در
وبلاگستان چه خبر شده
مطمئن باشید شانتاژ خبری تحریم انتخابات، یک فریب بزرگ و برای مقابله با مشارکت معترضانه است .
بهتر است در قضیه انتخابات، علاوه بر دیدگاه جنبش اعتراضی ، از منظر کار چرخانان حکومتی هم به مسئله ، نگاهی داشته باشیم تا ببینیم از چه نوع تحریمی بیشتر هراس دارند، و چرا ناگهان با مطرح کردن مسائل تحریم انتخابات به خیال خود میخواهند به جلو فرار کنند ، رفتار محتمل آنها در قبال هرکدام از دو سناریوی تحریم و خانه نشینی در مقابل تحریم فعال و معترضانه در انتخابات چیست ، و تحریم معترضانه اصالتاً چگونه است
سناریوی
اول- تحریم و خانه نشینی در ایام انتخابات :
رژیم
با توجه به رأی دهندگان موظفی که در اختیاردارد میتواند در غیبت
تحریمیون ، میزان را ، رأی جیره خواران خود قرار
داده انتخابات را بدون تنش و طبق مرّ قانون! بدون نیاز به دستکاری در نتایج (که معمولاً در شرایط دوقطبی
بودن انتخابات بدان مبادرت میکند) برگزار ، و نتایج را اعلام نماید . این روش
مورد توافق هر دو جناح دولت و حکومت که از یک قطباند میباشد، ولی هر کدام نگران و مواظب است که
آن دیگری به نتیجه آراء دست برد نزند. در این صورت بعد از انجام انتخاباتی که اگر چه در مرحله
مقدماتی آن (بر رسی صلاحیتها) خیانت و تقلب شده ولی در مرحله اجرایی وشمارش آرا
تقلبی نشده، غائله فیصله می یابد . پس از آن عملیا ت چند منظوره جنگ
جناحهای حکومتی و انتصاب رییس جمهور جدید توسط مجلس و باقی قضایا شروع
میشود. از منظر حکومتی گزینه فوق یعنی
تحریم و آرامش در هر دو دور انتخابات که چند ماهی هم بطول میکشد ، بسیار
بهداشتی و حتی مشروعیت بخش و مفید میباشد.
این
که حکومت در لیست مصادیق
مجرمانۀ تحریم انتخابات که ناگهان منتشر کرده ، با جرم تراشی ، تحریم
کنندگان را ظاهراً انذار میدهد و تهدید مینماید، خود یک فریب بزرگ
و نعل وارونه است و چون میداند مردم بر عکس خواسته حکومت رفتار میکنند به شیوه تشویق به تخلف متوسل شده است . در حقیقت حاکمیت خود به دنبال خلوت کردن صحنه
انتخابات از سوی اکثریت معترض و عدم دریافت گواهی سلب مشروعیت که استراتژی مشارکت معترضانه و ریختن رأی باطله
به صندوقها است میباشد تا با همان چهار
پنج ملیون رأی محدودی که در اختیار دارد قال قضیه را بکند و چند صباحی بیشتر چپاول کند.
و الاّ میتوانست بجای این همه لاطائلات و رجز خوانی ، طرح فوری برای الزام
قانونی شهروندان به شرکت در انتخابات را که در بسیاری از کشورها معمول است ارائه و
تصویب نماید و منع کنندگان از شرکت مردم در انتخابات را هم مورد پیگرد قانونی قرار دهد
که البتّه این ربطی به عدم مشارکت احزاب و تشکلها در انتخابات نمیتواند داشته باشد.
یک نتیجۀ اخلاقی: تصویب کنندگان سند فوق که از نهادهای مختلف
حکومتی هستند و بالطبع آمران آنها، بخوبی
و بدون ذرّهای تردید میدانند از لحاظ مشروعیتی کجای کارند و با این حرکت ناشیانه به نقطه ضعف و شکست پذیری خود اعتراف کرده اند.
دوستان
به هوش باشند در این سناریو تحریم و خانه نشینی بمثابه هدیه ایست که
مبلغان آن به حکومت میدهند و اگر افرادی
این اشتباه را جبران نکنند حتماً سوء نیت دارند . حاصل تحریم و منع دیگران از
دادن رأی اعتراضی اینست که سرانجام ملت بر
سر خوان اول خویش است . گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته، شیرهای نفت باز،
بازارچپاول و اختلاس توپّ، و فقر و قهراجتماعی و فساد دولتی
همچنان پا برجا است و کار مملکت بر همان پاشنه سابق میچرخد.
سناریوی
دوم - مشارکت فعال و معترضانه است که منظور بانیان آن ، فقط ریختن
رأی باطل شده به صندوقها میباشد. قبلاً هم شخصیتها و تشکلهای شاخصی از
طیفهای مختلف اصلاح طلبان این را تصویب نموده و مترصد اجرای آن بودهاند که برای
توضیح بیشتر میتوانید به این لینک مراجعه فرمایید
در
مورد سوء استفاده مشروعیتی حکومت ازمشارکت معترضانه ، که بعضی
ابراز نگرانی نموده اند ، باید دانست که چیزی بنام اعتبار
قانونی حکومت که ضمانت اجرا هم داشته باشد وجود ندارد
که حاکمیت بخواهد نگران اعتبار قانونی خود باشد و بدان بها دهد. از طرفی
شرکت چهل ملیونی مردم در انتخابات سال 88چه مشروعیتی برای رژیم آورد ، مگر
نه آنکه به افشای بیشتر ماهیت و سلب اعتبار و آبروی حکومت در دنیا منجر شد؟
. حیثیتی هم ندارد که بخواهد از آن محافظت کند و اصولاً از روز اوّل این
حاکمیت به داشتن مشی غیر دیپلماتیک ، نا متعارف و کراهتبار مباهات مینموده
است.
در انتخابات تک قطبی این دوره با توجه به یکدست
نبودن و اختلاف دولت با حکومت و تعدد داوطلبین در هر حوزه،
شرایط برگزاری و نظارت
از لحاظ دقت و اعلام نتیجه واقعی، کاملاً بر عکس انتخابات
رییس جمهوری در سال 88 میباشد. چون در تمام مناطق و در پای هر صندوق
ناظزینی از سوی دو جناح اقتدارگرا و نامزدهای نمایندگی وجود دارند و برای آنان
شکست و پیروزی در این برهه به معنی واقعی مسئله مرگ و زندگی است،
احتمال نادیده گرفتن آرای باطله ، تغییر نتایج صندوق و مال خود کردن
نتیجه هر حوزه از طرف یک داوطلب چیزی در حدّ صفر است . هر نوع دخالت و تقلب
در صندوقها به شدید ترین بر خورد و در گیری فیزیکی تا سر حد مرگ
بین طرفین که نوعاً از چماق دارن هستند است منجر خواهد شد. برای حفظ آبرو
تعمدی هم از سوی شکست خوردگان در عمده کردن کثرت آرای باطله ،
محتمل است. بر خلاف تصور بعضی دوستان ، با افشای بیش از پیش انزجار مردم
توسط آرای باطله که اگر شورای هماهنگی جنبش سبز آن را مدیریت نماید تعداد آن چندین
برابرمجموع آرای اقتدارگرایان است ، سلب مشروعیت و غیر
قانونی بودن دولت خصوصاً در این دوره برای آمران
وگماشتگان حکومت هم غیر قابل انکار و موجب شرمندگی سرشکستگی آنها نزد
همگان از جمله خودیها و ریزش نیروهایشان میگردد.
مسئله
بسیار مهمی که باید مورد توجه تحریمیان باشد مشغله فکری اکثریت مردمی
است که مجبور به شرکت در انتخابات هستند. این اجبار از آنجا ناشی میشود که مردم
برای دسترسی به مایحتاج اداری و حل مسائل سادۀ زیستی و معیشتی خویش، در
بسیاری از موارد نظیر گرفتن سهمیه بنزین و یارانه و غیره، ملزم به
ارائه شناسنامه های خود میباشند و گماشتگان درادارات و ارگانهای مسئول دولتی
با کنترل و نظارت برهویت سیاسی مراجعین در برخورد با آنان
اعمال نظر مینمایند. از این رو داشتن مهر انتخاباتی لازمه کار و زندگی مردم
میباشد. لذا تشریح چگونگی و تأثیر تحریم فعال یا مشارکت اعتراضی و
ریختن رأی باطل شده به صندوقها، برای اکثریتی که نمیخواهند آب به
آسیاب حکومت بریزند راه نجاتی است بسیلر مسرت بخش.
در
نهایت اگر این روندی است که باید عمومیت یابد و فرهنگ استقلال رأی و اعتراض بجا را
برای همیشه چه در این رژیم یا در هر رژیم تمامیت خواه دیگر (پیش خودمان
بماند و در هر جای دیگر دنیا) نهادینه نماید چرا از همین امروز شروع نکنیم؟
فردا خیلی دیر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر