۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه

تحریمیان منفعل یا تحریم هوشمند ؟








تحریم منفعل  یا مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات
الف صیاد
پیچیدگی های تحریم انتخابات، و بر رسی  انتظارهای متفاوت از این رویکرد،  باید بتواند  جامعه و جنبش سبز را در اخذ بهترین تصمیم یاری کند. اصطلاحات- عدم شرکت ، تحریم   و مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات که کنشگران سیاسی و پیروان و یا  مقلدان آنها  با توجه به راهبرد خود ،  به یکی از آنها روی می آورند،  هر کدام  ساز و کاری جداگانهاند که با منظورهای متفاوتی بکار گرفته میشوند.
-  قبل از هرچیز، "عدم مشارکت"  اصطلاحی است که تشکلهای سیاسی درون نظام  بکار میبرند و منظورشان عدم معرفی یا تأیید داوطلب برای نامزدی در لیست انتخاباتی است. این تصمیم  در بطن خود بیهوده بودن شرکت در انتخابات را به پیروان آنها ندا میدهد ولی برای احتراز از اتهام مقابله با مشروعیت حکومت  و برانداز بودن و برخوردهای امنیتی ،  از بکار بردن کلمه تحریم خود داری میکنند. اگرچه کم نیستند افرادی که انتخابات را بدلایل عقلی و یا  نص (ولا تقف ...)  بطور کلی  مردود میدانند. مقاله مرداب دموکراسی در  این لینک    برهمین مبنا است.

-  منادیان تحریم انتخابات و خالی کردن صحنه در پی آنند که با غیبت خود در روز رأی گیری  عدم مشروعیت نظام  را اثبات نمایند. این رویکرد تنها بدین امید است که به جهانیان ثابت کنند که چون در ایران دموکراسی وجود ندارد، پس حکومت آن مشروع نیست . این موضوع اولاً  امری ثابت شده است و ثانیاً  هیچ قانون و ضمانت اجرایی برای برخورد با حاکمیت غیر مشروع وجود ندارد و بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری و غیر مشروع که خیلی هم از ایران کمتر دموکراسی دارند  ،  جزء بهترین دوستان  نظام سلطه جهانی و مورد حمایت وتکریم  آنان میباشند.   چون خود اینها بهترین ابزار و آلت استثماراند. از طرفی رژیم ایران  هم به هزار زبان اعلام کرده که به رأی مردم ترتیب اثر نمیدهد و حتی  قوانین مصوب خود را هم در این مورد قبول ندارد و میزان... رأی مــــردم نیـــــســــــت و  تنها نظام ولایت مطلقه فقیه برکشور مسلط است . منتهی در این چهار چوب و در پاره ای موارد مانند انتصاب  نمایندگان مجلس و رئیس جمهور، با برگزاری انتخابات صوری،  مهر تأییدی هم بمنظور مصرف خارجی  ازمردم  میگیرد.
  هرچه  حکومتها غیر مردمی تر باشند حرص  آنها  به کسب یا  جعل مشروعیت برای خود  بیشتر است و طبیعی است که دیکتاتور ها در صف مقدم قرار میگیرند. این گروه   برای  حل مسئله تحریم  انتخابات چه از نظر جعل رأی و  آمار سازی  و پخش اخبار دروغ  نگرانی ندارند . هیچ ضمانت اجرایی هم برای رسیدگی به تخلفات آنها وجود ندارد.  ولی این موضوع یعنی نداشتن مشروعیت،  با تبلیغ بر جنبه های نقض حقوق بشری آن ، میتواند بهانه ای بدست سلطه خارجی دهد تا در صورت لزوم ، با حرکات ایذائی و جنگ افروزی  به مقاصد کلان خود برسد . اینجاست که تحریمیان خانه نشین  در رویکرد  خود نقش هائی متناقض ومتفاوتی از یکدیگر دارند. اول اکثریتی  که بدون داشتن  راهکاری عملی ، به امید رسیدن به دموکراسی و بطور صادقانه، سلب مشروعیت را  راهگشا می بینند ولی به هیچوجه زیر بار جنگ و دخالت خارجی و یا حتی انقلاب نمی روند، چون  تجربه های دور و نزدیک آن را  لمس کرده  و به مصائب انقلاب و جنگ واقفند .  دوم  اشخاص، گروهها و یا گروهکهای  تک محوری که زعمای آنان خود را از نظر بیگانگان آلترناتیو رژیم میپندارند و به امید دخالت خارجی و یکسره شدن کار حکومت و سپردن کشور به دست  آنها  دُمشان به قدرتهای بزرگ و یا کوچک و حتی حکام منطقه وصل است و در عین حال کانالهای ارتباطی خود با یکدیگر را نشانه مردمی  بودن گروه خودمعرفی  مینمایند.  اینها که هر از گاهی در رسانه های بخصوص آفتابی میشوند بی آنکه به صراحت اعلام کنند بروز جنگ و انقلاب را برای خویش راهگشا میدانند و مخالفت چندانی با آنها ندارند و تنها از مردم میخواهند که یک کاری!؟ بکنند  ولی با مشارکت معترضانه مردم در انتخابات  که مخلّ اهداف آنها است علناً مخالفت میورزند .

مشارکت حد اکثری و معترضانه در انتخابات که در:
" انداختن رأی  باطل شده به صندوق رأی بشرطی! که داوطلب مورد قبول رأی دهنده، در لیست انتخاباتی نباشد "
  خلاصه شده ،  بیش از هر مورد در انتخابات مجلس کار آیی دارد .  این نحوه از اعتراض سیاسی  اولین بار در ایران  و برای خارج کردن ساز و کار غیر قانونی تعیین! صلاحیت داوطلبین  از دست حکومت یا تقلب و جعل آراء در کار انتخابات بکار گرفته شده است . این روش بدلیل ایجاد اختلاف در بین کارگزارن حکومتی  و دادن دست بالاتر  به قانون گرایان  در این خیل،  در میان مدت حتماً ثمر بخش است و حکومت به جز تعطیل انتخابات یا تقلب سراسری راهی برای مبارزه با آن ندارد که آنها هم صد در صد غیر عملی و افتضاح آور است .  با مطالعه باز خورد این راهکار در بیانیه ها و اظهارات  تشکلها و شخصیتهای سیاسی که کمی قبل از انتخابات مجلس هشتم به این روند روی آوردند  در این لینک و ملاحظه اینکه هرکدام از آنان با چه خشونتی توسط حاکمیت از صحنه سیاسی حذف شدند  و قبل از کودتای انتخاباتی سال 88 برنامه برخورد با آنان تدارک شده بود ، قاطعیت و نتیجه بخش بودن  روش فوق  و نیز هراسی که  حکومت از عمومیت یافتن آن را داشته،  معلوم میگردد.
 به همین دلیل  حاکمیت در طول چند سال اخیر ببهانه های مختلف و  بخصوص با در نظر داشتن حضور چهل ملیونی مردم در صحنه و تبعات آن، با عملی کردن  تجمیع انتخابات یا طرح انتصاب رئیس جمهور از سوی مجلس، هراس خود  از برگزاری انتخابات را اثبات نموده است.  تا جائی که  از وسوسه نمایش انبوه شرکت کنندگان  در جریان رأی  گیری جهت جعل مشروعیت نیز منصرف شده،  و به همان آرای محدود خودیها بسنده کرده است  که نشانه آن در گفتار خطیب جمعه هفته گذشته مشهود میباشد.
 ترفند و  شانتاژ خبری  تعیین مصادیق مجرمانه برای تحریم کنندگان انتخابات،   که بطور ناگهانی  با کمک ارگانهای متعدد حکومت تدوین و بعنوان خبر اول  اشاعه یافت ، برای تشویق خودیها به رأی  دادن ( وامتناع بیشتر سایرین از سر لجاج  با حکومت) است.  نتیجه آن هم خلوت کردن محیط  و امکان برگزاری انتخابات دربستی  ،  در راستای همین تصمیم بوده است.
  اگر حاکمیت با پیاده کردن طرح خود مبنی بر برگزاری انتخابات با شرکت خودیها ، و اعلام نتیجه واقعی و اسامی حائزین اکثریت طبق مُرّ قانون! بتواند  از تنش بین طرفداران خود جلو گیری نموده و با سکوت و سکونی که تحریمیان برای آن فراهم مینمایند،  ازاین خوان بگذرد میتواند، حتی ادعای کسب مشروعیت هم بنماید.   البته چه چنین ادعایی  از نظر افکار عمومی دنیا پذیرفته نیست ولی در صورت تصمیم  بر حمله به ایران،  آمادگی لازم در  افکار عمومی جهان برای مخالفت عمومی با آن وجود ندارد .  اینجاست که خطر تحریم انتخابات و خانه نشینی در زمان برگزاری  انتخابات  که به استمرار وضع موجود و بیشتر شدن احتمال  بروز درگیری نظامی  منتهی میشود، بهتر نمایان میگردد.  در صورتیکه مشارکت  حد اکثری و معترضانه حتی اگر نتواند در کوتاه مدت به نتیجه برسد و بلافاصله دموکراسی را در کشور مستقر نماید،حد اقل   بخاطر حضور فعال مردم در صحنه سیاسی ، ضمن ایجاد هراس در مخیله هر متجاوزی ،  قدرت لازم برای جلو گیری از  تحمیل جنگ برعلیه کشور را به افکار عمومی در جهان  خواهد داد و در مدت قابل پیش بینی بطور قطع به هدف اصلی خود که استقرار دموکراسی و قانون مداری است نیز توفیق خواهد یافت. راستی شما علاوه بر باطل شد چه پیامی را  روی برگه رأی انتخاباتی خود برای حکومت مینویسید. مثلاً  ، چرا به حصر خانگی رئیس جمهور پایان نمیدهید؟ چطور است؟

 با هماهنگی بیشتر فرصتها را قدر بدانیم و  اگر قرار بر تجمعات  و تظاهرات خیابانی شد  شعار نوشته‌هامان این باشد :
ما همه در انتخابات شرکت میکنیم و میدانیم که با رأی خود چه کنیم.





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است