با فرصت انتخابات، چه باید کرد؟
به بهانه سخنان دبیر کل جامعه روحانیون مبارز
با توجه به موضع گیریهای آقای خاتمی و قاطعیتی که ایشان، آقای تاج زاده و شخصیتهائی نظیرآنان بعد از کودتای 88 ، در بر خورد با مسئله انتخابات مجلس از خود نشان داده اند ، شاید سخنان این هفته آقای موسوی خوئینی بدین مضمون که "مردم میدانند با چنین انتخاباتی چگونه برخورد کنند" اشاره ای به راهکار "مشارکت فعال و معترضانه " باشد که قبلاً در دستور کار جبهۀ اصلاحات بود.
از مدتها پیش مهرههای حکومتی با دلهرۀ تمام از وقوع سونامی تغییر و به تعبیر خودشان فتنۀ سال 91 از انتخابات سخن میگویند. با توجه به اینکه مسئله امسال بسیار فراتر از شرکت در انتخابات و چیزی در حد پیش گیری از جنگی است که به انهدام بسیاری از زیرساختها و تلفات انسانی منجر میشود ، مبارزین سیاسی در معرض مشاهده و تصمیم گیری در مورد رویدادی بسیار مهم و سرنوشت ساز برای جنبش سبز و بیشتراز آن برای حاکمیّت و کشور هستند. هنوز فرصت کمی برای هم آهنگی در بین رسانه های جمعی و گروههای سیاسی برای بر رسی چگونگی برخورد با این وضعیّت، بمنظور چاره جوئی برای مطالبات ملّی و میهنی باقیست . باید که بطور جدّی و پی گیر با احتراز از تصمیمات هیجانی و تک بُعدی ،احتمال بسیار ضعیف قانونگرائی حکومت و یا ادامه قانون شکنی آنرا در چهار چوب «مشارکت اعتراضی» در انتخابات که روندی تأیید شده است مورد بر رسی قرار داد. ارتباط مسئله انتخابات ، و جنگ افروزی توسط راستگرایان داخلی و شرکای خارجی آنان، معطوف است به اطمینان نیروی خارجی ازنقطه حضیض اقتدار سیاسی کشور. در سال 86 یکبار به این مسئله تقارن پرداخته شد ولی اکنون که اوباش حکومتی چیزی از فرو مایگی وتنش آفرینی ، من باب نمونه در رابطه با سفارتخانه انگلیس فرو گذار نکرده اند ، و در نهایت همکاری با شرکای چپاولگر خارجی خود، راه را برای هر گونه فاجعه هموار نموده اند ، مرور گذشته و پی گیری تجربه ها ضروریست .
سابقه کار
پیش ازانتخابات مجلس در سال 86 که طبق معمول بحثهائی در مورد مقابله با بازی قدیمی وهمیشگی ردّ صلاحیتهای جناحی و نگرانی از روند کلّی انتخابات در بین اصلاح طلبان وجود داشت ، راهکاری در خواست شده بود که بعداً « مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات» نام گرفت . برای یاد آوری دو باره موضوع و برداشتها وتصمیمات سیاسی مرتبط با آن ، نگاهی کوتاه به گذشته نه چندان دور ضروریست .
درخواست مطرح شده در اسفند 86، چنین بود :
" انتخابات، فرصتی برای تغییر شرایط بازی
شرکت حداکثری در انتخابات و برگزیدن نمایندگان واقعی مهم ترین راه نجات جامعه از بنبستهای سیاسی داخلی و خارجی است. حضور پر رنگ ملت در صحنه سیاست و تصمیمگیری، موجب رعب اقتدارگرایان و هراس بیشتر بیگانگان از دست زدن به اقدامات ایذائی و حادثه آفرینی میشود. از دست دادن این فرصت موجب گسترش بیشتر فساد در مدیریّت و سرنوشت کشور خواهد بود. بنابراین سهلانگاری و از آن بدتر تحریم انتخابات بمعنی واگذاری عرصه و اعیان مملکت به غیرخودی هاست.
چون شرکت در انتخابات فرمایشی بمثابه ریختن آب به آسیاب حاکمیت اقتدارگراست و شرکت کم رنگ ملت در انتخابات زمینه بهره برداری دشمن خارجی را فراهم میکند چاره کار در این مخمصه، ریختن رأی باطل شده به صندوق رأی در حوزههائی است که قرار است انتخابات در آنها بشکل فرمایشی و تک حزبی برگزار شود. این رویّه میتواند هر انتخاباتی را به چیزی در حد رفراندوم تبدیل نماید. این اقدام که هماهنگی لازم از سوی افراد، نیروها و مطبوعات دلسوز و وفادار به جامعه را میطلبد خط بطلانی بر امیال خودپرستان داخلی و آزمندان خارجی خواهد بود. حال که تنها فقط یک امکان برای ابراز نظر وجود دارد مردم این فرصت را دارند تا در حوزههائی که داوطلبان واجد شرایط وجود دارند با انتخاب نمایندگان واقعی، دموکراسی را در کشور حاکم نمایند و درصورت تحمیل داوطلب غیر مردمی به هر حوزه رأیدهندگان با ریختن رأی باطل شده خود به صندوقها، به تمامیتخواهان یک نه بزرگ بگویند و اصلاح و یا خلع ید تدریجی آنان از ابزار حکومتی و برگرفتن نقاب دموکراسی از چهره شان را شروع کنند.
گرچه فرصت برای انتخابات پیش رو محدود است ولی داشتن یک برنامه جامع از سوی خیر خواهان و عاقبت اندیشان فرصت توطئههای در هم پیچیده از سوی خنّاسان را از آنان سلب میکند.
از نیروهای اصیلی که دلباخته قدرت نیستند، انجمنهای غیر دولتی، جوامع دانشگاهی و فرهنگی، نیروهای کارگری، جامعه زنان که تصمیمات و رأیشان بیشترین تأثیر را در انتخابات دارد، بدنه نیروهائی که بنام آنها انواع شرارتها و مظالم بر جامعه و افراد تحمیل میشود و نیز جامعه وبلاگنگاران تقاضا میشود که با قراردادن چنین برنامهای در اولویت کاری خویش و تبلیغ حداکثری از آن به استقرار آزادی، استقلال و عدالت واقعی در جامعه و هدایت حکومتگران در جهت قبول و بکارگیری یک دولت مردُمرای یاری رسانند.برای همیشه یادمان باشد که تا انتخابات وجود دارد امکان گفتن نه و تغییر دادن شرایط نیز وجود دارد. این تصمیم اگر عمومیّت یابد مقابله با آن برای حاکمیّت اقتدارگرا غیر ممکن است".--
سازمانها و شخصیتهای مختلف سیاسی از جمله نهضت آزادی ، جبهۀ مشارکات ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آقایان تاج زاده و سحرخیز در جبهۀ منتقدین حکومت که هنوز ارادۀ اصلاح و براه آوردن رژیم نزد آنان پا برجا ومخالف تحریم انتخابات بودند، ضمن بیانیّه ها، مقالات و سخنرانی، نسبت به راهکار فوق نظر مساعد و بعضاً مشروط خود را بشرح ذیل بیان داشتند داشتند ( لینک )
- در تاریخ 17 اسفند نهضت آزادی با رویکردی مثبت و تعدیل بیانیّه قبلی خود در اعلامیه ای تحت عنوان «اعتراض بهانتخابات غير آزاد، مشاركت تنها در حوزههايي كه امكان رقابت موثر وجود دارد» نوشته بودند که:
به مردم عزیز ایران پیشنهاد میکند كه به منظور اعتراض بهانتخابات فرمايشي، تنها در حوزههايي كه امكان رقابت مؤثر وجود داشته باشد به نامزدهايي رای دهند که میتوانند با پيروي از روش و منش مدرسها، مصدقها، بازرگانها و سحابیها، شجاعانه به دفاع از حق حاکمیت ملی و حاکمیت ملت ایران پرداخته، آزادی مردمان را به مال و مقام ناچیز دنیا نفروشند.»
-جبهه مشارکت ایران اسلامی (متشکل از هفده تشکل و حزب سیاسی) ، در مورد انتخابات مجلس هشتم در بیانیه تحلیلی خود پس از دور اوّل انتخابات در تاریخ 29 اسفند 86 آورده بودند که:
جبهه مشاركت ايران اسلامي در ارزيابي شرايط موجود و نتايج انتخابات مجلس هشتم فضاي ژلاتيني و متفاوت از گذشته را ميبيند و از عمل سياسي و انتخاباتي مردم رأی دهنده و نيروهاي سياسي اصلاحطلب نوعي رشد يافتگي و بلوغ سياسي را درمييابند و اينكه «حضور معترضانه» ميتواند راهبرد جديد براي مواجهه با عرصه تنگ سياسي ايران باشد. از اين رو از همه نيروهاي سياسي اصلاحطلب ميخواهد كه با تجميع نيروها در مسيري واحد راه آينده را هموار نمايند. تجربه انتخابات شوراهاي سوم و مجلس هشتم نشان داده است كه تجميع نيروهاي اصلاحطلب (به رغم تفاوتهاي نگرشي) حضور معترضانه حتی در شرایط سخت را سد شکن و نتیجه بخش میدانند.
آقای عیسی سحر خیز روزنامه نگار در بند ، در اسفند ماه 86 طی مقالهای از جمله منظور نویسندۀ طرح برون رفت از دور باطل انتخابات مهندسی شده را حفظ آبروی نظام دانستهاند. ایشان بعداً نیز تا زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات طی سه مقاله با عنوانهای رالي انتخابات در چالش تحريميان پيگير - رالی انتخابات و رقابتها - و چالش عقل و احساس- بهاستدلالهای طرفداران تحریم انتخابات در مقابل باورمندان به شرکت فعال و معترضانه در آن پرداختهاند، ولی ایشان در مقاله چالش عقل و احساس در مورد استفاده از راهکار مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات، شخصاً آنرا بعنوان سختترین گزینه پیش روی اصلاحطلبان میدانستند.
در اواخر فروردین 87 و با نزدیک شدن زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات، معترضین به روند کلی ردّ صلاحیتها برنامههای اعتراضی خود را رساتر بیان نمودند .
آقای تاجزاده با سابقه مدیر کلی انتخابات در وزارت کشور در سخنرانی خود در مجمع دانشآموختگان ایران اسلامی با روشن بینی تمام از بستر سازی اقتدار گرایان برای سلطۀ نظامیان بر مقدّرات کشور گفته بودند که:
شعار دولت کودتا این بود: سیاست وحکومت در ایران یعنی اعلیحضرت و دیگر هیچ .... ما اسم استراتژي خود را در زمان يكدست شدن قدرت در داخل كشور «حضور معترضانه» گذاشتهايم، يعني براي دفاع از آرمانهاي مردم فعاليت ميكنيم و در انتخابات حاضر ميشويم و ضمن دفاع از عقايد خود، به رفتارهاي تماميّتخواهانه و غيرقانوني جناح حاكم اعتراض ميكنيم و ميكوشيم ضمن جلوگيري از نظامي شدن فضا، امكان تداوم سياستورزي در شرايط موجود را حفظ كنيم تا نااميدي مطلق جامعه را فرانگيرد و نگاه به خارج از كشور يا روشهاي خشن معطوف نشود. روشن است موفقيت ما در اين زمينه به عملكرد اصولگراها نيز بستگي دارد كه چه مقدار غرور و مستي را كنار بگذارند و به شيوهاي عقلاني كشور را اداره كنند...... استراتژي دوم اين است كه ما در هر شرايطي كه به سر ميبريم اجازه ندهيم، طرفداران تك صدايي و روشهاي استبدادي يك گام جلوتر بيايند. بايد آنان را هر جا كه هستند متوقّف كنيم و سپس در جهت عقبنشيني آنان بكوشيم. اين استراتژي احتياج به حضور معترضانه دارد، يعني در زماني كه قدرت از شما انتظار «بله چشم فوري» گفتن دارد، شما در صحنه حاضريد اما ميگوييد... نه !
- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گزارش تحلیلی خود از انتخابات مجلس هشتم؛ اعلام نمودند که:
بهاعتقاد ما، راهبرد كلي متّخذه توسط ائتلاف اصلاحطلبان، يعني (مشاركت مشروط و معترضانه)، راهبردي صحيح و اصولي بوده كهاقدام عملي متناسب با آن در انتخابات اخير؛ مشاركت فعال در حوزههاي انتخابيّهاي كهامكان رقابت واقعي و جدي براي اصلاحطلبان وجود داشته و پرهيز از مشاركت و مشروعيت بخشي بهانتخابات در حوزههاي غير رقابتي، در اعتراض به روند جاري بود. همچنين در خصوص انتخابات در حوزههايي كه در آن مشاركت داريم نيز، راهبرد فوق را به مفهوم نشان دادن عكس العمل درخور نسبت به تخلفات انتخاباتي مجريان و ناظران در امر برگزاري انتخابات سالم، حتي تا مرز كنارهگيري از انتخابات در هر مرحله از آن تلقي مي كنيم. بنابراين ضمن اينكه به عنوان بخشی از ائتلاف اصلاحطلبان به سهم خود مسئوليت اقدامات انجام شده را ميپذيريم و اين پذيرش را يكي از لوازم شكل گيري و تداوم ائتلاف تلقی ميکنیم، همانگونه كه در بيانيه قبلي خود كه پيش از برگزاري مرحلهاول انتخابات صادر شد، بهاقتضای شرایط، اجمالاً بيان كرديم، معتقد بوديم كهاصلاحطلبان در تبعيت از راهبرد اعلام شده خود، ضمن مشاركت جدي در انتخابات 50 كرسي رقابتي، مي بايست از معرفي نامزد در ساير حوزههاي انتخابيه كه حاصلي جز اتلاف توان و تضييع نيرو و روحيهاصلاحطلبان و سوء استفاده برگزاركنندگان انتخابات غيررقابتي نداشت، خودداري ميكردند.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تشكر از رفتار انتخاباتی آگاهانه و هوشمندانه شما كه به تناسب شرايط متفاوت موجود به وقوع پيوست، به عنوان جمعبندي عملكرد اصلاحطلبان در انتخابات گذشته و چگونگي استمرار اين فعاليتها در آينده، اعلام مينمايد علي رغم انتقادات موجود به برخي تصميمات تاكتيكي اصلاحطلبان در انتخابات اخیر كه در این بیانیه نيز به گوشهاي از آنها اشاره شد و در صورت اجتناب از آنها و جایگزین ساختن تاکتیکهایی متناسب با راهبرد متخذه، دستآوردهاي به مراتب بيشتري نصيب اين جناح ميکرد، معتقد است كه حضور در انتخابات اخير بر مبناي راهبرد «مشاركت مشروط و معترضانه» و با حفظ همگرايي و ائتلاف فراگير اكثريت قريب بهاتفاق اصلاحطلبان صورت گرفت، اقدام صحيحي بودهاست كه مي بايست با رفع نواقص و کاستیهای آن، مبناي حركت اصلاحطلبان در انتخابات آتي قرار گيرد. ما بايد با پيگيري و وفاداري به تمامي اجزاي راهبرد فوق، از جمله؛ ملحوظ داشتن قطعی معیارها و شروط تعیین شده برای مشارکت در انتخابات، راه پر پيچ و خم، صعب و دشوار اصلاحات را ادامه داده و مخاطرات پيش روي كشور و نظام را مرتفع سازيم.
**
چنانچه ملاحظه نمودید آنانکه دل در گروسر افرازی و اقتدار ملّی دارند عزم خود را به روشنی بیان داشته اند تا با احتراز از تاریک تر شدن فضای مسموم سیاسی بر ترفند حکومت و برگرداندن نفاق آن به خودش فائق آیند وتا آنجا که ممکن است از طریق صندوق انتخابات حکومت را به تبعیّت ازقانون ویا سر کشیدن جام زهر به بهای نفی مشروعیّت خویش مجبور نمایند. اینک کدها مبنی بر نا امیدی بزرگان حاضر درمیدان وقطع امید از بصیرت حکومت و ادامه رویگردانی آن از قانون و برگزاری انتخابات شرافتمندانه است. ازطرفی تحریم انتخابات نوعی بی عملی است و کار را برای اقتدر گرایان آسان تر میکند، چون حاکمیت رأی دهندگان وظیفه بگیر خود را دارد و بسیاری ازمردم نیز به هنگام مراجعه به ادارات و ارگانهای حکومتی نیاز به داشتن مهر انتخاباتی در شناسنامه خود دارند که باید نیاز آنها را درک نمود ، و به هر حال گماشتگان دولت رأی سازی و تقلب خود راهم انجام میدهند . اگرچه وجدان جهانیان این بازیها را به هیچ میگیرد ولی سلطه گران خارجی به اتکای همین یافته ها دست به هر نوع مداخله جوئی در امور داخلی و تحت فشار قرار دادن کشور و کشاندن آن به لبه پرتگاه جنگ داخلی و خارجی اقدام میکنند.در خبرها بود که شهر داری تهران به انبار نمودن اسلحه روی آورده است.
تقلّب در انتخابات مجلس نمیتواند با همان ساز و کار و به گستردگی تقلّب درانتخاب رئیس جمهوری اجرا شود زیرا با وجود مدعیّان متعدّد در هر حوزه و اینکه در پای هر صندوق معمولاً نظّارو طرفدارانی از آنها وجود دارند ، اگرفرضاً همگی از یک خط فکری باشند باز هم انجام تقلّب سازمان یافته در آن میسّر نیست. مگر آنکه حاکمیّت برای هر حوزه لیست واجدین شرایط یک نفره ! اعلام نماید ومسابقه یک نفره بر گزار کند. مضافاً آنکه به فرض قریب به محال اگر امر دائر بر قانونگرائی شد جناحها با راهکار تبدیل انتخابات به رفراندم ملّی، دیگر نیازی به چانه زنی برای تعامل با دستگاههای اجرائی و نظارتی در معرفی داوطلبین مورد نظر خود ندارند چون اگر نام نماینده اصلح آنها در لیست انتخاباتی هر حوزه نباشد، بستگی به وزن سیاسی که دارند میتوانند از گزینۀ پر کردن صندوقها با رأی باطله و نثار ملیونها پیام خاص به آمرین و عاملین امر انتخابات، استفاده نمایند .
ضمن اینکه احزاب و شخصیتهای شناخته شده معترض به درستی با پا فشاری بر عدم مشارکت در انتخابات بر مواضع اعلام شده خود و ضد قانونی دانستن روند امور پا فشاری میکنند در همین احوال جنبش سبز این مهم را نیز مد نظر داشته باشند که حمایت از اقلیت معترض حاضر در مجلس و داوطلبینی که محتملاً به این طیف خواهند پیوست گزینه ایست که به مطرح شدن جدّی دیدگاههای انتقادی از قانون شکنی حاکمیّت در سراسر کشور در طول بر گزاری دور اول و دوم انتخابات کمک میکند و بعداً نیز شاید بتوان بوسیله آنان در نیمه راه از سیاه تر شدن فضای سیاسی جلوگیری کرد و گردش امور و انجام تغییرات بنیانی را به مجرای قانون سپرد . این چنین رویکردی به فرو پاشی جبهۀ اقتدار گرایان از درون و انسجام هر چه بیشتر طیفهای مختلف جنبش سبز می انجامد و مردم را برای تمام زمانها به تحریم فعال در مقابله با دیکتاتوری آماده تر مینماید . علاوه برآن نیروی خارجی که روز بروز به کمک مهره های خود دامنه تحرکات را برای رادیکالیزه کردن تنشهای اجتماعی، و لیبیائی یا سوری کردن اوضاع گسترش میدهند با ملاحظه نمایشی پر توان از حضور مردم در صحنه سیاسی و شور و تلاش و ابتکاری که از جنبش سبز انتظار میرود غیر ممکن است که بتوانند در انظارعمومی جهان ، حمله نظامی به ایران را توجیه کنند . از طرفی هم ملت ایران با سی چهل ملیون رأی باطله به آنان تفهیم میکند که ما همه باهمستیم، فضولی موقوف.