شنا کردن در جهت سیلاب هنر نیست - اثبات و ثبت تحریم، واجب تراز خود تحریم است
امسال سال بت
شکنی است و پیام نوروزی ایرانیان با قولولاالله
الا الله تفلحوا شروع میشود. دوازدهم اسفند ماه روز مبارکی است. فرصتی طلائی برای گفتن بزرگترین نه به حاکمیت،
روز ملی شدن سیاست . روز رستن و رهائی برای همۀ ایرانیان. دیر زمانی است که همگان
درانتظار این صبح امید و پیروزی روشنایی بر ظلمت بسر میبرند. مردم در
این روز مبارک در دامنه دماوند بر بینی لویاتان
استبداد و ارتجاع ، مهار میزنند و این دوالپای اهریمنی را به زیر میکشند.
این دیو خبیٍث، سالها است که ، حسرت نفس کشیدن در فضای آزاد را بر دل آزادگان
این دیار ازهر تبار و قومیت و باور و نحله فکری
نهاده ، و فرصت خود بودن را از آنان سلب کرده است. بزودی این حال و هوای
خفقان آور با تنبیه و تحقیر ، حکومت جور برای همیشه به پایان میرسد. در آینده بسیاری از این روز به یوم النکال تعبیر خواهند
نمود
اتین دو لابوئتی در سال ۱۵۵۰ میگفت اگر
صبحگاهی پس از آنکه از خواب برمیخیزیم، همه به جای "آری" یکصدا، یک
"نه" به جبار بگوییم و به جای "تعظیم" به وی، از او "روی برگردانیم" در طرفةالعینی دیکتاتور
به زیر میآید و بدون آنکه قطرەای خون ریخته شود مبارزە برعلیه ستمکاری به نتیجه میرسد.
آن صبحگاه در ایران بزودی فرا میرسد روز دوازدهم از
اسفندماه ، روز رسمی! نه گفتن به دیکتاتور. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بوده اند
تا این روز فرخنده فرا رسد، از کج
رفتاریهای سردمداران افسارگسیخته گرفته تا رستاخیز روشنگری روزنامه نگاران ونویسندگان
،انذارهای سرداران شرافتمند و ژرف بینی سیاستمداران وارسته همگی نقش و
سهم خود در پیدایش این روز را داشته اند .
در این روز صندوقهای رأی گیری بمثابه جامهای
زهر، آماده پر شدن از پاسخهای زهر آگین مردم بصورت رأی اعتراضی (باطله) برای
حاکمیت میباشند. نظری ملی و قاطع مبنی بر طرد
حکومتهای جور و دولتهای دست نشانده و تبهکار
از این مرز و بوم برای همیشه.
جبهۀ دوم خرداد
از سالها پیش در تدارک این رویداد و ثبت و ضبط قانونمند آن، از طریق حضور فعال در صحنه و مخالفت قانونی با
انتخابات فرمایشی بوده است . در این بین اشخاصی
بدون تجربه و یا هیچگونه تصوری از شرایط
لازم برای تقلب سازمان یافته حکومتی
در انتخابات، که درک آن، آنهم در وضعیت دو قطبی بودن حاکمیت چندان مشکل نیست، واژه تحریم را طوطی وار تکرار میکنند. پاره ای از افراد و گروهها ی کوچک و تک محوری که بدلیل ضعف ، هیچوقت نه خواسته و نه توانسته اند درصحنه سیاسی ، حاضر شوند ، اکنون با سر دادن
شعار تحریم در حقیقت کار جدیدی جز یافتن یکدیگر (که البته کار خوبی است) نمیکنند. بیشتر آنها از دور دستی بر آتش داشته و دارند . وقتی در
فضای اینترنتی به بعضی شان گفته شد ، برنامه شما پس از تحریم و اطمینان یافتن از عدم مشروعیت حاکمیت (که لابد شما از آن بیخبر بوده اید )، چیست؟ وبرنامه ای را که در سر دارید ، چرا تا کنون انجام نداده اید و چرا اکنون
انجام نمیدهید ؟! پاسخی نداشتند.
از آنها ساده تر کسانی که میخواهند با خانه
نشینی و خلوت کردن حوزههای رأی گیری، از انتخابات! مشروعیت زدائی کنند. معلوم
نیست چه کسی در مشروع نبودن حکومت و بی پایه بودن انتخاباتش تردید دارد که این
هموطنان میخواهند با قهر کردن از حقوق خود
آنرا ثابت کنند؟ از طرف دیگر آیا امکان
جمع کردن سیاهی لشکر و جیره خوارانی که موظف به پر کردن چند حوزه رأی گیری برای
فیلم برداری و اجرای شو تلویزیونی باشند و
یا امکان استفاده از فیلمهای آرشیوی برای
این دولت فساد محور وجود ندارد ؟
تحریم ، قهر و خانه نشینی در روز انتخابات یک نوع بی عملی است که حکومت باطناً
خواستار آنست تا با خوشحالی تمام آنرا به سکوت و رضایت مردم تعبیر نموده و با فراغ بال، به حل وفصل مناقشات باندهای درونی خود
برسر تقسیم غنائم و رانت ها و سهم خواهی از
ثروت ملی بین خودیها بپردازد و حتی ادعای کسب مشروعیت هم بنماید. ایجاد در گیریهای
میدانی نیز، جز دادن مستمسکی برای تهاجم و خشونت بدست چماقداران حکومتی ، صدمات
انسانی و تلف کردن انرژی نیست ولی
بزرگترین خسارت تحریم انتخابات ، به هدر دادن این فرصت طلائی است .
جبهه گسترده
اصلاحات دیر زمانی است که استراتژی حساب شده ای را، برای برهم زدن این
بساط کهنه مکر و خدعه ، و تبدیل انتخابات
فرمایشی به یک رفراندم ملی، تدارک دیده است. این جبهه پس از خود داری از معرفی یا تأیید داوطلب و بیرون
کشیدن تمام نیروهای خود از میدان انتخابات مهندسی شده ، برای اینکه اقدامش حمل به تحریم نشود ،اعلام نمود،
که مردم میدانند با چنین انتخاباتی
چگونه برخورد کنند. چگونگی این برخورد هم که تشکلها
و شخصیتهای مجرب در مورد آن به تفصیل سخن گفته اند، یک راهبرد همیشگی و برای همه زمانها است. روش مبارزه دائم و بی خشونت این خواهد بود که تا وقتی در انتخابات فریب و ملعنت وجود دارد ، مشارکت فعال و معترضانه ، و پر کردن صندوقهای رأی با آرای اعتراضی( باطل شده) که ابلاغ سلب
مشروعیت به هر رژیم توتالیتر است ، در دستور کارمیباشد.
عوامل حکومت با
اطلاع کامل از استراتژِی فوق ، بدفعات شرائط موجود را درد سر ساز ترین
انتخابات و سونامی سال 90 و یا گفتن "پناه بر
خدا از فتنه ای که فتنه ۸۸ در برابرش تنها یک
رزمایش بود!" و نظائر آن یاد کرده اند. ولی چون نداشتن راهی غیر
از قانونگرائی برای گریز از آن برایشان مسلم است یعنی کاری که مساوی با مرگ سیاسی آنان است، همچنان
در کار خود معطل مانده اند . در
این مقطع تاریخی لازم است تا سابقه و خلاصه
اظهار نظرهای پیشکسوتان سیاسی در مورد
میزان تأثیر روش
فوق را از باب فایده، یکبار دیگر با دقت مرورکنیم
و آنرا فصل الخطاب قراردهیم . در سال 86 پیش ازانتخابات ، که طبق معمول بحثهائی در مورد مقابله با بازی همیشگی
شورای نگهبان ، و خلافکاری انتخاباتی حکومت در بین اصلاح طلبان وجود داشت ،
راهکاری پیشنهاد شده بود که بعداً « مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات» نام گرفت.
آن درخواست چنین بوده است:
انتخابات، فرصتی است برای
تغییر شرایط بازی
شرکت حداکثری در انتخابات و
برگزیدن نمایندگان واقعی مهم ترین راه نجات جامعه از بنبستهای سیاسی داخلی
و خارجی است. حضور پر رنگ ملت در صحنه سیاست و تصمیمگیری، موجب رعب
اقتدارگرایان و هراس بیشتر بیگانگان از دست زدن به اقدامات ایذائی و حادثه آفرینی
میشود. از دست دادن این فرصت موجب گسترش بیشتر فساد در مدیریّت و سرنوشت کشور
خواهد بود. بنابراین سهلانگاری و از آن بدتر تحریم انتخابات بمعنی واگذاری
عرصه و اعیان مملکت به غیرخودی هاست.
چون شرکت در انتخابات
فرمایشی بمثابه ریختن آب به آسیاب حاکمیت اقتدارگراست و شرکت کم رنگ ملت در
انتخابات زمینه بهره برداری دشمن خارجی را فراهم میکند چاره کار در این
مخمصه، ریختن رأی باطل شده به صندوق رأی در حوزههائی است که قرار است
انتخابات در آنها بشکل فرمایشی و تک حزبی برگزار شود. این رویّه میتواند هر
انتخاباتی را به چیزی در حد رفراندوم تبدیل نماید. این اقدام که هماهنگی لازم
از سوی افراد، نیروها و مطبوعات دلسوز و وفادار به جامعه را میطلبد خط بطلانی
بر امیال خودپرستان داخلی و آزمندان خارجی خواهد بود. حال که تنها فقط یک
امکان برای ابراز نظر وجود دارد مردم این فرصت را دارند تا در حوزههائی که
داوطلبان واجد شرایط وجوددارند با انتخاب نمایندگان واقعی، دموکراسی را در کشور
حاکم نمایند و درصورت تحمیل داوطلب غیر مردمی به هر حوزه رأیدهندگان با
ریختن رأی باطل شده خود به صندوقها، به تمامیتخواهان یک نه بزرگ بگویند و اصلاح و
یا خلع ید تدریجی آنان از ابزار حکومتی و برگرفتن نقاب دموکراسی از چهره شان
را شروع کنند.
گرچه فرصت برای انتخابات
پیش رو محدود است ولی داشتن یک برنامه جامع از سوی خیر خواهان و عاقبت
اندیشان فرصت توطئههای در هم پیچیده از سویخنّاسان را از آنان سلب میکند.
از نیروهای اصیلی که
دلباخته قدرت نیستند، انجمنهای غیر دولتی، جوامع دانشگاهی و فرهنگی، نیروهای
کارگری، جامعه زنان که تصمیمات و رأیشان بیشترین تأثیر را در انتخابات دارد،
بدنه نیروهائی که بنام آنها انواع شرارتها و مظالم بر جامعه و افراد تحمیل
میشود و نیز جامعه وبلاگنگاران تقاضا میشود که با قراردادن چنین برنامهای
در اولویت کاری خویش و تبلیغ حداکثری از آن ،به استقرار آزادی، استقلال و عدالت
واقعی در جامعه و هدایت حکومتگران در جهت قبول و بکارگیری یک دولت مردُمرای یاری رسانند. برای همیشه
یادمان باشد که تا انتخابات وجود دارد امکان گفتن نه و تغییر دادن شرایط نیز
وجود دارد. این تصمیم اگر عمومیّت یابد مقابله با آن برای حاکمیّت اقتدارگرا
غیر ممکن است. _______
برداشتهای سازمانها
وشخصیتهای مختلف سیاسی در جبهۀ منتقدین حکومت که هنوز ارادۀ اصلاح و براه
آوردن رژیم نزد آنان پا برجا ومخالف تحریم انتخابات بودند بشرح ذیل
بود.
- در تاریخ 17
اسفند نهضت آزادی با رویکردی مثبت در اعلامیه ای تحت
عنوان «اعتراض بهانتخابات غير آزاد، مشاركت تنها درحوزههايي كه امكان رقابت
موثر وجود دارد» نوشته بودند که:
به مردم عزیز ایران پیشنهاد
میکند كه به منظور اعتراض بهانتخابات فرمايشي، تنها در حوزههايي كه امكان
رقابت مؤثر وجود داشته باشد به نامزدهايي رای دهند که میتوانند با پيروي از
روش و منش مدرسها، مصدقها، بازرگانها و سحابیها، شجاعانه به دفاع از حق
حاکمیت ملی و حاکمیت ملت ایران پرداخته، آزادی مردمان را به مال و مقام ناچیز
دنیا نفروشند.»
-جبهه مشارکت ایران اسلامی (متشکل از هفده تشکل و حزب سیاسی) ، در مورد انتخابات مجلس هشتم در بیانیه تحلیلی خود پس از دور اوّل انتخابات در تاریخ 29 اسفند 86 آورده بودند که:
جبهه مشاركت ايران اسلامي
در ارزيابي شرايط موجود و نتايج انتخابات مجلس هشتم فضاي ژلاتيني و متفاوت از
گذشته را ميبيند و از عمل سياسي وانتخاباتي مردم رأی دهنده و نيروهاي سياسي
اصلاحطلب نوعي رشد يافتگي و بلوغ سياسي را درمييابند و اينكه «حضور
معترضانه» ميتواند راهبرد جديد براي مواجهه با عرصه تنگ سياسي ايران باشد.
از اين رو از همه نيروهاي سياسي اصلاحطلب ميخواهد كه با تجميع نيروها در
مسيري واحد راه آينده را هموار نمايند. تجربه انتخابات شوراهاي سوم و مجلس
هشتم نشان داده است كه تجميع نيروهاي اصلاحطلب (به رغم تفاوتهاي نگرشي)
حضور معترضانه حتی در شرایط سخت را سد شکن و نتیجه بخش میدانند.
آقای عیسی سحر خیز روزنامه نگار در بند که اینک بر اثر مصدومیت در زندان، به بیمارستان
منتقل شده ، در اسفند ماه 86 طی مقالهای از جمله منظور طرح برون رفت از دور
باطل انتخابات مهندسی شده را حفظ آبروی کشور! دانستند. ایشان بعداً نیز تا زمان
برگزاری مرحله دوم انتخابات طی سه مقاله با عنوانهای رالي انتخابات در چالش
تحريميان پيگير - رالی انتخابات و رقابتها - و چالش عقل و احساس- بهاستدلالهای
طرفداران تحریم انتخابات در مقابل باورمندان به شرکت فعال و معترضانه در آن
پرداختهاند، ولی در مقاله چالش عقل و احساس در مورد استفاده از راهکار
مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات، شخصاً آنرا بعنوان سختترین گزینه پیش
روی اصلاحطلبان میدانستند.
در اواخر فروردین 87 و
با نزدیک شدن زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات، معترضین به روند کلی ردّ
صلاحیتها برنامههای اعتراضی خود را رساتر بیان نمودند از جمله آقای مصطفی
تاجزاده درسخنرانی
خود در مجمع دانشآموختگان ایران اسلامی با روشن بینی تمام از بستر سازی
اقتدار گرایان برای سلطۀ نظامیان بر مقدّرات کشور گفته بودند که :
شعار دولت کودتا این بود:
سیاست وحکومت در ایران یعنی اعلیحضرت و دیگر هیچ .... ما اسم استراتژي خود را
در زمان يكدست شدن قدرت در داخل كشور«حضور معترضانه» گذاشتهايم، يعني براي دفاع
از آرمانهاي مردم فعاليت ميكنيم و در انتخابات حاضر ميشويم و ضمن دفاع از
عقايد خود، به رفتارهاي تماميّتخواهانه و غيرقانوني جناح حاكم اعتراض ميكنيم و
ميكوشيم ضمن جلوگيري از نظامي شدن فضا، امكان تداوم سياستورزي در شرايط
موجود را حفظ كنيم تا نااميدي مطلق جامعه را فرانگيرد و نگاه به خارج از
كشور يا روشهاي خشن معطوف نشود. روشن است موفقيت ما در اين زمينه به
عملكرداصولگراها نيز بستگي دارد كه چه مقدار غرور و مستي را كنار بگذارند و به شيوهاي
عقلاني كشور را اداره كنند....
و نیز اینکه:
استراتژي دوم اين است كه ما
در هر شرايطي كه به سر ميبريم اجازه ندهيم، طرفداران تك صدايي و روشهاي
استبدادي يك گام جلوتر بيايند. بايد آنان را هر جا كه هستند متوقّف كنيم و
سپس در جهت عقبنشيني آنان بكوشيم. اين استراتژي احتياج به حضور معترضانه
دارد، يعني در زماني كه قدرت از شماانتظار «بله چشم فوري» گفتن دارد، شما در صحنه
حاضريد اما ميگوييد... نه !
- سازمان
مجاهدین انقلاب اسلامی در گزارش تحلیلی خود از انتخابات مجلس هشتم؛
اعلام نمودند که:
بهاعتقاد ما، راهبرد كلي
متّخذه توسط ائتلاف اصلاحطلبان، يعني (مشاركت مشروط و معترضانه)، راهبردي
صحيح و اصولي بوده كهاقدام عملي متناسب با آن در انتخابات اخير؛ مشاركت فعال
در حوزههاي انتخابيّهاي كهامكان رقابت واقعي و جدي براي اصلاحطلبان وجود
داشته و پرهيز از مشاركت و مشروعيت بخشي بهانتخابات در حوزههاي غير رقابتي،
در اعتراض به روند جاري بود. همچنين در خصوص انتخابات در حوزههايي كه در آن
مشاركت داريم نيز، راهبرد فوق را به مفهوم نشان دادن عكس العمل درخور نسبت به
تخلفات انتخاباتي مجريان و ناظران در امر برگزاري انتخابات سالم، حتي تا
مرزكنارهگيري از انتخابات در هر مرحله از آن تلقي مي كنيم. بنابراين
ضمن اينكه به عنوان بخشی از ائتلاف اصلاحطلبان به سهم خود مسئوليت
اقدامات انجام شده را ميپذيريم و اين پذيرش را يكي از لوازم شكل گيري و
تداوم ائتلاف تلقی ميکنیم، همانگونه كه در بيانيه قبلي خود كه پيش از
برگزاري مرحلهاول انتخابات صادر شد، بهاقتضای شرایط، اجمالاً بيان كرديم،
معتقدبوديم كهاصلاحطلبان در تبعيت از راهبرد اعلام شده خود، ضمن مشاركت جدي
در انتخابات 50 كرسي رقابتي، مي بايست از معرفي نامزد در ساير حوزههاي
انتخابيه كه حاصلي جز اتلاف توان و تضييع نيرو و روحيهاصلاحطلبان و
سوء استفاده برگزاركنندگان انتخابات غيررقابتي نداشت، خودداري ميكردند.
سازمان مجاهدين انقلاب
اسلامي ايران ضمن تشكر از رفتار انتخاباتی آگاهانه و هوشمندانه شما كه به
تناسب شرايط متفاوت موجود به وقوع پيوست، بهعنوان جمعبندي عملكرد اصلاحطلبان در
انتخابات گذشته و چگونگي استمرار اين فعاليتها در آينده، اعلام مينمايد علي
رغم انتقادات موجود به برخي تصميمات تاكتيكي اصلاحطلبان در انتخابات اخیر كه در
این بیانیه نيز به گوشهاي از آنها اشاره شد و در صورت اجتناب از آنها و
جایگزین ساختن تاکتیکهایی متناسب با راهبرد متخذه، دستآوردهاي به مراتب
بيشتري نصيب اين جناح ميکرد، معتقد است كه حضور در انتخابات اخير بر مبناي
راهبرد «مشاركت مشروط و معترضانه» و با حفظ همگرايي و ائتلاف فراگير اكثريت قريب
بهاتفاق اصلاحطلبان صورت گرفت، اقدام صحيحي بودهاست كه مي بايست با رفع
نواقص و کاستیهای آن، مبناي حركت اصلاحطلبان در انتخابات آتي قرار گيرد. ما
بايد با پيگيري و وفاداري به تمامي اجزاي راهبرد فوق، از جمله؛ ملحوظ داشتن
قطعی معیارها و شروط تعیین شده برای مشارکت در انتخابات، راه پر پيچ و خم،
صعب و دشوار اصلاحات را ادامه داده و مخاطرات پيش روي كشور و نظام را مرتفع
سازيم.____
اینک که فرصت
موعود فرا رسیده و پیروزی کاملاً در دسترس میباشد، ما نباید
تجربه ها و نظریات صائب فوق را رها کنیم.
انتخابات
12 اسفند ماه 1390 با شرایط زیر بر
گزار میشود
خودی بودن
نامزدهای هر دو باند در انتخابات از نظر رژیم برای تهیه مجلس یکدست،
متکی بودن همه
آنها به ارگانهای دولتی و حکومتی و منابع قدرت،
نظارت و کنترل هر
دو باند رقیب بر روند انتخابات،(بقول
معاون سیاسی استان کهگیلویه بیش از 15 نفر از هر دوجبهه برسر صندوقها هستند) که با احتساب عوامل ستادی باید جمعاً بیش از هشتصد
هزار نفر دست اندرکار باشند.
از این رو انجام
تقلب سازمان یافته غیر ممکن و دست زدن به کودتا
توسط حکومت هم ، مانند آنچه پس از انتخابات رئیس جمهوری اتفاق افتاد ، غیر ضروری و
بی حاصل است.
از طرفی میزان آرای مخالفین و جنبش اعتراضی در این انتخابات با توجه به ریزش مداوم نیروهای
طرفدار رژیم باید بیش از هفتاد درصد یعنی رقمی بین سی وپنج تا چهل ملیون رأی باشد.
حال اگر همه معترضین در این روز فرخنده با پر کردن صندوقها از رأی کاملاً باطل شده
یکصدا یک نه به دیکتاتور بگویند وی از
اریکه قدرت فرو می افتد و نمایش حاکم بازی درایران تمام میشود. بنا براین
در روز دوازدهم اسفند با حضور فعال و ابراز مخالفت قانونی که ثبت آن از
طرف خود رژیم انجام میگیرد (و درغیراینصورت با لغو انتخابات پیروزی بزرگتری را نصیب جنبش
اعتراضی مینماید)، سرنوشت خود را رقم
خواهیم زد.
قهر نمودن از انتخابات یا تحریم آن هیچ چیزی را تغییر نمیدهد ، ولی
حضور معترضانه که باید بعنوان یک روند در کشور نهادینه شود از جنگ و انقلاب جلوگیری نموده و یک
روش اصلاح و تعلیه دائمی در تمام امور کشور را پی ریزی مینماید. این روشی است که در نتیجه آن شورای نگهبان و امثال آن بلاموضوع
، حکومت نظامی منتفی
و حاکمیت به سوی عقلانیت و قانون
گرایی سوق داده میشود.
اگر طرفداران رژیم
انتخابات را درد سر ساز میدانند برای رهایی از آن میتوانند خلاصه ای از "دموکراسی در ایران فردا"
را
که بدون نیاز به حزب و بازی
انتخاباتی است در این لینک + مطالعه
کنند تا بدانند که در صورت برگشت حاکمیت مردم به خودشان ، حکومت بدون تنش و بدون
کمترین خدشه بر اصول زیر بنایی هم ممکن
است ، روشی که دیر یا زود بر جامعه سیاسی ایران حاکم خواهد شد. ؟
این سیاسی ترین نوروز در
تاریخ بر همه ایرانیان مبارک باد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر