۱۳۸۹ دی ۱۲, یکشنبه

آیا شرکت معترضانه در انتخابات هنوز هم مشروط است؟

آیا شرکت معترضانه در انتخابات

هنوز هم مشروط است؟

مشارکت مشروط و معترضانه در انتخابات، راهبرد کلیدی و دیر هنگام احزاب اصلاح طلب در انتخابات مجلس هشتم بود که بموجب آن ریختن رای باطل شده به صندوق رأی ، در مواردی که حاکمیت میخواست انتخابات فرمایشی یا مهندسی شده برگزار نماید در دستور کار قرار میگرفت تا از آن مرحله به بعد هر انتخاباتی را به یک رفراندم منطقه ای یا گسترده تر تبدیل نمایند (بیانیّه تحلیلی جبهۀ مشارکت در 29/12/86 و گزارش تحلیلی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در15/2/87) .

حاکمیّت نیز که قبل از برگزاری اخیر انتخابات ریاست جمهوری بر این استراتژی واقف شده بود با تظاهر به باز بودن فضای سیاسی و نشان دادن سعۀ صدر و در باغ سبز، ، شرکت چهل ملیونی مردم در آن انتخابات را بعنوان رفراندم مشروعیّت خویش معرفی و با تقلّب وکودتای انتخاباتی نتیجۀ را در زمینه های القای مشروعیّت و قبضۀ امور اجرائی بنفع خود مصادره نمود . ازآن پس نیز بدلیل قطعی دانستن شکست در هر نوع رأی گیری، و بن بستهائی که در پیش رو داشت ، با دست بدست کردن امور در کار انتخابات تحت عناوین تجمیع آنها وتعویق انتخابات شوراها یا مطرح کردن بحث انتخاب رئیس جمهور توسّط مجلس، وقت وتوان ملّت و بخت خود را در این یکی دوساله اخیر به بطالت سپرده است.

پس ازاعلام آمادگی آقای خاتمی برای انتخابات رئیس جمهوری در شهریورماه 87 ، ازاصلاح طلبان ، عمده کردن راهبرد مشارکت معترضانه در ادبیّات سیاسی و خبری خود در خواست شده بود. این درخواست بیش از آنکه برای عمومی کردن بحث و رویّه سازی این رویکرد باشد بمنظورانذار به متقلّبین انتخاباتی و راستگرایان مطرح شده بود تا مگر اندکی عاقبت اندیشی بکار آورند و بیش از این بر طبل تو خالی ولایت مطلقه نکوبند و برآن غرّه نشوند. . با وجودیکه توطئۀ کودتائ حاکمیّت از مدّتها قبل از انتخابات گزارش و افشا شده بود ولی احزاب اصلاح طلب از فرصتها وجوّ نسبتاً مساعدی که در آن مقطع زمانی وجود داشت برای اطلاع رسانی و مطرح کردن ایده و استراتژی آینده خویش و فراهم کردن زمینه های اجرائی مشارکت مشروط و معترضانه در انتخاابات و تعیین تکلیف معضل ردّ صلاحیتها ، علی رغم اینکه قبلاً مورد قبول و وفاق آنان واقع شده بود هیچ استفاده نکردند . کاری که باعث میشد اقتدار گرایان نیز بیشتر در کار خویش اندیشه کنند وآن فضاحتها ببار نیاورند.

تبریک عناصری کلیدی و مطلّع از اصولگرایان در پایان روز رأی گیری به آقای میر حسین موسوی، عرصۀ تنگ کودتاگران در آن برهۀ زمانی را بخوبی آشکار میسازد وچنانکه گفته شد با همگانی کردن بحث فوق بعید بود که تا این حدّ بی پروائی در کار اعلام نتایج متقلبانه وبدنبال آن برقراری حکومت نظامی بکار رود .

در دیماه 89 در ملاقات فراکسیون خط امام ( نمایندگان اقلیّت اصلاح طلب) در مجلس با آقای خاتمی پیشنهاد ایشان برای شرکت در انتخابات آتی شامل موارد زیر میباشد

1- آزادی زندانيان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیت های نا به جا


2- پای بندی همگان بخصوص مسئولان به قانون اساسي و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی؛


3- فراهم آوردن سازوكاري براي برگزاري انتخابات سالم و آزاد.


تا آنجائی که به فضای کلّی و روند سیاسی کشور مربوط میشود این گونه گفتمان ها راه بجائی نخواهد برد چون این خواسته ها با منطق و سر نوشت تمامیّت خواهان و متکاثرین همخوانی ندارد وآنها بخصوص پس از انجام کودتا وارتکاب آنهمه جرم و جنایت انصافاً نمیتوانند به این قبیل خواستهای ملّت هرچند هم که مشروع و قانونی باشد تن دهند چون خود را بیش از حدّ آلوده وگرفتار نموده اند. این گونه درخواستها و سخنانی نظیر آنچه را آقای خاتمی گفته اند تنها میتوان ازمقوله اتمام حجّت و انداختن توپ به زمین طرف مقابل وایجاد حالت انفعالی درآنان دانست ، ضمن آنکه از ایشان هم با توجّه به جمیع شرایط موجود بیش از این حدّ نمیتوان توّقع داشت.

گر چه احزاب اصلاح طلب با مشکل محدود شدن فعّالیت رسمی رو‌برو شده -اند ولی اگرحاکمیّت جرأت و شهامت برگزاری انتخابات را داشته باشد و برای فراربه جلو بدنبال ایجاد وضعیّت های اضطراری وعدم برگزاری انتخابات نباشد یا کشورها وعواملی که سود نهائی از این نابسامانیها را میبرند با ایجاد فتنه آب به آسیاب حاکمیّت نریزند ،جنبش سبز با توانمندی در عرصه پیکارسیاسی واطّلاع رسانی، استراتژی مشارکت قطعی ومعترضانه در تمام انتخابات و ریختن جام زهر به کام اقتدار گرایان را میبایستی از هم اکنون که فرصت و امکانات دراختیار آنهاست در دستور کار خویش قرار دهند.

جبهۀ سبزجهت تصمیم گیری واجرائی کردن مشارکت فعّال، قطعی و معترضانه در انتخابات و کلیّه امور سیاسی کشور، با ایجاد مراکز معتبری که شایستۀ این جبهۀ فرا گیر باشد ضمن هم آهنگی بیشتر بین طیفهای مختلف جبهۀ خود وتبیین خواستهای قابل اجرا ، از به هدر دادن امکانات اطّلاع رسانی خویش احتراز کنند تا عوامل نفوذی با زدن نعل وارونه، عقل سلیم مبارزاتی را از هواداران آنان نگیرند و یا قدرت محوران نتوانند از این جنبش سوء استفاده کرده و سواری بگیرند. باشد که این جبهۀ گسترده، فرهیخته وتوانمند با اصلاحات ریشه ای درساختار سیاسی کشور دو باره به میثاق و وفاق ملی دست یابند و با محور قرار دادن شعارهائی چون استقلال وآزادی و یا ایران برای همۀ ایرانیان، هرگز و به هیچ وجه زیر بار انقلاب ویا ورود بیگانه به عرصۀ سیاسی یا جغرافیائی کشور نروند تا هر چه زودتر به اقتدار و عزّت ملی وایجاد آرامش و پیشرفت در همۀ زمینه ها که عوامل آن فراهم است دست یابند .بنا براین بنظر میرسد اگر انتخاباتی در کار باشد مشارکت معترضانه و سازنده در آنها نه تنها مشروط نیست بلکه در زمرۀ امور واجب و قطعی باید تلقّی شود.

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است