۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

تحریمیان منفعل یا تحریم هوشمند ؟








تحریم منفعل  یا مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات
الف صیاد
پیچیدگی های تحریم انتخابات، و بر رسی  انتظارهای متفاوت از این رویکرد،  باید بتواند  جامعه و جنبش سبز را در اخذ بهترین تصمیم یاری کند. اصطلاحات- عدم شرکت ، تحریم   و مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات که کنشگران سیاسی و پیروان و یا  مقلدان آنها  با توجه به راهبرد خود ،  به یکی از آنها روی می آورند،  هر کدام  ساز و کاری جداگانهاند که با منظورهای متفاوتی بکار گرفته میشوند.
-  قبل از هرچیز، "عدم مشارکت"  اصطلاحی است که تشکلهای سیاسی درون نظام  بکار میبرند و منظورشان عدم معرفی یا تأیید داوطلب برای نامزدی در لیست انتخاباتی است. این تصمیم  در بطن خود بیهوده بودن شرکت در انتخابات را به پیروان آنها ندا میدهد ولی برای احتراز از اتهام مقابله با مشروعیت حکومت  و برانداز بودن و برخوردهای امنیتی ،  از بکار بردن کلمه تحریم خود داری میکنند. اگرچه کم نیستند افرادی که انتخابات را بدلایل عقلی و یا  نص (ولا تقف ...)  بطور کلی  مردود میدانند. مقاله مرداب دموکراسی در  این لینک    برهمین مبنا است.

-  منادیان تحریم انتخابات و خالی کردن صحنه در پی آنند که با غیبت خود در روز رأی گیری  عدم مشروعیت نظام  را اثبات نمایند. این رویکرد تنها بدین امید است که به جهانیان ثابت کنند که چون در ایران دموکراسی وجود ندارد، پس حکومت آن مشروع نیست . این موضوع اولاً  امری ثابت شده است و ثانیاً  هیچ قانون و ضمانت اجرایی برای برخورد با حاکمیت غیر مشروع وجود ندارد و بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری و غیر مشروع که خیلی هم از ایران کمتر دموکراسی دارند  ،  جزء بهترین دوستان  نظام سلطه جهانی و مورد حمایت وتکریم  آنان میباشند.   چون خود اینها بهترین ابزار و آلت استثماراند. از طرفی رژیم ایران  هم به هزار زبان اعلام کرده که به رأی مردم ترتیب اثر نمیدهد و حتی  قوانین مصوب خود را هم در این مورد قبول ندارد و میزان... رأی مــــردم نیـــــســــــت و  تنها نظام ولایت مطلقه فقیه برکشور مسلط است . منتهی در این چهار چوب و در پاره ای موارد مانند انتصاب  نمایندگان مجلس و رئیس جمهور، با برگزاری انتخابات صوری،  مهر تأییدی هم بمنظور مصرف خارجی  ازمردم  میگیرد.
  هرچه  حکومتها غیر مردمی تر باشند حرص  آنها  به کسب یا  جعل مشروعیت برای خود  بیشتر است و طبیعی است که دیکتاتور ها در صف مقدم قرار میگیرند. این گروه   برای  حل مسئله تحریم  انتخابات چه از نظر جعل رأی و  آمار سازی  و پخش اخبار دروغ  نگرانی ندارند . هیچ ضمانت اجرایی هم برای رسیدگی به تخلفات آنها وجود ندارد.  ولی این موضوع یعنی نداشتن مشروعیت،  با تبلیغ بر جنبه های نقض حقوق بشری آن ، میتواند بهانه ای بدست سلطه خارجی دهد تا در صورت لزوم ، با حرکات ایذائی و جنگ افروزی  به مقاصد کلان خود برسد . اینجاست که تحریمیان خانه نشین  در رویکرد  خود نقش هائی متناقض ومتفاوتی از یکدیگر دارند. اول اکثریتی  که بدون داشتن  راهکاری عملی ، به امید رسیدن به دموکراسی و بطور صادقانه، سلب مشروعیت را  راهگشا می بینند ولی به هیچوجه زیر بار جنگ و دخالت خارجی و یا حتی انقلاب نمی روند، چون  تجربه های دور و نزدیک آن را  لمس کرده  و به مصائب انقلاب و جنگ واقفند .  دوم  اشخاص، گروهها و یا گروهکهای  تک محوری که زعمای آنان خود را از نظر بیگانگان آلترناتیو رژیم میپندارند و به امید دخالت خارجی و یکسره شدن کار حکومت و سپردن کشور به دست  آنها  دُمشان به قدرتهای بزرگ و یا کوچک و حتی حکام منطقه وصل است و در عین حال کانالهای ارتباطی خود با یکدیگر را نشانه مردمی  بودن گروه خودمعرفی  مینمایند.  اینها که هر از گاهی در رسانه های بخصوص آفتابی میشوند بی آنکه به صراحت اعلام کنند بروز جنگ و انقلاب را برای خویش راهگشا میدانند و مخالفت چندانی با آنها ندارند و تنها از مردم میخواهند که یک کاری!؟ بکنند  ولی با مشارکت معترضانه مردم در انتخابات  که مخلّ اهداف آنها است علناً مخالفت میورزند .

مشارکت حد اکثری و معترضانه در انتخابات که در:
" انداختن رأی  باطل شده به صندوق رأی بشرطی! که داوطلب مورد قبول رأی دهنده، در لیست انتخاباتی نباشد "
  خلاصه شده ،  بیش از هر مورد در انتخابات مجلس کار آیی دارد .  این نحوه از اعتراض سیاسی  اولین بار در ایران  و برای خارج کردن ساز و کار غیر قانونی تعیین! صلاحیت داوطلبین  از دست حکومت یا تقلب و جعل آراء در کار انتخابات بکار گرفته شده است . این روش بدلیل ایجاد اختلاف در بین کارگزارن حکومتی  و دادن دست بالاتر  به قانون گرایان  در این خیل،  در میان مدت حتماً ثمر بخش است و حکومت به جز تعطیل انتخابات یا تقلب سراسری راهی برای مبارزه با آن ندارد که آنها هم صد در صد غیر عملی و افتضاح آور است .  با مطالعه باز خورد این راهکار در بیانیه ها و اظهارات  تشکلها و شخصیتهای سیاسی که کمی قبل از انتخابات مجلس هشتم به این روند روی آوردند  در این لینک و ملاحظه اینکه هرکدام از آنان با چه خشونتی توسط حاکمیت از صحنه سیاسی حذف شدند  و قبل از کودتای انتخاباتی سال 88 برنامه برخورد با آنان تدارک شده بود ، قاطعیت و نتیجه بخش بودن  روش فوق  و نیز هراسی که  حکومت از عمومیت یافتن آن را داشته،  معلوم میگردد.
 به همین دلیل  حاکمیت در طول چند سال اخیر ببهانه های مختلف و  بخصوص با در نظر داشتن حضور چهل ملیونی مردم در صحنه و تبعات آن، با عملی کردن  تجمیع انتخابات یا طرح انتصاب رئیس جمهور از سوی مجلس، هراس خود  از برگزاری انتخابات را اثبات نموده است.  تا جائی که  از وسوسه نمایش انبوه شرکت کنندگان  در جریان رأی  گیری جهت جعل مشروعیت نیز منصرف شده،  و به همان آرای محدود خودیها بسنده کرده است  که نشانه آن در گفتار خطیب جمعه هفته گذشته مشهود میباشد.
 ترفند و  شانتاژ خبری  تعیین مصادیق مجرمانه برای تحریم کنندگان انتخابات،   که بطور ناگهانی  با کمک ارگانهای متعدد حکومت تدوین و بعنوان خبر اول  اشاعه یافت ، برای تشویق خودیها به رأی  دادن ( وامتناع بیشتر سایرین از سر لجاج  با حکومت) است.  نتیجه آن هم خلوت کردن محیط  و امکان برگزاری انتخابات دربستی  ،  در راستای همین تصمیم بوده است.
  اگر حاکمیت با پیاده کردن طرح خود مبنی بر برگزاری انتخابات با شرکت خودیها ، و اعلام نتیجه واقعی و اسامی حائزین اکثریت طبق مُرّ قانون! بتواند  از تنش بین طرفداران خود جلو گیری نموده و با سکوت و سکونی که تحریمیان برای آن فراهم مینمایند،  ازاین خوان بگذرد میتواند، حتی ادعای کسب مشروعیت هم بنماید.   البته چه چنین ادعایی  از نظر افکار عمومی دنیا پذیرفته نیست ولی در صورت تصمیم  بر حمله به ایران،  آمادگی لازم در  افکار عمومی جهان برای مخالفت عمومی با آن وجود ندارد .  اینجاست که خطر تحریم انتخابات و خانه نشینی در زمان برگزاری  انتخابات  که به استمرار وضع موجود و بیشتر شدن احتمال  بروز درگیری نظامی  منتهی میشود، بهتر نمایان میگردد.  در صورتیکه مشارکت  حد اکثری و معترضانه حتی اگر نتواند در کوتاه مدت به نتیجه برسد و بلافاصله دموکراسی را در کشور مستقر نماید،حد اقل   بخاطر حضور فعال مردم در صحنه سیاسی ، ضمن ایجاد هراس در مخیله هر متجاوزی ،  قدرت لازم برای جلو گیری از  تحمیل جنگ برعلیه کشور را به افکار عمومی در جهان  خواهد داد و در مدت قابل پیش بینی بطور قطع به هدف اصلی خود که استقرار دموکراسی و قانون مداری است نیز توفیق خواهد یافت. راستی شما علاوه بر باطل شد چه پیامی را  روی برگه رأی انتخاباتی خود برای حکومت مینویسید. مثلاً  ، چرا به حصر خانگی رئیس جمهور پایان نمیدهید؟ چطور است؟

 با هماهنگی بیشتر فرصتها را قدر بدانیم و  اگر قرار بر تجمعات  و تظاهرات خیابانی شد  شعار نوشته‌هامان این باشد :
ما همه در انتخابات شرکت میکنیم و میدانیم که با رأی خود چه کنیم.





۱۳۹۰ دی ۱۵, پنجشنبه

چرخش 180 درجه ای مصباح یزدی


چرخش 180 درجه ای مصباح یزدی

برای قالب کردن شاگردان خود بعنوان نماینده  مجلس


سایت «بی‌باک نیوز» متعلق به محمدتقی مصباح یزدی نوشته که امام اول شیعیان با برگزاری «انتخاباتی آزاد» به قدرت رسیده و افشاگری درباره فعالان سیاسی مورد تائید اسلام نیست.
این سایت محافظه‌کار که بازتاب دهنده بخشی از دیدگاه‌ها٬ مواضع و اخبار مربوط به مصباح یزدی و شاگردان وی است٬ به فاصله دو ماه مانده به برگزاری انتخابات مجلس این دو موضع بی‌سابقه را گرفته است.
این سایت در یادداشت نخست خود برخلاف دیدگاه‌ مصباح یزدی٬ نوشته که اسلام به قدری یه رای مردم احترام می‌گذارد «تا آنجا که یک استاندار یا فرماندار منصوب، از جانب شخص رهبر و فرمانده کل قوای اسلامی نیز باید مورد توافق مردم باشد
بی‌باک نیوز نوشته که امام اول شیعیان را (مردم با انتخابات آزاد و با شورای همگانی بر سر کار آوردند).
یادداشت مذکور در شرایطی منتشر می‌شود که آقای مصباح یزدی برای رای و نظر مردم در به قدرت رسیدن حاکم یا حاکمان اسلامی اعتبار چندانی قائل نیست.
به نظر می‌رسد انتشار این یادداشت به همراه مطلب دیگری که به طور تلویحی در مخالفت با افشاگری علیه اکبر هاشمی رفسنجانی و خانواده‌ای وی منتشر شده٬ راهبرد جدید مصباح یزدی برای ورود به انتخابات است.
آن‌طور که رسانه‌ها‌ی محفاظه‌کار گزارش کرده‌اند٬ پنج شاگرد محمدتقی مصباح یزدی به همراه گروهی از اعضای «جبهه پایداری» وابسته به آقای مصباح خود را نامزد نهمین دوره انتخابات مجلس کرده‌اند.
محمود نبویان، مرتضی آقاتهرانی، قاسم روانبخش، محمدناصر سقای بی‌ریا و حسین جلالی شاگردان مصباح یزدی هستند که برای حضور در رقابت‌های انتخاباتی ثبت‌نام کرده‌اند.

کلمه "تحریم" بالاخره ادا شد



شیرین کریمی: زندانیان کار را تمام کردند

کلمه "تحریم" بالاخره ادا شد

روز آنلاین: در ادامه اعلام رسمی "عدم شرکت" در انتخابات از سوی تشکل های سیاسی اصلاح طلب، روز گذشته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز با انتشار بیانیه ای از نامه هفته گذشته یکی از اعضای زندانی این سازمان که "تحریم" انتخابات "نامشروع" را خواستار شده، حمایت کرد. همزمان پس از آنکه یک روزنامه نگار نزدیک به هاشمی رفسنجانی از عدم تمایل وی به شرکت در انتخابات خبر داد، دیروز رئیس دفتر وی ضمن اظهاراتی گفت "او[هاشمی] و اصلاح طلبان" از "عدم شرکت" حمایت نمی کنند.
"سایه‌ی سیاه ستم و سرکوب و سلب حقوق، به سان بختکی گویی کنار رفتنی نیست." این نخستین سطر بیانیه ای است که روز گذشته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی برای تاکید بر "عدم شرکت" در انتخابات پیش رو منتشر کرد. این تشکل سیاسی که از مطالبات جنبش سبز حمایت می کند ضمن پشتیبانی از آرای ابوالفضل قدیانی عضو زندانی این سازمان نوشته است: "همانطور که در شروط اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس توسط سید محمد خاتمی مطرح شده بود، یکی از معیارهای برگزاری انتخابات آزاد، آزادی زندانیان سیاسی است که همچون قدیانی به جرم انتقاد از حاکمیت در زندان بسر می برند."
هفته گذشته ابوالفضل قدیانی با نگارش نامه ای سرگشاده، ضمن انتقاد شدید از رهبر جمهوری اسلامی، خواستار تحریم انتخابات یازدهم اسفند شده بود. وی مشخصا "تحریم یکپارجه" و "فعال" در انتخابات "غیر قانونی" را مجالی برای "نشان دادن بی اعتباری و عدم مشروعیت نظام کنونی" دانسته بود. نظامی که به باور وی "نه جمهوری است و نه اسلامی و نیز بی اعتباری عالی ترین مقام آن."
حالا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز ضمن آنکه خواستار آزادی این زندانی ۶۵ ساله شده، تاکید کرده "صراحت" قدیانی به "کابوس اقتدارگرایان" بدل شده است. اعضای شورای مرکزی این تشکل اصلاح طلب در انتخابات سال ۸۸ از میرحسین موسوی حمایت و پس از آن نیز حاکمیت را به "کودتای انتخاباتی" متهم کردند. این مواضع باعث شد تا بسیاری از سران این حزب و اعضای بدنه آن روانه زندان های سراسر کشور شوند. با این حال این سازمان انتقادات خود را متوقف نکرده و در بیانیه روز سه شنبه نوشته است: "ادامه‌ی این خودسری‌ها و بی‌دادها و بی‌پروایی‌ها و حق‌کشی‌ها و اصرار بر ظلم و سرکوب و اختناق، حاکمیّت را به بیراهه‌ی بی‌بازگشتی خواهد کشاند که فرجام آن نه سکوت و تن در دادن ملّت، بلکه فریاد خشم و اعتراضی دوباره خواهد بود."
جبهه مشارکت: انتخابات نمایشی است
گفتنی است در اولین روز دیماه، جبهه مشارکت، دیگر تشکل اصلاح طلب نیز در یک بیانیه تحلیلی، اراده حاکمیت را معطوف به برگزاری "انتخابات نمایشی" دانسته و مشخصا از عدم شرکت در نهمین انتخابات پارلمانی جمهوری اسلامی خبر داده بود. در بیانیه مشارکت آمده بود: "ما بر این عقیده هستیم در انتخاباتی که در فضای آزاد برگزار نشود، نامزدهای مردمی اجازه ورود و رقابت نداشته باشند و از آن مهم‌تر رأی مردم به هیچ‌ انگاشته شود نمی توان شرکت کرد و به همین دلیل تصمیم خود مبنی بر عدم شرکت در انتخابات مجلس را به اطلاع عموم ملت ایران می‌رسانیم."
خاتمی: نشانه ای نمی بینم
پیشتر محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات نیز تاکید کرده بود "نشانه" ای از برگزاری انتخابات آزاد مشاهده نمی کند. او سال گذشته هم پیش شرط حضور اصلاح طلبان در انتخابات را آزادی تمامی زندانیان سیاسی، تضمین برگزاری انتخابات آزاد و گشایش در فضای سیاسی و رسانه ای کشور اعلام کرده بود.
در هفته های اخیر موسوی خوئینی ها نیز گفته است تشکل متبوع وی هیچ کاندیدایی برای حضور در انتخابات پارلمانی امسال معرفی نخواهد کرد. وی دبیر کل مجمع روحانیون مبارز است؛ مجمعی که در کنار جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، اضلاع اصلی مثلث تشکل های اصلاح طلب کشور را تشکیل می دهد.
مواضع انتخاباتی هاشمی
در همین ارتباط رئیس دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز به خبرگزاری "نسیم" به نقل از رئیس مجمع تشخیص مصلحت گفته است: "نه تنها آیت‌الله هاشمی بلکه حتی اصلاح‌طلبان هم قصد عدم شرکت در انتخابات را ندارند."
شائبه ها پیرامون عدم تمایل رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرکت در انتخابات نظام زمانی اوج گرفت که اواخر هفته گذشته، صادق زیبا کلام به خبرگزاری فارس گفت: "آقای هاشمی رفسنجانی سکوت کرده، ‌اما فکر می‌کنم نظر وی هم بر عدم شرکت در انتخابات آتی است."
این استاد دانشگاه و روزنامه نگار نزدیک به آیت الله هاشمی، نویسنده کتاب "هاشمی بدون روتوش: پنج سال گفتگو با هاشمی رفسنجانی" است.
او دلایل هاشمی برای عدم شرکت در انتخابات را مرتبط با آخرین نماز جمعه وی در سال ۸۸ دانسته و گفته است: "نظر آقای هاشمی رفسنجانی بر عدم شرکت در انتخابات است چون هیچ یک از خواسته‌هایی که وی در آخرین نماز جمعه خود و پس از حوادث ۲۲ خرداد سال ۸۸ مطرح کرد، جامه عمل پوشیده نشد."
یک ماه پس از خیزش میلیون ها شهروند در اعتراض به جابجایی گسترده آرا و سرکوب خونبار آن ها در سی ام خرداد سال ۸۸، آیت الله هاشمی روز ۲۶ تیرماه در نماز جمعه تهران حاضر شد و از نظام جمهوری اسلامی خواست زندانیان سیاسی را آزاد کند. وی گفته بود: "لازم نیست در این شرایط ما افرادی را در زندان داشته باشیم، نگذارید به خاطر زندانی بودن یک عده دشمنان به ما بخندند. با آسیب دیدگان این حوادث دلجویی و همدردی شود."
اما در بیش از دو سالی که از نماز جمعه هاشمی می گذرد، روز به روز بر تعداد زندانیان سیاسی کشور افزوده شده است. از دیگر سو نه تنها با خانواده شهروندان کشته شده در تظاهرات خیابانی و مجروحین همدردی نشده است که حکومت آن ها را "فتنه گر" می داند.
نماز جمعه تابستان ۸۸ که با حضور میلیونی شهروندان سبز همراه بود، چنان طبقه حاکم را خشمگین کرد که از آن زمان به رئیس مجمع تشخیص مصلحت اجازه حضور مجدد در تریبون نماز جمعه را نداده است.
بر گرفته از سایت  انقلاب  اسلامی در هجرت
توضیح وبلاگ
 عنوان مقاله فوق با متن آن همخوانی ندارد.
واژه تحریم همیشه از سوی مخالفین حاکمیت مورد استفاده قرار میگرفته است ولی تشکلها و شخصیتهایی که نگران پیچیدگیهای تحریم   و نگران خالی کردن میدان برای حکومتند  که همچنان به بیراهه رفتن خود ادامه دهد ، از عناوین تحریم فعال و تحریم هوشمند یا مشارکت معترضانه با توضیحاتی که دفع تهاجم خارجی را نیز پوشش میدهد استفاده کرده اند. گروههای تک محور و بعضی  نا آشنا یان به زیر و بم  سوء استفاده حکومت از فرصت سازی تحریم برای آن و بعضاً اشخاصی به جنگ اهمیتی نمیدهند به خیال اینکه تحریم و خانه نشینی درزمان انتخابات بنفع آنهاست فقط از کلمه تحریم استفاده مینمایند





۱۳۹۰ دی ۱۳, سه‌شنبه

یک فریب بزرگ


 
 
بزرگترین آرزوی حکومت،
  تحریم انتخابات از سوی مخالفان است   

جنبش سبز و معترضین به حکومت  لطفاً بکار بردن  عبارت "تحریم انتخابات"  را  برای همیشه تحریم و فراموش کنند و میدان را به دشمن واگذار ننمایند. کاربرد و مفهوم  این عبارت،  بسیار ساده اندیشانه و بی محتوی است . تمام حکومتهای توتالیتر از انتخابات نفرت دارند و نمیخواهند چنین چیزی اصلاً وجود داشته باشد چون می ترسند در کشور دموکراسی برقرار و از آنها خلع ید شود و به سزای جرائم خود برسند. آن وقت ما برای مخالفت با حکومت از یکی از مهمترین امکانات مبارزه چشم پوشی کنیم؟    
 عنوان و روش تصویب شده از سوی تشکلها و طیفهای مختلف اصلاح طلب  در مورد  بر خورد با معضل  انتخابات،  (مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات)  بوده که راهکاری قاطع و حساب شده است.
 حاکمیت اخیراً با سرمایه گذاری روی ترفند مبارزه با  "تحریم انتخابات"  و صدور اطلاعیه مفصل در اینمورد  به بهانه تفسیر  مصادیق مجرمانه  آن،  دو پیام متضاد را همزمان با یک هدف مشخص به  طرفداران و نیز  مخالفین خود میدهد.  پیروان حکومت اعم از جیره خواران ، مهجورین و متحجرین  با این  پیام در رأی گیری شرکت میکنند  و از دید حاکمیت با این پروپاگاند  مخالفین هم از سر لجاج،  بیشتر  به تحریم روی می آورند و در نتیجه صحنۀ انتخابات،   خالی از اغیار و بطور در بست در اختیار حکومت قرار میگیرد تا بعد از ختم غائله که چند ماهی هم طول میکشد ،  ببیند برای اختلاف خود با دولت دست نشانده‌اش  چه خاکی باید بر سر کند.

 حکومت کور خوانده است . هیچ کدام از بزرگان و تشکلهای اصلاح طلب انتخابات را تحریم ننموده‌اند .  بلکه گفته اند بعنوان تشکل... در انتخابات شرکت نمیکنند ( که این امر  با تحریم کاملاً متفاوت است) و هیچ نماینده‌ای را هم  برای داوطلبی در انتخابات  معرفی یا تأیید نمی نمایند و بکرات گفته اند که:
 مردم میدانند با چنین انتخاباتی چگونه بر خورد کنند . 
 چگونگی برخورد هم بارها و بارها  از سوی آنان تشریح شده  است و آن  هم  مشارکت حدّ اکثری و ریختن رأی اعتراضی ( باطل شده ) به صندوقها میباشد.

 با این  راهکار در حدود 70% از رأی دهنگان یعنی بین  سی و پنج تا چهل ملیون نفر،  رأی نه به  حکومت را ،  به حلق  حاکمیت فرو نموده و آنرا چنان مستأصل و بیچاره میکنند که واقعاً راه نجاتی  از این مخمصه برایش متصور نیست.  در مقابل مجموعاً  شش تا هفت ملیون رای طرفداران کذایی  رژیم  باید بین دو جناح دولت و حکومت تقسیم شود که  این دو بر سر آن تا پای جان باهم می جنگند و امکان تقلب هم برای آنها در این شرایط  بخصوص،  بخاطر اختلاف عمیقشان با هم  وجود ندارد گرچه با وجود چنین جمعیتی از رأی دهندگان انجام تقلب از محالات و انجام کودتا تنها احتمال است. ولی موفقیت یک کودتا  هم بر علیه رقیب انتخاباتی که از بی بتّگی های هم خبر دارند  به اضافه سی چهل ملیون نفر از معترضان اصلی، آنچنان غیر محتمل و با ریسک بالا است  که سپردن مملکت به قانون گرایان برای طرفین بمراتب بهتر از افتادن به چنگ حریف جنایتکار و بی رحمی مانند خودشان  است . در برخی از کشورها همین نکته باعث استحاله و  تغییر رژیم در مقطع انتخابات شده است.
حال اگر در بین منتقدین و مخالفین  کسانی  فکر کرده اند که  استراتژی شرکت معترضانه در انتخابات ،  به مشروعیت حکومت کمک میکند وباید انتخابات را تحریم کنند لطفاً دو باره به سوابق امر که در این لینک + موجود است مراجعه فرمایند تا اظهار نظرها و جزئیات کار بیشتر بر آنان معلوم شود.

حکومت هم از خر مرد رندی خود زیاد ذوق زده نشود. هزار بادۀ نا خورده در رگ تاک است و تا ظلم هست مبارزه هست. اگر واقعاً با تحریم انتخابات  مخالف است ، همانطور که در بسیاری از کشورها وجود دارد، لایحه ای  دو فوریتی برای الزام شهروندان به مشارکت  در انتخابات ،  تقدیم و قانون آنرا تصویب کند تا خود و دولت دست نشانده را  بیچاره تر کند و شیر فهم شود  که خود کرده را تدبیر نیست و باید از گردنه پرت شود.  

۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

فریب تحریم





   در وبلاگستان چه خبر شده


مطمئن باشید شانتاژ خبری تحریم انتخابات،  یک فریب بزرگ و برای مقابله با مشارکت معترضانه  است .
 بهتر است در قضیه  انتخابات،  علاوه بر دیدگاه جنبش اعتراضی    ،  از منظر کار  چرخانان حکومتی هم به مسئله  ،  نگاهی داشته باشیم تا ببینیم از چه نوع تحریمی بیشتر هراس دارند، و چرا ناگهان با مطرح کردن مسائل  تحریم انتخابات  به خیال خود میخواهند به جلو فرار کنند ،  رفتار محتمل  آنها در قبال  هرکدام از دو سناریوی تحریم و خانه نشینی در مقابل   تحریم فعال و معترضانه در انتخابات  چیست ، و تحریم معترضانه اصالتاً چگونه است  
 سناریوی اول- تحریم و خانه نشینی در ایام انتخابات :
  رژیم با توجه به  رأی دهندگان موظفی که در اختیاردارد  میتواند در غیبت تحریمیون ،  میزان را ،  رأی جیره خواران خود  قرار داده  انتخابات را بدون تنش و طبق مرّ قانون! بدون  نیاز به دستکاری در  نتایج  (که   معمولاً در شرایط دوقطبی بودن انتخابات بدان مبادرت میکند) برگزار ، و نتایج را اعلا‌م نماید . این روش مورد توافق هر دو جناح دولت و حکومت که از یک قطب‌اند  میباشد،  ولی هر کدام  نگران و مواظب است که  آن دیگری به نتیجه آراء  دست برد نزند. در این صورت بعد از  انجام انتخاباتی که اگر چه در  مرحله مقدماتی آن (بر رسی صلاحیتها) خیانت و تقلب شده ولی در مرحله اجرایی وشمارش آرا  تقلبی نشده، غائله  فیصله می یابد . پس از آن عملیا ت چند منظوره جنگ جناحهای حکومتی   و انتصاب رییس جمهور جدید توسط مجلس و باقی قضایا شروع میشود.  از منظر حکومتی گزینه فوق یعنی  تحریم و آرامش در هر دو دور انتخابات که چند ماهی هم بطول میکشد ، بسیار بهداشتی و حتی  مشروعیت بخش  و مفید میباشد.
 این که حکومت  در لیست مصادیق مجرمانۀ  تحریم انتخابات  که ناگهان منتشر کرده ، با جرم تراشی ، تحریم کنندگان را ظاهراً انذار میدهد  و تهدید مینماید،  خود  یک فریب بزرگ و نعل وارونه است و چون میداند مردم بر  عکس  خواسته حکومت رفتار میکنند به شیوه تشویق به تخلف متوسل شده است .  در حقیقت حاکمیت خود  به دنبال خلوت کردن صحنه انتخابات از سوی اکثریت  معترض و عدم دریافت گواهی سلب مشروعیت  که استراتژی مشارکت معترضانه و ریختن رأی باطله به صندوقها است میباشد  تا با همان چهار پنج ملیون رأی محدودی  که در اختیار دارد قال قضیه را بکند و چند صباحی بیشتر چپاول کند. و الاّ میتوانست بجای این همه لاطائلات و رجز خوانی ، طرح فوری برای  الزام قانونی شهروندان به شرکت در انتخابات را که در بسیاری از کشورها معمول است ارائه و  تصویب نماید و منع کنندگان از شرکت مردم  در انتخابات را هم مورد پیگرد قانونی قرار دهد که البتّه این  ربطی به عدم مشارکت احزاب و تشکلها در انتخابات نمیتواند داشته باشد.
  یک نتیجۀ اخلاقی:  تصویب کنندگان سند فوق که از نهادهای مختلف حکومتی هستند و بالطبع آمران آنها،  بخوبی و بدون ذرّه‌ای تردید میدانند از لحاظ مشروعیتی کجای کارند و با این حرکت ناشیانه به نقطه ضعف و شکست پذیری خود اعتراف کرده اند.    
 دوستان به هوش باشند در این سناریو تحریم و خانه نشینی بمثابه  هدیه ایست که  مبلغان آن به حکومت میدهند  و اگر افرادی این اشتباه  را جبران نکنند حتماً  سوء نیت دارند . حاصل تحریم و منع دیگران از دادن رأی اعتراضی اینست که  سرانجام ملت  بر سر خوان اول خویش است . گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته، شیرهای نفت باز،  بازارچپاول و اختلاس  توپّ،  و فقر و قهراجتماعی و فساد دولتی  همچنان پا برجا است و کار مملکت بر همان پاشنه سابق میچرخد.

  سناریوی دوم -   مشارکت فعال و معترضانه  است که  منظور  بانیان آن ، فقط ریختن رأی باطل شده به صندوقها میباشد.  قبلاً هم شخصیتها و تشکلهای شاخصی  از طیفهای مختلف اصلاح طلبان این را تصویب نموده و مترصد اجرای آن بوده‌اند که برای توضیح بیشتر میتوانید به این لینک مراجعه فرمایید  
 در مورد سوء استفاده مشروعیتی حکومت ازمشارکت معترضانه  ،  که بعضی   ابراز نگرانی  نموده اند ، باید دانست که چیزی بنام اعتبار قانونی حکومت  که ضمانت اجرا هم داشته باشد وجود ندارد که حاکمیت بخواهد نگران اعتبار قانونی خود باشد و بدان بها دهد. از طرفی   شرکت چهل ملیونی مردم  در انتخابات سال 88چه مشروعیتی برای رژیم آورد ، مگر نه  آنکه به افشای بیشتر ماهیت و سلب اعتبار و آبروی حکومت در دنیا منجر شد؟ . حیثیتی هم ندارد که بخواهد از آن محافظت کند و اصولاً از روز اوّل  این حاکمیت به داشتن مشی غیر دیپلماتیک ، نا متعارف و کراهت‌بار مباهات مینموده است.   
 در انتخابات  تک قطبی این دوره  با توجه به یکدست نبودن  و اختلاف  دولت با حکومت و تعدد داوطلبین در هر حوزه،  شرایط  برگزاری و نظارت از  لحاظ  دقت و اعلام  نتیجه واقعی، کاملاً بر عکس انتخابات  رییس جمهوری در سال 88 میباشد.  چون در تمام مناطق و در پای هر صندوق ناظزینی از سوی دو جناح اقتدارگرا و نامزدهای نمایندگی وجود دارند و برای آنان  شکست و پیروزی در این برهه به معنی واقعی  مسئله مرگ و زندگی است،  احتمال نادیده گرفتن آرای باطله  ، تغییر نتایج صندوق و مال خود کردن نتیجه هر حوزه از طرف یک داوطلب چیزی در حدّ صفر است . هر نوع دخالت و تقلب  در صندوقها  به شدید ترین بر خورد و در گیری فیزیکی  تا سر حد مرگ  بین طرفین  که نوعاً از چماق دارن هستند است منجر خواهد شد. برای حفظ آبرو تعمدی هم از سوی شکست خوردگان  در  عمده  کردن کثرت آرای باطله ، محتمل است.  بر خلاف تصور بعضی دوستان ، با افشای بیش از پیش انزجار مردم توسط آرای باطله که اگر شورای هماهنگی جنبش سبز آن را مدیریت نماید تعداد آن چندین برابرمجموع  آرای اقتدارگرایان است  ،  سلب مشروعیت   و غیر قانونی بودن دولت  خصوصاً در این دوره برای  آمران وگماشتگان حکومت  هم غیر قابل انکار و موجب شرمندگی  سرشکستگی آنها نزد  همگان از جمله خودیها  و ریزش نیروهایشان میگردد.
 مسئله بسیار مهمی  که باید مورد توجه  تحریمیان باشد مشغله فکری اکثریت مردمی است که مجبور به شرکت در انتخابات هستند. این اجبار از آنجا ناشی میشود که مردم برای دسترسی به مایحتاج اداری و حل مسائل سادۀ زیستی و معیشتی  خویش، در بسیاری از موارد نظیر  گرفتن سهمیه بنزین و یارانه و غیره،  ملزم به  ارائه شناسنامه های خود میباشند و گماشتگان درادارات و ارگانهای مسئول دولتی   با کنترل و نظارت برهویت سیاسی  مراجعین در برخورد با آنان  اعمال  نظر مینمایند. از این رو داشتن مهر انتخاباتی لازمه کار و زندگی مردم میباشد. لذا تشریح  چگونگی و تأثیر  تحریم فعال یا مشارکت اعتراضی و ریختن رأی باطل شده به صندوقها،  برای اکثریتی  که نمیخواهند آب به آسیاب حکومت بریزند راه نجاتی است بسیلر مسرت بخش.
 در نهایت اگر این روندی است که باید عمومیت یابد و فرهنگ استقلال رأی و اعتراض بجا را  برای همیشه چه در این رژیم یا در هر رژیم تمامیت خواه دیگر (پیش خودمان بماند و در هر جای دیگر دنیا)  نهادینه نماید چرا از همین امروز شروع نکنیم؟ فردا خیلی دیر است.
  

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است