیچیده از سویخنّاسان را از آنان سلب میکند.
از نیروهای اصیلی که دلباخته قدرت نیستند، انجمنهای غیر دولتی، جوامع دانشگاهی و فرهنگی، نیروهای کارگری، جامعه زنان که تصمیمات و رأیشان بیشترین تأثیر را در انتخابات دارد، بدنه نیروهائی که بنام آنها انواع شرارتها و مظالم بر جامعه و افراد تحمیل میشود و نیز جامعه وبلاگ‌نگاران تقاضا میشود که با قراردادن چنین برنامه‌ای در اولویت کاری خویش و تبلیغحداکثری از آن به ‌استقرار آزادی، استقلال و عدالت واقعی در جامعه و هدایت حکومتگران در جهت قبول و بکارگیری یک دولت مردُمرای یاری رسانند.برای همیشه یادمان باشد که تا انتخابات وجود دارد امکان گفتن نه و تغییر دادن شرایط نیز وجود دارد. این تصمیم اگر عمومیّت یابد مقابله با آن برای حاکمیّت اقتدارگرا غیر ممکن است--
در پاسخ به این درخواست  برداشتهای سازمانها وشخصیتهای مختلف سیاسی در جبهۀ منتقدین حکومت که هنوز ارادۀ اصلاح و براه آوردن رژیم نزد آنان پا برجا ومخالف تحریم انتخابات بودند  بشرح ذیل بود.
- در تاریخ 17 اسفند نهضت آزادی با رویکردی مثبت و تعدیل بیانیّه قبلی خود در اعلامیه ای تحت عنوان «اعتراض به‌انتخابات غير آزاد، مشاركت تنها درحوزه‌هايي كه ‌امكان رقابت موثر وجود دارد» نوشته بودند که:
به مردم عزیز ایران پیشنهاد می‌کند كه به منظور اعتراض به‌انتخابات فرمايشي، تنها در حوزه‌هايي كه ‌امكان رقابت مؤثر وجود داشته باشد به نامزدهايي رای دهند که می‌توانند با پيروي از روش و منش مدرس‌ها، مصدق‌ها، بازرگان‌ها و سحابی‌ها، شجاعانه به دفاع از حق حاکمیت ملی و حاکمیت ملت ایران پرداخته، آزادی مردمان را به مال و مقام ناچیز دنیا نفروشند

-
جبهه مشارکت ایران اسلامی (متشکل از هفده تشکل و حزب سیاسی) ، در مورد انتخابات مجلس هشتم در بیانیه تحلیلی خود پس از دور اوّل انتخابات در تاریخ 29 اسفند 86 آورده‌ بودند که:
جبهه مشاركت ايران اسلامي در ارزيابي شرايط موجود و نتايج انتخابات مجلس هشتم فضاي ژلاتيني و متفاوت از گذشته را مي‌بيند و از عمل سياسي وانتخاباتي مردم رأی ‌دهنده و نيروهاي سياسي اصلاح‌طلب نوعي رشد يافتگي و بلوغ سياسي را درمي‌يابند و اينكه «حضور معترضانه»‌ مي‌تواند راهبرد جديد براي مواجهه با عرصه تنگ سياسي ايران باشد. از اين رو از همه نيروهاي سياسي اصلاح‌طلب مي‌خواهد كه با تجميع نيروها در مسيري واحد راه آينده را هموار نمايند. تجربه ‌انتخابات شوراهاي سوم و مجلس هشتم نشان داده ‌است كه تجميع نيروهاي اصلاح‌طلب (به رغم تفاوت‌هاي نگرشي) حضور معترضانه حتی در شرایط سخت را سد شکن و نتیجه بخش میدانند.
آقای عیسی سحر خیز روزنامه نگار در بند ، در اسفند ماه 86 طی مقاله‌ای از جمله منظور نویسندۀ طرح برون رفت از دور باطل انتخابات مهندسی شده را حفظ آبروی نظام دانسته‌اند. ایشان بعداً نیز تا زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات طی سه مقاله با عنوانهای رالي انتخابات در چالش تحريميان پيگير - رالی انتخابات و رقابتها - و چالش عقل و احساس- به‌استدلال‌های طرفداران تحریم انتخابات در مقابل باورمندان به شرکت فعال و معترضانه در آن پرداخته‌اند، ولی ایشان در مقاله چالش عقل و احساس در مورد استفاده از راهکار مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات، شخصاً آنرا بعنوان سخت‌ترین گزینه پیش روی اصلاح‌طلبان میدانستند.
-         در اواخر فروردین 87 و با نزدیک شدن زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات، معترضین به روند کلی ردّ صلاحیتها برنامه‌های اعتراضی خود را رساتر بیان نمودند از جمله آقای دکترتاج‌زاده درسخنرانی خود در مجمع دانش‌آموختگان ایران اسلامی با روشن بینی تمام از بستر سازی اقتدار گرایان برای سلطۀ نظامیان بر مقدّرات کشور گفته بودند که
-         :
شعار دولت کودتا این بود: سیاست وحکومت در ایران یعنی اعلیحضرت و دیگر هیچ .... ما اسم استراتژي خود را در زمان يكدست شدن قدرت در داخل كشور«حضور معترضانه» گذاشته‌ايم، يعني براي دفاع از آرمان‌‌هاي مردم فعاليت مي‌كنيم و در انتخابات حاضر مي‌شويم و ضمن دفاع از عقايد خود، به رفتارهاي تماميّت‌خواهانه و غيرقانوني جناح حاكم اعتراض مي‌كنيم و مي‌كوشيم ضمن جلوگيري از نظامي شدن فضا، امكان تداوم سياست‌ورزي در شرايط موجود را حفظ كنيم تا نااميدي مطلق جامعه را فرا‌نگيرد و نگاه به خارج از كشور يا روش‌هاي خشن معطوف نشود. روشن است موفقيت ما در اين زمينه به عملكرداصولگراها نيز بستگي دارد كه چه مقدار غرور و مستي را كنار بگذارند و به شيوه‌اي عقلاني كشور را اداره كنند....
و نیز اینکه:
استراتژي دوم اين است كه ما در هر شرايطي كه به سر مي‌بريم اجازه ندهيم،‌ طرفداران تك صدايي و روش‌هاي استبدادي يك گام جلوتر بيايند. بايد آنان را هر جا كه هستند متوقّف كنيم و سپس در جهت عقب‌نشيني آنان بكوشيم. اين استراتژي احتياج به حضور معترضانه دارد، يعني در زماني كه قدرت از شماانتظار «بله چشم فوري» گفتن دارد، شما در صحنه حاضريد اما مي‌گوييد... نه !
- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گزارش تحلیلی خود از انتخابات مجلس هشتم؛ اعلام نمودند که:
به‌اعتقاد ما، راهبرد كلي متّخذه توسط ائتلاف اصلاح‌طلبان، يعني (مشاركت مشروط و معترضانه)، راهبردي صحيح و اصولي بوده كه‌اقدام عملي متناسب با آن در انتخابات اخير؛ مشاركت فعال در حوزه‌هاي انتخابيّه‌اي كه‌امكان رقابت واقعي و جدي براي اصلاح‌طلبان وجود داشته و پرهيز از مشاركت و مشروعيت بخشي به‌انتخابات در حوزه‌هاي غير رقابتي، در اعتراض به روند جاري بود. همچنين در خصوص انتخابات در حوزه‌هايي كه در آن مشاركت داريم نيز، راهبرد فوق را به مفهوم نشان دادن عكس العمل درخور نسبت به تخلفات انتخاباتي مجريان و ناظران در امر برگزاري انتخابات سالم، حتي تا مرزكناره‌گيري از انتخابات در هر مرحله از آن تلقي مي كنيم. بنابراين ضمن اينكه به عنوان بخشی از ائتلاف اصلاح‌طلبان به سهم خود مسئوليت اقدامات انجام شده را مي‌پذيريم و اين پذيرش را يكي از لوازم شكل گيري و تداوم ائتلاف تلقی مي‌کنیم، همانگونه كه در بيانيه قبلي خود كه پيش از برگزاري مرحله‌اول انتخابات صادر شد، به‌اقتضای شرایط، اجمالاً بيان كرديم، معتقدبوديم كه‌اصلاح‌طلبان در تبعيت از راهبرد اعلام شده خود، ضمن مشاركت جدي در انتخابات 50 كرسي رقابتي، مي بايست از معرفي نامزد در ساير حوزه‌هايانتخابيه كه حاصلي جز اتلاف توان و تضييع نيرو و روحيه‌اصلاح‌طلبان و سوء استفاده برگزاركنندگان انتخابات غيررقابتي نداشت، خودداري مي‌كردند.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تشكر از رفتار انتخاباتی آگاهانه و هوشمندانه شما كه به تناسب شرايط متفاوت موجود به وقوع پيوست، بهعنوان جمع‌بندي عملكرد اصلاح‌طلبان در انتخابات گذشته و چگونگي استمرار اين فعاليت‌ها در آينده، اعلام مي‌نمايد علي رغم انتقادات موجود به برخي تصميمات تاكتيكي اصلاح‌طلبان در انتخابات اخیر كه در این بیانیه نيز به گوشه‌اي از آن‌ها اشاره شد و در صورت اجتناب از آن‌ها و جایگزین ساختن تاکتیک‌هایی متناسب با راهبرد متخذه، دست‌آوردهاي به مراتب بيشتري نصيب اين جناح مي‌کرد، معتقد است كه حضور در انتخابات اخير بر مبناي راهبرد «مشاركت مشروط و معترضانه» و با حفظ همگرايي و ائتلاف فراگير اكثريت قريب به‌اتفاق اصلاح‌طلبان صورت گرفت، اقدام صحيحي بوده‌است كه مي بايست با رفع نواقص و کاستی‌های آن، مبناي حركت اصلاح‌طلبان در انتخابات آتي قرار گيرد. ما بايد با پيگيري و وفاداري به تمامي اجزاي راهبرد فوق، از جمله؛ ملحوظ داشتن قطعی معیارها و شروط تعیین شده برای مشارکت در انتخابات، راه پر پيچ و خم، صعب و دشوار اصلاحات را ادامه داده و مخاطرات پيش روي كشور و نظام را مرتفع سازيم.
**
چنانچه ملاحظه نمودید آنانکه دل در گروسر افرازی و اقتدار ملّی دارند عزم خود را به روشنی بیان داشته اندتا با احتراز از تاریک تر شدن  فضای مسموم سیاسی بر ترفند حکومت و برگرداندن نفاق آن به خودش فائق آیند وتا آنجا که ممکن است از طریق صندوق انتخابات حکومت را به تبعیّت ازقانون ویا سر کشیدن جام زهر به بهای نفی مشروعیّت خویش مجبور نمایند. اینک کدها مبنی بر نا امیدی بزرگان حاضر درمیدان وقطع امید از بصیرت حکومت و روی آوری به قانون و برگزاری انتخابات شرافتمندانه است. ازطرفی تحریم انتخابات نوعی بی عملی است و کار را برای اقتدر گرایان آسان تر میکند، چون حاکمیت رأی دهندگان وظیفه بگیر خود را دارد و   بسیاری ازمردم نیز  به هنگام مراجعه به ادارات و ارگانهای حکومتی نیاز به داشتن مهر انتخاباتی در شناسنامه خود دارند که باید آنها را دریافت گو اینکه خوکهای کثافت خوار رأی سازی و تقلب  خود راهم انجام میدهند ولی ...
 تقلّب در انتخابات مجلس نمیتواند با همان ساز و کار و به گستردگی تقلّب درانتخاب رئیس جمهوری عملی شود زیرا در هر حوزه مدعیّان متعدّد و در پای هر صندوق معمولاً نظّارو طرفدارانی از آنها وجود دارند کهاگرفرضاً همگی از یک خط فکری باشند باز هم انجام تقلّب سازمان یافته در آن میسّر نیست مگر آنکه حاکمیّت برای هر حوزه لیست واجدین شرایط یک نفره! اعلام ومسابقه یک نفره بر گزار کند. مضافاً آنکه به فرض قریب به محال اگر امر دائر بر قانونگرائی شد جناحها با راهکار تبدیل انتخابات به رفراندم ملّی، دیگر نیازی به چانه زنی برای تعامل با دستگاههای اجرائی و نظارتی در معرفی داوطلبین مورد نظر خود ندارند چون اگر نام نماینده اصلح آنها در لیست انتخاباتی هر حوزه نباشد، بستگی به وزن سیاسی که دارند میتوانند از گزینۀ پر کردن صندوقها با رأی باطله و نثار ملیونها پیام خاص به آمرین و عاملین خیانت به میثاق ملّی، استفاده نمایند.  این چنین رویکردی به فرو پاشی  جبهۀ اقتدار گرایان از درون و انسجام هر چه بیشتر طیفهای مختلف جنبش سبز می انجامد و مردم را برای تمام زمانها در مقابله با دیکتاتوری آماده تر مینماید علاوه برآن به عنصر خارجی نیز که روز بروز به کمک مهره های خود دامنه تحرکات را برای رادیکالیزه کردن تنشهای اجتماعی و لیبیائی کردن اوضاع گسترش میدهد  با سی - چهل ملیون رأی باطله تفهیم  میکند که ما تا ما هستیم فضولی در امور کشور ما به جائی نمیرسد در پایان توجه شما را به لیست دلایل مندرج در مقاله فوق جلب مینمایم  


۱۳۹۰ تیر ۲۷, دوشنبه

باتحریم انتخابات عرصۀ سیاسی قبضه میشود


 با تحریم انتخابات عرصۀ سیاسی کشور تصرف میشود

«اگر تمام شرایط فراهم نشود  ما بطور قطع در انتخابات شرکت نمیکنیم»  این جدی ترین موضعی است که  بزرگان جبهۀ اعتراض تا کنون با اطمینان اتخاذ و اعلام کرده اند .  براین اساس؛ جنش سبز ، اصلاح طلبان و سایر معترضین به حکومت امنیتی نظامی؛ هیچ داوطلبی را برای شرکت در انتخابات مجلس معرفی و یا تأیید نمیکنند. این  رویکرد چراغ سبزی است برای اجرای راهکار اصلی؛ بمنظور برهم زدن بازیهای سی ساله انتخاباتی حکومت. یعنی پروژه ای بنام «مشارکت فعال ومعترضانه در انتخابات»  و پر کردن صندوقها از رأی باطله که از سال 86 به اتفاق آراء به تصویب احزاب صلاح طلب رسیده است .  در مورد این رویکرد به  بیانیه احزاب یاد شده و مقاله‌های مرتبط در سایت امروز و در این ( لینک++ ) مراجعه فرمائید .تحریم انتخابات در صورتی مفید و کار آمد خواهد بود که طبق برنامه از پیش تعیین شده احزاب و شخصیتهای مذکور در لینک فوق انجام گیرد.  رهبرانی که اینک در چنبرۀ قضائی امنیتی نظام گرفتارند  محدودیتها و معذوریتهای خود را دارند به همین دلیل ما باید با توجه به سیاق وسابقه کار وظیفه خود را آنچنان که شایسته است برای پیش برد برنامه از پیش تعیین شده بطور هماهنگ ایفا نمائیم. این نقش براساس برنامه مذکور و لینک فوق ؛ ذیلاً توضیح داده میشود. 

 مقدّمتاً به دوستانی که فکر میکنند شرکت در انتخابات باعث مشروعیت بخشی به حکومت است یاد آور میشود که  این امر بطور قطع و تنها در مورد تمام احزاب و داوطلبان انتخاباتی صادق است ولی نه درمورد رأی دهندگان! میپرسید چرا؟. شرکت چهل ملیونی مردم در انتخابات88 چه مشروعیتی برای رژیم بدست آورد؟  نتیجه آن مشارکت عمومی جز افشای بیش از پیش  و بی اعتباری حکومت و اوج گرفتن جنبش سبز در جهان چه بود؟. جز اینکه حکومت چهرۀ واقعی خود را به جهانیان نشان داد و به قیمت ریزش نیروهایش باطن خود را ظاهر ساخت چه نتیجه گرفت.
 تحریم انتخابات به شکل ساده وخانه نشینی آن یک نوع بی عملی است که میتواند طبق برنامه به تحریم بهینه یعنی (مشارکت معترضانه) یا جنبش رأی اعتراضی و ابطال انتخابات تبدیل شود . با این شیوه اتحاد ملّی وفراگیر جنبش سبز صدای خود را این بار رساتر به اطلاع جهانیان میرساند. به هوش باشیم که در غیاب فعالیت علنی احزاب و مطبوعات آزاد این تنها میدان باقیمانده برای اعتراضات را با شعارهای تک بُعدی ؛ به دشمنان داخلی و خارجی وا گذار نکنیم. حکومت همیشه رأی دهندگان مجبور!  و  جیره بگیر خود برای شرکت در انتخابات را دارد و در غیاب اعتراض مؤثر و کارساز ، نمایش انتخاباتی خود و تقلب و القای مشروعیت خویش را راحت تر بر گزار میکند. مواظب باشیم تا کلاه تحریم و بی عملی که آرزوی حاکمیّت است بسرمان نرود.


اگر با شرکت معترضانه در انتخابات و نوشتن کلمه نه و یا هر پیام اعتراضی دیگر روی برگه رأی خود؛ آن را با محکم کاری ! باطل کنیم؛ با پر کردن صندوقها از رأی باطله؛  برنامه حکومت را مصادره به مطلوب کرده و برنامه اش را به هم میریزیم . چون ساز و کار تقلب درانتخابات مجالس و یا شوراها بدلیل تعدد داوطلبین رقیب در حوزه های سراسر کشور غیر از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری است و در هر حوزه با حضور مدعیان رقیب  باید نتیجه به روشنی اعلام و برای آنها تشریح شود؛ با اجرای برنامه مشارکت معترضانه نتایج زیر بدست خواهندآمد:

1.     مشروعیت حکومت بیش از پیش ،علناً و شاید هم رسماً زایل میشود ( چیزی شبیه به رفراندم).
2.     برای آنها که در مراجعه به ادارات و ارگانهای حکومتی مجبور! به داشتن مهر انتخابات در شناسنامه خود هستند راه را هموار میکنیم تا از طریق مشارکت اعراضی به  ما بپیوندند.
3.         ماشین رد صلاحیت شورای نگهبان  که در طول سی سال گذشته به طریق جناحی عمل میکرده برای همیشه از کار میافتد و اعضای شورای نگهبان دسته جمعی  از سوی شما ردّ صلاحیت و از ین ببعد بلا موضوع  میشوند.
4.         با سی- چهل ملیون رأی باطله (60 تا 80 درصد آرا)  و پیامهای خاص بزرگترین افتضاح سیاسی و کاملاً بی سابقه گریبانگیر حاکمیّت میشود.
    
5.         چون مجریان و ناظران مجبور به ثبت و شمارش آرای باطله و شاید هم پیامها با حضور معتمدین ونمایندگانی از سوی  داوطلبین وگزارش نتیجه در سراسرکشورهستند   و همه چشم به مندرجات و  نتیجۀ هر برگه رأی دارند؛ حکومت میشود حکومت آویزان.  

6.     ریختن جام زهر به کام حاکمیّت و فرو وپاشی جبهۀ اقتدارگرایان از درون حتّی برای خواصّ با بصیرت! غیر قابل انکار میشود.
7.         انسجام جبهۀ سبز ومعترضین، از هر طیف فزونی میگیرد و ضمن کاهش هزینه ها؛ سبزهای خاکستری! ، رنگ می بازند و سیاه میشوند.
8.       به عنصر خارجی و مهره هائی که  در صدد لیبیائی کردن اوضاع کشور هستند میگوئیم ما همه با همستیم دخالت در امور ایران و فضولی ممنوع.
9.      و دست آخر نیروی کمکی بالقوّه و بسیارمؤثر داخلی برای اینکار در راه است که شما میتوانید در  پاسخها و اظهار نظرهای خود آنرا حدس بزنید

 از قدیم گفته اند که به فراعنه: بگوئید نه تا رستگار شوید
 این همه فقط با یک رأی باطله !  یعنی سیاست اتّحاد سبز.

 این مطلب قبلاً پست شده ولی به ناگهان از لیست حذف شده بود در این مورد پیگیری خواهد شد.امیدواریم کار اجنه نباشد
 دوستان به هر طریق که میتوانید در معرفی بیشتر این روش به جامعه  از جمله با تکرار این لینک از طریق سایت  و یا بلاگ خود همیاری نمایند



۱۳۹۰ تیر ۲۶, یکشنبه

تحریم هوشمند



تحریم انتخابات و سیاستِ سبز


«اگر تمام شرایط فراهم نشود  ما بطور قطع در انتخابات شرکت نمیکنیم»  این جدی ترین موضعی است که  بزرگان ما تا کنون با اطمینان اتخاذ کرده اند .  براین اساس؛ جنش سبز ، اصلاح طلبان و سایر معترضین به حکومت امنیتی نظامی؛ هیچ داوطلبی را برای شرکت در انتخابات مجلس معرفی و یا تأیید نمیکنند. این  رویکرد چراغ سبزی است برای اجرای راهکار اصلی آنان بمنظور برهم زدن بازی  سی ساله حکومت،  از طریق پروژه ای بنام «مشارکت فعال ومعترضانه در انتخابات»  که از سال 86 به اتفاق آراء به تصویب آنان رسیده است .  در مورد این رویکرد به  بیانیه احزاب اصلاح طلب و مقاله ها ی ارائه شده از سوی آنان و سخنرانی آقای تاج زاده ؛ و برای نمونه به سایت امروز در این ( لینک++ ) مراجعه نموده ،تحریم انتخابات را به شکل بهینه آن و طبق برنامه انجام دهید.  رهبرانی که اینک در چنبرۀ قضائی امنیتی نظام گرفتارند  محدودیتها و معذوریتهای خود را دارند به همین دلیل ما باید با توجه به سیاق وسابقه کار وظیفه خود را آنچنان که شایسته است برای پیش برد برنامه از پیش تعیین شده بطور هماهنگ ایفا نمائیم. این نقش براساس برنامه مذکور و لینک فوق ؛ ذیلاً توضیح داده میشود. 

 مقدّمتاً به دوستانی که فکر میکنند شرکت در انتخابات باعث مشروعیت بخشی به حکومت است یاد آور میشود که  این امربطور قطع و تنها در مورد تمام احزاب و داوطلبان انتخاباتی صادق است ولی نه درمورد رأی دهندگان! میپرسید چرا؟. شرکت چهل ملیونی مردم در انتخابات88 چه مشروعیتی برای رژیم بدست آورد؟  نتیجه آن مشارکت عمومی جز افشای بیش از پیش  و بی اعتباری حکومت و اوج گرفتن جنبش سبز در جهان چه بود؟. جز اینکه حکومت چهرۀ واقعی خود را به جهانیان نشان داد و به قیمت ریزش نیروهایش باطن خود را ظاهر ساخت چه نتیجه گرفت.
 تحریم انتخابات به شکل ساده آن یک نوع بی عملی است که میتواند طبق برنامه اشاره شده به تحریم بهینه یعنی (مشارکت معترضانه) یا جنبش رأی باطله و  انتخاب نکردن هیچ نماینده تبدیل گشته و اتحاد ملّی وفراگیر اعتراض خود را این بار رساتر به اطلاع جهانیان برساند. لطفاً در غیاب احزاب و مطبوعات آزاد این تنها میدان باقیمانده برای اعتراضات را با شعارهای تک بُعدی ؛ به دشمنان داخلی و خارجیها وا گذار نکنیم. چون حکومت همیشه رأی دهندگان مجبور!  و  جیره بگیر خود برای شرکت در انتخابات را دارد در غیاب معترضین ؛ نمایش انتخاباتی خود و تقلب و القای مشروعیت خویش را راحت تر بر گزار میکند. مواظب باشیم تا کلاه تحریم و بی عملی که آرزوی حاکمیّت است بسرمان نرود.


اگر با شرکت معترضانه در انتخابات و نوشتن کلمه نه و یا هر پیام اعتراضی دیگر روی برگه رأی خود؛ آن را با محکم کاری ! باطل کنیم؛ با قبضۀ صحنه سیاسی و پر کردن صندوقها از رأی باطله؛  برنامه حکومت را مصادره به مطلوب کرده و بازیشان را به هم میریزیم . چون ساز و کار تقلب درانتخابات مجالس و یا شوراها بدلیل تعدد داوطلبین رقیب در حوزه های سراسر کشور غیر از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری است و در هر حوزه با حضور مدعیان رقیب  باید نتیجه به روشنی اعلام و برای آنها تشریح شود؛ نتایج زیر بدست خواهندآمد:

1.     مشروعیت حکومت بیش از پیش و علناً و شاید هم رسماً زایل شود ( چیزی شبیه به رفراندم).
2.         با سی- چهل ملیون رأی باطله (60 تا 80 درصد آرا)  و پیامهای خاص چه افتضاح بزرگی که برای حکومت بر پا نمیشود!
3.         برای آنها که در مراجعه به ادارات و ارگانهای حکومتی مجبور! به داشتن مهر انتخابات در شناسنامه خود هستند راه را هموار میکنیم تا از طریق مشارکت اعراضی به  ما بپیوندند.
4.         ماشین رد صلاحیت شورای نگهبان را که در طول سی سال گذشته به طریق جناحی عمل میکرده برای همیشه از کار میاندازید و اعضای شورای نگهبان دسته جمعی  از سوی شما ردّ صلاحیت و از ین ببعد بلا موضوع  میشوند.
5.         چون مجریان و ناظران مجبور به ثبت و شمارش آرای باطله و شاید هم پیامها با حضور معتمدین ونمایندگانی از سوی  داوطلبین وگزارش نتیجه در سراسرکشورهستند   و همه چشم به مندرجات و  نتیجۀ هر برگه رأی دارند؛ حکومت میشود حکومت آویزان.  

6.      فروپاشی جبهۀ اقتدارگرایان از درون حتّی برای خواصّ با بصیرت! غیر قابل انکار میشود.
7.         انسجام جبهۀ سبز ومعترضین، از هر طیف فزونی میگیرد و ضمن کاهش هزینه ها؛ سبزهای خاکستری! ، رنگ می بازند و سیاه میشوند.
8.       به عنصر خارجی و مهره هائی که  در صدد لیبیائی کردن اوضاع کشور هستند میگوئیم ما همه با همستیم دخالت در امور ایران و فضولی ممنوع.
9.      و دست آخرنیروی کمکی بالقوّه و بسیارمؤثر برای اینکار در راه است که شما میتوانید در  پاسخها و اظهار نظرهای خود آنرا حدس بزنید
 از قدیم گفته اند که: بگوئید نه تا رستگار شوید
 این همه آنهم فقط با یک رأی باطله ! ، یعنی سیاست سبز






درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است