۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

دکتر مصدق


بمناسبت فاجعه فوت و شهادت سحابی‌ها و هدی صابراز طیف ملّی مذهبیها


  یادی از بنیان گذار واقع گرائی سیاسی در ایران



خبری بسیار کوتاه برای مردی بزرگ!!!


 ” با کمال تاسف اطلاع یافتیم که آقای دکتر محمد مصدق سحرگاه امروز پنج شنبه در ساعت 5/4 بامداد 14/12/1345 در سن 87 سالگی در اتاق شماره 62 بیمارستان نجمیه تهران زندگی را بدرود گفت. 


سالنامه سازمان اطلاعات انگلیس در سال 1995 درباره اش منتشر کرد: خسارتی که وی به انگلستان وارد کرد از خسارتی که هیتلر در جنگ دوم جهانی به انگلستان وارد کرد بیش تر بود، معترف هستیم که  انگلستان در برابر مصدق شکستی بی سابقه را متحمل شد.
اولین نفر که با لایحه کاپیتولاسیون در ایران مخالفت کرد.
اولین ایرانی فارق التحصیل در دکتری حقوق.
امتیاز حق شیلات و کشتیرانی در دریای خزر را از شوروی باز پس گرفت.
شخصا در دادگاه لاهه برای احیای حقوق ملت خویش فریاد کشید.
جمال عبدالناصر (رهبر بزرگ و فقید ناسیونالیست مصر) به گفته خویش او را الگوی خود قرار داد و کانال سوئز را برای مصر ملی کرد.
سفیر شوروی در ایران رسما اعلام کرد که دولتش در برابر وی به زانو افتاد.
اولین نفر که با استفاده از علوم روز در دانشگاه به بررسی علمی حقوق اسلامی شیعه پرداخت.
اولین نفر که حقوق شرعی زنان را به طور علمی در دانشگاه مطرح ساخت.
ابرمرد تاریخ ایران، با جان بر کف بودن خویش در راه وطن اجازه نداد که تا سال 1992 امتیاز نفت ایران در انحصار بیگانه باشد.
مجاهدت های کسی که خود را وقف سرزمین و مردم و دین خویش کرد، یگانه طراح بزرگ ملی شدن صنعت نفت ایران، جاوید یاد دکتر محمد مصدق به همین جا ختم نشد،وی خود را وقف ملیت ایرانی و دیانت اسلامی ساخت و لحظه به لحظه افتخار آفرید.

بخشی از بیانات بزرگوار:

” من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هرچه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم “.
” تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم “.
” حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر نخواهد پائید.
*برای درمان سرطان بینی با وجود اصرار فرزندش  که پزشک بود و دوستدارانش راضی به سفر به خارج برای درمان نشد وگفت پزشکان ما قادرند همه کاری را برای درمانم انجام دهند.
به اختیار خود املاک خودش را بین کشاورزانش تقسیم کرد!
اما
*هنوز هم برای رفتن سر مزارش که نیمه ویرانست، مردم مشکل دارند!

انتشار کتاب

منتشر شد




به گسترش گفتگو و نقد  پیام کتاب در جامعه  کمک کنید .مقالاتی از کتاب در این وبلاگ و سایر صفحات اینترنتی منتشر شده که نشانی آنها درسمت راست  وجود دارند





چنانچه مایل به تهیّه کتاب مردُمرایی یا دموکراسی در ایران فردا از طریق پست هستید میتوانید با ارسال چک بنام  (Mana Co.  ) به آدرس

MANA Co.
PO BOX 40064
RPO MARLEE
TORONTO; ON
M6B  4K4
CANADA


یا حواله به حساب
Mana Co.
(Ins. Royal bank of Canada 003)
Transit No. 05192
Acc.No.  100 -272- 4


اقدام فرمائید

بهای کتاب و هزینه ارسال به دلار کانادائی برای:
کانادا                    25
امریکا                  30
 سایر نقاط             35

 ضمناً میتوانید با پرداخت مبلغ  دلار 10 نسخۀ الکترنیکی  کتاب را  بصورت  پی دی اِف  دریافت نمائید  

لطفاً نشانی پستی یا ایمیل آدرس خود را برای دریافت نسخه چاپی و یا
ا لکترونیک به نشانی
nashremana@gmail .com    

ارسال فرمائید.

فهرست مقالات نویسنده بلاگ در سایت امروز

۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

گزارشی دقیق از خاکسپاری شهید هدی صابر


به نقل از پیک نت
گزارش 
تدفین "هدا صابر" در بهشت زهرا
   
‫از ساعت 8 معطل کردند اما ساعت 11 جنازه را حنیف ( پسر بزرگ هدی)و تقی رحمانی و امیر طیرانی ( دو تن ازنزدیک ترین دوستان هدی ) آوردند.‫ از صبح رفته بودند کهریزک ‫پزشکی قانونی ‫ابتدا گفته بودند منتظر دستور قاضی کشیک هستیم ‫یکبار نامه دستور کالبد شکافی به جای جواز دفن اشتباهی فرستاده شده بود، ‫در نهایت خود قاضی کشیک آنجا  رفته بود و جواز دفن را صادر کرده بود. ‫بعد هم جنازه را آوردند و غسل دادند. پشت غسالخانه حیاطی است ‫که در مستقلی دارد و مجزای از قسمت عمومی است. آنجا خودشان ابتدا تا وسط حیاط جنازه را آوردند. ‫احتمالا از نیروهای امنیتی بودند. ما تقاضا کردیم که خودمان جنازه را ببریم که پذیرفتند. قاضی کشیک هم آنجا بود که همکاری می کرد. در نهایت آقای انصاری راد (حجت الاسلام انصاری رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس ششم بود) نماز را خواند. ‫امنیتی ها فیلم برداری می کردند‫شریف  پسر دوم صابر بشدت به فیلم برداری اعتراض کرد. ‫بعد از اقامه نماز جنازه به قطعه 100 بهشت زهرا منتقل شد ‫که ظاهرا مادر یا پدر هدی اونجا دفن هستند. آمبولانس سریع رفت.‫ مردم هم با اتوبوس رفتند. ‫مامورین خیلی زیاد بودند. حمید احراری با یک نفر دیگر جنازه را داخل قبر گذاشتند و پس از آن حنیف و شریف ابتدا چند بیل خاک داخل قبر ریختند سپس تقی رحمانی از مهندس سحابی یاد کرد و ‫سپس آقایان حامد سحابی ، سعید مدنی ، ستاری فر و دکتر  پیمان سخن گفتند. تقی رحمانی در  سخنان کوتاهی ‫ابتدا از مردم خواست نظم را رعایت کنند و از قبر فاصله بگیرند. او ‫گفت هدی اهل نظم بود و ما هم باید او را همانگونه که زندگی کرده بود ‫دفن کنیم ‫و سپس گفت: این بیل خاک را می ریزم به یاد حنیف ‫که هدی خیلی او را دوست داشت. ‫سپس از شاگردان هدی خواست که با مشارکت در تدفین با او بیعت کنند ‫و آن ها هم مشارکت کردند. آقای نوری زاد هم در تدفین شرکت داشت. ‫مقامات امنیتی نسبت به فیلمبرداری از مراسم بشدت حساس بودند. دکتر پیمان هم هنگام تدفین گفت: ‫من از هدی درس گذشت و پایداری گرفتم. ‫همسر هدی چند بار با صدای بلند گفت:دیگر نمی تواننداو را به زندان ببرند. هدی شهید شد ‫  جمعیت بشدت می گریست. تدفین با طمانینه و بسیار سنگین برگزار شد، ‫هرچند امنیتی ها فشار می آوردند که زودتر تمام شود ‫و مدام هم از پشت بلند گو ‫روضه خوان خودشان می گفت پیرمردها از صبح اینجا هستند ‫برای مراعات حال اونها زودتر مراسم را تمام کنید. ‫اما کسی توجهی نکرد ‫و مراسم خیلی خوب برگزار شد. خیلی از شخصیت های سیاسی آمده بودند. مثل آقایان  شاه حسینی، دکتر ملکی، دکتر پیمان، دکتررفیعی ، محمد بسته نگار، دکتر شامخی، حامد سحابی، ‫سعید مدنی، ‫مسعود آقایی، احسان هوشمند، ‫ستاری فر،  میدری و علوی تبار و خیلی های دیگرهم بودند. خانم ها هم زیاد بودند مثل خانم مرتاضی، گوارایی، نرگس محمدی و خواهران مهندس سحابی و دیگران. احتمالا یک آقا و یک خانم خبرنگار دستگیر شدند. نمیدانم آزاد شدند یا نه. یک خانم دیگر هم دستگیر شد که با وساطت دوستان و اخذ کارت شناسایی اش آزاد شد.   
برای آشنائی با شخصیت واقعی رضا هدی صابر اینجا را کلیک کنید

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

هدی صابر که بود

وقتی رضا هدی صابر در سال 89 بازداشت شد مجید منظمی در بارۀ شخصیّت او نوشت:
 سرسوزنی گمان ندارم که این نوشتار هدی صابر را برآشفته خواهد کرد و آن علتی جز بی ادعایی ذاتی او ندارد. ولیک از منش، دغدغه‌های بنیادین، آرمان‌ها و اندیشه‌های او نگفتن خسران و حسرت بیشتری دارد.
صابرگرچه سیمایش آرام ومتین است اما درونی جوشان وپر غوغا دارد به همین سبب است که از قاعدین ونشستگان نیست بلکه بسیارکوشاست ودرپی دغدغه هایش. یک روز نگران ثبت و ضبط میراث ملی و فنون کشف شده “کشتی” است، دگر روز دغدغه فقر و توسعه دارد و برای کارآموزی و کارآفرینی سر از زاهدانی در می آورد که در چشم عموم مسولین معاصر ایران محذوف بوده است، بسیار نگران جریان شدن مهاجرت نسل نو است و با آنها مشفقانه مکاتبه می کند، از نگرانیش درباره بحران هویتی دانشجویان انجمنی، از “هویت فرار” و فراموش شده می گوید و باموشکافی آنها را منصفانه نقد می‌کند.
صابر به طور جدی مشوق کار اجتماعی است و فعالان اجتماعی را سرزنده ترین قشر می داند و دردمندانه نگران سرنوشت محذوفین اجتماعی است چرا که محرومیتهای آنها را مضاعف می داند.
یکی از دغدغه های اصیل او “منش” است و از همین روست که ویژه نامه “تختی” در می آورد، منش میرزاکوچک و مصدق را وا می‏کاود ومنش و خودساختگی” سه هم پیمان عشق”، محمد حنیف، اصغربدیع و سعید محسن را به عرصه می کشاند تا یادآور منش به مثابه یک “سرمایه ی اجتماعی” غیرقابل چشم پوشی در امر اجتماع باشد.
صابر معتقد است نسل جدید برای برون رفت از وضعیت کنونی نیازمند جهیزیه ی اندیشه ای، منشی و تاریخی است و خود در این راستا در حد توان آموزگاری نموده است، به همین مناسبت وجهت رفع نقیصه ی انباشت استمراری حافظه تاریخی دو سال در حسینه ارشاد از “هشت فراز وهزار نیاز”، از هشت جنبش معاصر که سرشار از اندیشه، نفس گرم، خون، دستاوردها و ناکامی ها بوده است سخن گفت و به تحلیل و تفصیل از هزار مطالبه ی بی پاسخ وهزار زخم التیام نیافته بدرستی پرده برداری کرد. روش او نیز در تحلیل فرازها بدیع و راهگشاست و با موچین و ابزار متد از صورت روایت تاریخی سیرت درمی آورد و چیدمانی نو از “کاربست امروزین” آموزه های تاریخی صورتبندی می کند. بافت اندیشه او در این اثر، استراتژیک و با رویکرد “حل مسئله” است.
هدی صابر از لحاظ اندیشه ای یک روشنفکر مذهبی است، او اکنون این جریان را در رکود می بیند و معتقد است که عنصر “شارح” بودن آنها چربش بیشتری بر “خلاقیت ونوآوری”دارد.
او برخلاف جریانهای مسلط روشنفکری وحاکمیتی در مواجهه با بحران چند وجهی اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و راهبردی موجود در پرتوکلام الهی و با جانمایه گیری از آن، “خدا” را نه وجودی منزوی، بیرون ازکار و تعبیر صابر “بناگذار بازنشسته تاریخ” بلکه دخیل در پروژه ها و روندها می داند واین نوع رویکرد را با درونمایه ای عرفانی باب می‌گشاید.
صابر در سلسله نشستهای “باب بگشا” که در هنگامه سومین رمضان از تولدش به تعطیلی کشیده شد با یک متد سه سطحی: ۱- پیشا تبیین: با سوگیری تصحیح باورها وانگاره های منفعل کننده ۲- متن تبیین: با واکاوی مدلهای ارتباط، معاشرت وامدادگیری از “او”۳- پسا تبیین: که در پی فعال سازی انسان به مثابه ی موجودی که بیشترین امکان چون “او” شدن دارد و این امکان یک دارایی همگانی است، زاویه ای جدید را در نوع مواجهه با دین وتوانمندیهای آن به پیش روی می گشاید. منابع اصلی کار او نیز چهار کتاب هستی، تاریخ، قرآن و کتاب انسان است. “باب بگشای” او گامی جدی و توام با نوآوری برای تجهیز تئوریک و به تعبیر خود صابر طرح ساختار مندی از “رابطه ی استراتژیک، همه گاهی وغیر مناسبتی با خدا” می باشد. این اثرناتمام می تواند جریان روشنفکری مذهبی را به گام جدیدی رهنمون سازد. صابر در سلسله نشست های باب بگشای به وضوح نشان می دهد قرآن کتاب روش و قاعده است، او در میانه‌ی بحثهای روشنفکری “پیرامون” وحی به “متن” و حیانی پرداخت و از دریچه ای نو و باادبیاتی گیرا بخشی از نیازها ودشواره های زمانه را بر سبیل متن واکاوید، متن رابه توصیه مولف جاویدان “خذالکتاب بقوة” می گیرد، علاقه ی او به مکتب انبیا و قرآن ناشی از ایمان موروثی نیست بل بحث برسرکارایی وره گشاییهاست ودرآنجا بابی را افتتاح می‌کند.
جنبش اخیر و مبارک ملت ایران نیازمند پشتیبانی روشنفکران است که صد البته مقصود مصاحبه و بیانیه نیست بلکه مراد رفع کاستی هایی چون ایده، استراتژی و تبیین مطالبات است، چراکه خروجی بی توجهی به کاستی‌ها، ناکامی وبی محصولی یکصدوبیست سال کاشتن است، این دو درس گفتار می تواند کمک کار این جنبش خجسته باشد.
صابر گرچه یک نواندیش است ولی عصاره ی سنت هایی است که قابلیت‌های‌شان آن ها را تا امروز کشانده‌اند، آداب نیک ایرانی و همچنین مناسک مذهبی را اصول گرایانه بر پا می دارد، جهان را کارگاه می‌داند و قداست کار نزد او آدم را یاد پیورتن ها، پاک‌آیینان، می اندازد. بر خلاف بسیاری ازروشن فکران هنوز آرمان دار است و وقتی از آرمان ها می گوید به سان باران لطیف و حیات بخش می شود وبی آرمانی را تن دادن به ایستایی میداند.
صابر اگر از منش می‌گوید خود اوست که چند سال پیش صبح اول مهر فرزند کلاس اول ابتدایی یک زندانی سیاسی را در نبود پدر تا مدرسه مشایعت می کند تا جشن شکوفه های مهرماه با مهر منش آذین بندی شود. او معلم- روشن فکری متعهد و شنا به کنه مطالبات ملی است.
غنیمتی است این صابر، بازداشت او باز داشتن از معروف و نیکی توسط متولیان امر به معروف است، گرچه او از زندانها وارهیده است

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

بازی دوسر باخت - مسئولیّت شکستهای خیابانی رژیم به گردن احمدی نژاد خواهد افتاد


  فدائیان نیمه مسلح احمدی نژاد
به رهبری مصطفی خیریان
از داخل ساختمان پاستور(مقر ریاست جمهوری) خبر رسیده است که مصطفی خیریان ماموریت یافته است تشکل فداییان احمدی نژاد که به صورت تشکلی شبه نظامی می باشد را برای تحت کنترل در آوردن بدنه جامعه تاسیس کند .در این راه سردار نقدی فرمانده بسیج، طائب معاون اطلاعات سپاه و حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وظیفه پشتیبانی این تشکل را بر عهده دارند. مصطفی خیریان از مدت ها قبل از انتخابات با تشکیل شبکه هایخیابانی آمادگی گروه خود را برای مقابله با مردم اعلام نموده بود . او از طرق مختلف گروهی از مداحان سرشناس را به همراه مریدانشان جمع آوری کرد . خیلی از این مداحان که دارای پرونده های قضایی بودند و برای مختومه شدن پرونده ها به کودتا گران پیوستند که از آن جمله می توان به حسین سیب سرخی و علی آینه چی نام برد .
حسین سیب سرخی در سال 78 به جرم اخاذی از خانه فساد به عنوان مامور قلابی به 4 سال حبس محکوم شد که 2 سال آن همچنان در حال تعلیق می باشد و نفر دیگر در پرونده جعل کارت پابان خدمت در دادسرای عمومی پرونده مفتوحی دارد .

شاید بارها نام مصطفی خیریان را شنیده باشید. مصطفی خیریان از بسیجیان ناحیه غرب تهران و از نزدیکان حاج حبیب کاسانی می باشد. در حادثه کوی دانشگاه از کسانی بود که در شب 18 تیر حریم دانشگاه را شکست تا دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دهد .بعد از روی کار آمدن دولت نهم مصطفی خیریان یار همیشگی حبیب کاشانی بود تاحضور در شورای شهر به عنوان مشاور و مدیریت در باشگاه پرسپولیس به عنوان معاون هماهنگی را تجربه کند. او در انتخابات دوره سوم شورای شهر با دوری حبیب کاشانی از لیست حامیان دولت (رایحه خوش خدمت) با جدا شدن از یار همیشگی حاج حبیب به صف حامیان دولت پیوست تا مزد این عمل را از دستان احمدی نژاد بگیرد . او در طی حکمی به عنوان مشاور ایثارگران نهاد ریاست جمهوری انتخاب شد . هدف از این انتصاب جمع آوری لیدر های حزب اللهی برای مقابله با خطرات پس از کودتا بود . او از طرق مختلف گروهی از مداحان سرشناس را به همراه مریدانشان جمع آوری کرد . خیلی از اینمداحان که دارای پرونده های قضایی بودند و برای مختومه شدن پرونده ها به کودتا گران پیوستند که از آن جمله می توان به حسین سیب سرخیو علی آینه چی نام برد .
حسین سیب سرخی در سال 78 به جرم اخاذی از خانه فساد به عنوان مامور قلابی به 4 سال حبس محکوم شد که 2 سال آن همچنان در حال تعلیق می باشد و نفر دیگر در پرونده جعل کارت پابان خدمت در دادسرای عمومی پرونده مفتوحی دارد .
گروه دیگر مداحان کسانی بودند که با گرفتن مبالغ میلیونی در این کودتا همراه شدند. مانند حسین سازور، منصور ارضی، مهدی کمانی و ...
گروه سوم مداحان خویشاوند احمدی نژاد بودند که هم در قدرت بودند و هم در جامعه حزب الله از جایگاه نسبتا خوبی برخوردار بودند. مانند احد قدمی و روح الله بهمنی ( داماد های پروین احمدی نژاد) مصطفی خیریان از مدت ها قبل از انتخابات با تشکیل شبکه های خیابانی آمادگی گروه خود را برای مقابله با مردم اعلام نموده بود .
حتی در شب های قبل از انتخابات، ایامی که در خیابان ها کارناوال انتخاباتی کاندید ها بود این گروه لباس شخصی در چند نوبت با حامیان موسوی درگیر شدند .
عصر روز 23 خرداد ستاد کودتا با حضور افرادی همچون طائب (فرمانده بسیج)، سردار رادان (فرمانده نطامی کودتا) ، سردار حجازی (فرمانده قرارگاه ثارالله )،حسین طلا (فرماندار تهران) ، دانشجو( معاون سیاسی وزارت کشور) و وحید (همه کاره بیت رهبری ) و مصطفی خیریان ( فرمانده لباس شخصی ها) با اعلام موافقت آیت الله خامنه ای با حضور لباس شخصی ها در خیابان ها بطور رسمی مجوز آغاز فعالیت گروهک لباس شخصی را صادر کردند و تمام ارگان ها موظف بهحمایت از گروه حزب الله شدند آنان اجازه تیر اندازی و دستگیری را همداشتتند و حتی در جاهایی مقام بالاتر از نیروی انتظامی محسوب می شدند که از آن جمله به 25 خرداد و 30 خرداد در میدان انقلاب نام برد که هر دو باعث کشته شدن تعدادی از حامیان موسوی شد.
هم اکنون از داخل ساختمان پاستور خبر رسیده است که مصطفی خیریان ماموریت یافته است که تشکل فداییان احمدی نژاد که به صورت تشکلی شبه نظامی می باشد را برای تحت کنترل در آوردن بدنه جامعه تاسیس نماید .
در این راه سردار نقدی فرمانده بسیج ، طائب معاون اطلاعات سپاه و حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وظیفه پشتیبانی این تشکل را بر عهده دارند .
منبع پیک نت

حذف رحیمی قبل از احمدی نژاد



درگوشی با آیت الله لاریجانی درباره رحیمی
۲۳ خرداد ۱۳۹۰
محسن مهدیان

درباره رحیمی و اتهاماتش بحث و سخن فراوان است. اما آنچه امروز اهمیت پیدا کرده است بیش از آنکه پرونده اتهامات رحیمی باشد، 2 مساله است. اولی حضور متهم به فساد اقتصادی در صدر امور اجرائی است.

بسیاری از منتقدین فارغ از قطر پرونده فساد رحیمی معتقدند فردی که به اذعان دادستان کل کشور متهم به فساد است نباید و نمی تواند به عنوان معاون اول رئیس جمهور همچنان مسوول باشد. یا باید برکنار شود.یا باید در دادگاه از خود دفاع کند و تبرئه شود. از این دو حالت خارج نیست .چه انکه اگر خدای ناکرده اتفاقی برای رئیس جمهور بیافتد اداره کشور در دست فردی خواهد بود که خودش آغشته به اتهامات ریز و درشت است که کمترینش دروغگوئی است.

مساله دوم که بازهم اهمیتش از پرونده "دست راست رئیس جمهور" بیشتر است آزمونی است که در مقابل دستگاه قضائی قرار دارد. آیت الله لاریجانی در موارد متعدد نشان داده است که برای اجرای عدالت اهل تعارفات سیاسی و مصلحت اندیشی های جناحی نیست. اما هنوز در این ماجرا حرفی برای گفتن ندارد. بدون شک همه زحمات قاضی القضات به سرنوشت این پرونده گره خورده است. اهمیت این پرونده بلا تردید بر مجوعه عملکرد دستگاه قضائی سایه انداخته است. جامعه در انتظار سرنوشت این پرونده است. بَرندگی و گداختگی شمشیر عدالت در برخورد با دانه درشت ها محک می خورد. مقابله با صاحبان قدرت است که ضعفا را به اجرای عدالت شاد و مافیا و مفسدین را از برخورد قاطع نگران و دشمنان را ناامید می کند.

اما نکته صمیمانه ای که باید درگوشی خدمت آیت الله لاریجانی عرض کرد عواقب تعلل در رسیدگی به این پرونده است. هر روز که می گذرد کار برای دستگاه قضائی دشوار تر می شود. به تعبیر دیگر هر یک روز بیشتر که رحیمی در مسئولیت باشد و در دادگاه حاضر نشود، نظام را بیشتر در مظان اتهام قرار می دهد و محاکمه رحیمی و انشای حکم عادلانه او را صد چندان دشوارتر می سازد.

نیاز به توضیح بیشتر ندارد. نزدیک شدن به 2 انتخابات پیشرو کار را برای رسیدگی به این پرونده سخت تر می کند. انتخابات و سیاسی شدن جامعه بهترین فرصت برای رجز خوانی و هذیان گوئی دشمنان عدالت است. کسانی که به هر تقدیر روزی شان را در این سفره می بینند، دستگاه قضائی را متهم به سیاسی کاری می کنند. اتهامی که باعث می شود هم روی قاضی تاثیر گذارد و هم روی انشای رای و هم فارغ از رای دادگاه، دستگاه قضائی را متهم به ورود در مجادلات انتخاباتی کند.

شبهه ای که برای رفع آن باید هزینه ها داد و زمان ها بگذرد. و اما اگر رسیدگی به این پرونده به بعد از دولت دهم موکول شود؛ چندین برابر عوارضش بیشتر است.در این حالت اگر رای قضائی به محکومیت رحیمی باشد، نه دستگاه قضائی بلکه نظام متهم به مماشات با فساد می شود. برگزاری این دادگاه پس از خانه نشینی اجباری رحیمی و رای محکومیت او به معنای این است که نظام چندین سال یک مفسد اقتصادی را در بالاترین سطح حفظ کرده است و خودش بیشترین فرصت را برای چپاول و غارت و رانتجوئی فراهم ساخته و امروز که این دستمال بلا استفاده و برخورد با او بی هزینه شده او را کنار گذاشته است.

بنابراین انشای رای محکومیت در صورت اثبات تخلفات متهم بسیار پر هزینه خواهد بود.بنابراین مصلحت دستگاه قضائی در این است که به این پرونده هرچه زودتر رسیدگی کند. یک روز هم عقب انداختن دادگاه رحیمی به صلاح نیست.بماند که اهمال در برخورد با معاون اول رئیس جمهور کار را به جائی رساند که رئیس سازمان بازرسی و دادستان کشور اعتراف کنند که دست به هر پرونده ای می زنند به جریان انحرافی می رسند. اگر با قلدری کسی که اجازه نمی داد رحیمی در دادگاه حاضر شود، برخورد می شد امروز به اینجا نمی رسیدیم که یک ساعت هم دیر باشد.



© 2011 - الف

حریم را بشکنید وارد عمل میشویم


هشدار حامیان علی خامنه‌ای به تیم احمدی‌نژاد:

حریم‌ها را بشکنید٬ وارد عمل می‌شویم

هواداران علی خامنه‌ای حامیان محمود احمدی‌نژاد را «خیانتکار» نامیده و هشدار دادند چنانچه بخواهند «حریم‌ها» را شکسته و به بزرگان «بتازند» علیه آنها وارد عمل خواهند شد.
این تهدید و هشدار صریح در یادداشت روز دوشنبه (۲۳ خرداد) سایت محافظه‌کار «رجا‌نیوز» منتشر شده است.
هشدار «رجا‌نیوز» در واکنش به حملات هفته گذشته تیم احمدی‌نژاد به محمدتقی مصباح یزدی منتشر می‌شود.
در این یادداشت خطاب به حامیان احمدی‌نژاد آمده است: «خیلی مدارا کردیم و جانب نگه داشتیم اگر هنوز هستید و می‌نویسید، گمان نکنید هر آنچه خواستید می‌توانید بنویسید و ما هم باز سکوت می‌کنیم.»
«رجا‌نیوز» به صراحت نوشته که «هر چه قدر شما {حامیان احمدی‌نژاد} وارد فاز رادیکالیسم شوید، ما هم متقابلا وارد خواهیم شد.»
در این یادداشت همچنین از ظهور «جریانی که اعضایش قدرت‌طلبان و چاپلوسان هستند» ابراز نگرانی شده و آمده که حامیان خامنه‌ای اگر نیاز باشد با ادبیات خود علیه این جریان وارد عمل خواهند شد.
در بخش دیگری از این یادداشت خطاب به حامیان احمدی‌نژاد آمده است: «حق ندارید حریم‌ها و جایگاه‌ها را بشکنید. بدانید اگر قرار باشد بین آیت‌الله مصباح یزدی و احمدی‌نژاد یکی را انتخاب کنیم، قطعا آیت‌الله مصباح را برخواهیم گزید.»
«رجا‌نیوز» افزوده که «اگر حریم‌ها را نشناسید و به بهانه نقد با‌‌ همان ادبیاتی که خودتان هم به دروغ منتقد آن هستید، به بزرگان حوزه و علما بتازید، خواهیم ایستاد.»
هفته گذشته سایت «هفت صبح» با «حاج آقا» خواندن مصباح یزدی٬ حامیان وی را محافظه‌کاران «متعصب و بی‌عقلی» خوانده بود که با حمایت‌های خود٬ باعث ریزش آرای احمدی‌نژاد شده‌اند.
مصباح یزدی چندی پیش تیم احمدی‌نژاد را «آشغال‌هایی» خطاب کرد که به گفته وی در برابر جمهوری اسلامی هیچ کاری نمی‌توانند بکنند.
مصباح یزدی یکی از چند روحانی شناخته شده حامی خامنه‌ای است که در یک ماه گذشته حملات تندی متوجه احمدی‌نژاد و نزدیکان وی کرده است.
مصباح همچون سایر روحانیون نگران است تیم احمدی‌نژاد در آینده‌ آن‌ها را از قدرت کنار بزند؛ نگرانی عمیقی که در هفته‌های اخیر بار‌ها از سوی حامیان خامنه‌ای مطرح شده است.
وی پیش از این از هواداران سرسخت محمود احمدی‌نژاد بود.

قتل عام سیاسی


 به نقل از فیس بوک عبدالله شهبازی
 در 4 ماه گذشته
 
سناریوی قتل عام سیاسی
 دو بار کشف و خنثی شده!
 
   
 
: در وضعیت فعلی من به هیچ چیزی که خودم با چشم خودم ندیده باشم اعتماد و اطمینان ندارم. اما دیروز هم اینجا نوشتم، ظاهراً نظام آماده شده که اگر احمدی نژاد دست از مشایی برنداره هر دو رو با هم بندازه کنار. قطعاً هزینه این کار بالا خواهد بود. من فکر می‌کنم به عنوان یک راه برای کاهش هزینه‌ای که شخص رهبری باید بدهد ایشان از دولت حمایت کرده و کار برکناری احتمالی رو به دوش مجلس انداخته. مطلب امام جمعه کاشان که بعداً تکذیب و سانسور شد با این قضیه جور در میاد. رهبری دستور میده برین نیروهای عملیاتی این‌ها رو بگیرین و بازجویی کنین، در عین حال به احمدی نژاد مستقیماً کاری نداشته باشین، و البته تا این حرف توسط امام جمعه کاشان لو میره مجبور میشن تکذیب کنن.
بهروز ک...: احمدی نژاد که دیگه بر کنار کردن نمی‌خواد. الان هم برکناره. یادمان باشه عقاب بی بال کلاغه.
شهبازی: بعد از تجمعات و درگیری‌های 25 بهمن، که پس از یک دوره رکود بار دیگر تجمعات خیابانی اوج گرفت، کسانی که تصور می‌کردند ماجرا تمام شده شوکه شدند و طرح‌هایی مطرح شد که با ایجاد درگیری‌های مسلحانه خیابانی، در کسوت معترضین، فضایی فراهم شود که ماجرایی مانند ترورهای فرقه رجوی بازسازی شود و به این بهانه سرکوب و اعدام‌های گسترده و برخورد نهایی با میرحسین موسوی و مهدی کروبی و حتی آیت‌الله رفسنجانی و خاتمی انجام شود. مثلاً بنگرید به این "پیشگویی" خبرگزاری فارس که این سناریو را نشان می‌داد. [+] در این فضا من هشداری منتشر کردم در ساعت یک و نیم بعدازظهر اوّل اسفند 89. [+] این طرح عملاً تحقق نیافت به دلایل عدیده از جمله لو رفتن نقشه برای همه و مخالفت برخی مسئولین. حتی دستگیری هم شد و اعترافاتی هم پخش شد ولی آن سناریویی که می‌خواستند نتوانست اجرا شود. پس از آن من این یادداشت را منتشر کردم در 3 اسفند با عنوان: «سناریویی که برای دومین بار عقیم ماند.» [+]
جواد میر...: من دارم این پازل فرستادن پرونده تخلف احمدی نژاد به قوه قضاییه و تأکید تلویزون بی بی سی روی آن و این رفتار ضد و نقیض مجلس رو کنار هم می‌چینم ولی جور در نمیاد. مگه باهنر چند روز پیش در مجلس نگفت رهبری مایله احمدی نژاد دوره را به پایان ببره. از یه طرف فرستادن پرونده دیگه چه صیغه‌ای است؟ هشداره؟ خوب می‌تونستن تهدید به استیضاح کنند. اینطور نیست؟
من دقیقاً نمی‌تونم متوجه بشم. اگه سناریوی تجزیه ایران داره اجرا می‌شه، می‌خوان چه جوری عمل کنن؟ حمله نظامی محتمل است یا به اختلافات قومیتی و احساسات استقلال طلبانه می‌خوان دامن بزنن؟
آرش کورش: نظرتون درباره تحلیل رادیو اسرائیل که آقای داوود ح... اشاره کردند چیه؟ تحلیل رادیو اسرائیل این بود كه ایران در سایت هسته‌ای كه در منطقه لواسان دارد قصد انجام یك آزمایش زیرزمینی اتمی را دارد كه ممكن است بر روی گسل تهران اثر بگذارد. این مطلب رو هم آقای داوود ح... نوشته: "چند ماه قبل از آن نیز ایران در رابطه با راه‌اندازی سایت‌های لرزه نگاری در اطراف ایران مثل قرقیزستان واكنش منفی نشان داد و به آن اعتراض كرد. به این ترتیب آن‌ها معتقد بودند كه ایران قصد دارد در اعماق زمین آزمایشاتی را به صورت مخفی انجام دهد كه نسبت به وجود این لرزه‌نگارها حساسیت نشان می‌دهد."
سید ساجد فاطمی: دوستان بحث زلزله در چند روز آینده یک بحث انحرافی است، روشی مشخص برای انحراف اذهان از مسائل اصلی...
آرش کورش: ساجد جان، انشاءالله که زلزله‌ای در کار نباشه، ولی شما خواب آیت الله خوشوقت و اظهار نظر مکرر مسئولان درباره قریب الوقوع بودن و حتمی بودن زلزله در تهران را نمی‌تونی در نظر نگیری. این خود مسئولان هستند که دائماً به مردم از وقوع زلزله هشدار دادند.
شهبازی: جناب جواد میر...، در اپوزیسیون خارجی برخی چهره‌ها، ...(نقطه چین از پیک نت است. ضمنا از آیت الله خوشوقت که سالها در بیت رهبری بوده و احتمالا هنوز نیز هست، بعنوان یکی از روحانیون صادر کننده فتوای قتل های زنجیره ای نام برده می شود.)، به شدت به دنبال تبلیغ این خط بوده‌اند که مردم در پیرامون مشایی- احمدی نژاد مجتمع شوند برای سرنگونی. پیامد این خط همان جنگ داخلی و فروپاشی و در نهایت متلاشی شدن ایران است.
جواد میر...: استاد، فکر می‌کنید امروز اگه موسوی آزاد بود و در جریان برنامه‌ها قرار می‌گرفت مردم رو دعوت به چه کاری می‌کردند؟ آقای خاتمی هم می‌تونن این نقش را بر عهده بگیرند؟
شهبازی: اگر میرحسین موسوی امکان بیان نظراتش را داشت به یقین از وحدت ملی در قبال تهدیدات جدی داخلی و خارجی حمایت می‌کرد و مردم را به هشیاری و وحدت فرا می‌خواند البته بدون این که از مواضع انتقادی‌اش عقب‌نشینی کند. ولی هیچ گاه اجازه نمی‌داد هوادارانش به پیاده نظام تیم مشایی بدل شوند.
پرشین ایرانی: دوستان، در رابطه با زلزله باید خدمتتون عرض کنم که طول گسل شهر ری 100 کیلومتر است و سرعت پیشروی ترک این گسل 2 کیلومتر بر ثانیه می‌باشد و مفهوم آن این است که زمان زلزله این گسل 50 ثانیه خواهد بود. مقاومت مصالح به کار رفته در ایران به شکلی است که نمی‌تواند خستگی ناشی از این بارهای سیکلی را تحمل کند پس حتماً مقاوم‌ترین ساختمان‌ها هم فرو خواهند ریخت.
شهبازی: در بحث کارشناسی همه احتمالات باید مورد نظر باشد و بسیاری از شرکت کنندگان در این بحث افراد متخصص هستند و کامنت‌های شان نشان می‌دهد که پختگی لازم را دارند. بنده نیز تصور می‌کنم آنقدر در طول زندگی خوانده و نوشته‌ام که بتوانم بر اساس سبک نگارش و نوع نگرش جدّی بودن یا نبودن یک نظر را تشخیص دهم حتی اگر سندی ضمیمه آن نباشد. به‌علاوه، اینجا مکانی است برای تضارب آراء. مثلاً بحث زلزله. آقای حامد تاج، که فیزیک خوانده‌اند و نظر آقای آرش را رد کردند، در بحث بعدی مسئله تکنولوژی هارپ را پذیرفتند. حرف ایشان این بود که این تکنولوژی در اختیار امثال احمدی نژاد و مشایی نیست. حال، فرض را بگذارید بر این که کسانی چنین تکنولوژی دارند و بخواهند از آن علیه ایران استفاده کنند. این‌ها همه احتمالات است، پانیک نیست. چرا این همه بحث زلزله مطرح می‌شود؟ آیا عباس غفاری یا محققی پیشگویی کرده یا مسائلی جدّی‌تر در پس آن است؟ یا احتمالات جدی دیگر.
این تصارب آراء برای ارتقاء دانش و فهم و درک سیاسی ما ضرور است. بنده سطح آگاهی جامعه را امروزه حتی از دوران دولت آقای خاتمی نیز بسیار فراتر می‌دانم. در دوران پس از دو خرداد، که دوران مطبوعات باز بود، نوعی عدم بلوغ سیاسی را شاهد بودیم و علت آن سیطره نسلی از مدیران دولتی دو خردادی بود بر مطبوعات که به تازگی با مباحث سیاسی غرب آشنا شده و فکر می‌کردند نکات بدیعی کشف کرده‌اند. همان زمان به یکی از این آقایان گفتم تفاوت من و شما در این است که من سارتر و کامو و کافکا را در 17 سالگی خواندم و شما امروز.

۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

تجربه توئیت


بالاترین توئیتر‌ها
 مشورت با کاربران
نوشته ها و مقاله‌های تفصیلی که بعضاً ممکن است  راهکارهای مبارزه بر ضد رژیم را مطرح  نمایند بسیار کمتر از گزارشها ی خبری و مطالب سرگرمی وحتی یاوه سرائیهایی  که عوامل رژیم برای تسویه حساب با خودیها ویا اخلال در کار مبارزین جنبش میسازند، کشش دارند و کمتر مورد توجه دوستان قرار میگیرند
بعنوان تجربه‌ای تازه نقطه نظر‌های یک مقاله را به شکل توئیتر ذیلاً ملاحظه میفرمائید . آیا موافقید تا برای صرفه جوئی در وقت  خوانندگان این نوع خلاصه نویسی ادامه یابد؟ از پاسخهای منفی تقاضا میشود دلیل خود را مرقوم فرمایند
خلاصه یک  مقاله (1)

·          با پر کردن صندوقها از رأی باطله انتخابات را به  رفراندم ملی بر علیه این حکومت و هر رژیم ناخواسته دیگر تبدیل کنیم

·     انتخابات را تحریم نکنیم چونکه در غیاب مطبوعات و احزاب آزاد این تنها راه باقیمانده از اعتراض سازنده است
·          در صورت تحریم انتخابات دست حکومت ‌های تمامیّت خواه را برای رأی سازی و  تقلب بیشتر باز میگذاریم
·     هر چه  در صد آرای باطله بیشتر باشد زوال و یا استحاله حکومت سریعتر انجام میشود
من فکر میکنم در شرایط فعلی ظرفیت آرای باطله بین سی و پنج تا چهل ملیون رأی باشد. نظر شما چیست؟



 منبع :  سایت امروز نیوز

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است