۱۳۹۰ دی ۱۳, سه‌شنبه

یک فریب بزرگ


 
 
بزرگترین آرزوی حکومت،
  تحریم انتخابات از سوی مخالفان است   

جنبش سبز و معترضین به حکومت  لطفاً بکار بردن  عبارت "تحریم انتخابات"  را  برای همیشه تحریم و فراموش کنند و میدان را به دشمن واگذار ننمایند. کاربرد و مفهوم  این عبارت،  بسیار ساده اندیشانه و بی محتوی است . تمام حکومتهای توتالیتر از انتخابات نفرت دارند و نمیخواهند چنین چیزی اصلاً وجود داشته باشد چون می ترسند در کشور دموکراسی برقرار و از آنها خلع ید شود و به سزای جرائم خود برسند. آن وقت ما برای مخالفت با حکومت از یکی از مهمترین امکانات مبارزه چشم پوشی کنیم؟    
 عنوان و روش تصویب شده از سوی تشکلها و طیفهای مختلف اصلاح طلب  در مورد  بر خورد با معضل  انتخابات،  (مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات)  بوده که راهکاری قاطع و حساب شده است.
 حاکمیت اخیراً با سرمایه گذاری روی ترفند مبارزه با  "تحریم انتخابات"  و صدور اطلاعیه مفصل در اینمورد  به بهانه تفسیر  مصادیق مجرمانه  آن،  دو پیام متضاد را همزمان با یک هدف مشخص به  طرفداران و نیز  مخالفین خود میدهد.  پیروان حکومت اعم از جیره خواران ، مهجورین و متحجرین  با این  پیام در رأی گیری شرکت میکنند  و از دید حاکمیت با این پروپاگاند  مخالفین هم از سر لجاج،  بیشتر  به تحریم روی می آورند و در نتیجه صحنۀ انتخابات،   خالی از اغیار و بطور در بست در اختیار حکومت قرار میگیرد تا بعد از ختم غائله که چند ماهی هم طول میکشد ،  ببیند برای اختلاف خود با دولت دست نشانده‌اش  چه خاکی باید بر سر کند.

 حکومت کور خوانده است . هیچ کدام از بزرگان و تشکلهای اصلاح طلب انتخابات را تحریم ننموده‌اند .  بلکه گفته اند بعنوان تشکل... در انتخابات شرکت نمیکنند ( که این امر  با تحریم کاملاً متفاوت است) و هیچ نماینده‌ای را هم  برای داوطلبی در انتخابات  معرفی یا تأیید نمی نمایند و بکرات گفته اند که:
 مردم میدانند با چنین انتخاباتی چگونه بر خورد کنند . 
 چگونگی برخورد هم بارها و بارها  از سوی آنان تشریح شده  است و آن  هم  مشارکت حدّ اکثری و ریختن رأی اعتراضی ( باطل شده ) به صندوقها میباشد.

 با این  راهکار در حدود 70% از رأی دهنگان یعنی بین  سی و پنج تا چهل ملیون نفر،  رأی نه به  حکومت را ،  به حلق  حاکمیت فرو نموده و آنرا چنان مستأصل و بیچاره میکنند که واقعاً راه نجاتی  از این مخمصه برایش متصور نیست.  در مقابل مجموعاً  شش تا هفت ملیون رای طرفداران کذایی  رژیم  باید بین دو جناح دولت و حکومت تقسیم شود که  این دو بر سر آن تا پای جان باهم می جنگند و امکان تقلب هم برای آنها در این شرایط  بخصوص،  بخاطر اختلاف عمیقشان با هم  وجود ندارد گرچه با وجود چنین جمعیتی از رأی دهندگان انجام تقلب از محالات و انجام کودتا تنها احتمال است. ولی موفقیت یک کودتا  هم بر علیه رقیب انتخاباتی که از بی بتّگی های هم خبر دارند  به اضافه سی چهل ملیون نفر از معترضان اصلی، آنچنان غیر محتمل و با ریسک بالا است  که سپردن مملکت به قانون گرایان برای طرفین بمراتب بهتر از افتادن به چنگ حریف جنایتکار و بی رحمی مانند خودشان  است . در برخی از کشورها همین نکته باعث استحاله و  تغییر رژیم در مقطع انتخابات شده است.
حال اگر در بین منتقدین و مخالفین  کسانی  فکر کرده اند که  استراتژی شرکت معترضانه در انتخابات ،  به مشروعیت حکومت کمک میکند وباید انتخابات را تحریم کنند لطفاً دو باره به سوابق امر که در این لینک + موجود است مراجعه فرمایند تا اظهار نظرها و جزئیات کار بیشتر بر آنان معلوم شود.

حکومت هم از خر مرد رندی خود زیاد ذوق زده نشود. هزار بادۀ نا خورده در رگ تاک است و تا ظلم هست مبارزه هست. اگر واقعاً با تحریم انتخابات  مخالف است ، همانطور که در بسیاری از کشورها وجود دارد، لایحه ای  دو فوریتی برای الزام شهروندان به مشارکت  در انتخابات ،  تقدیم و قانون آنرا تصویب کند تا خود و دولت دست نشانده را  بیچاره تر کند و شیر فهم شود  که خود کرده را تدبیر نیست و باید از گردنه پرت شود.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است