۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

آیا تحریم انتخابات مشروط است




آیا تحریم انتخابات مشروط است
  اگرچه اصولاً  انتخابات ، روندی غیر عقلانی و در حقیقت به ضررمردم  و ابزاری برای  استمرار حکومتها میباشد "مقاله" ( زهر در کام انقلاب) ، ولی در غیاب آزادی بیان و وسایل ارتباط جمعی  تنها استفاده ممکن از آن، بیان اعتراض عمومی و گفتن نه  به حاکمیت و تبدیل نمودن آن به رفراندم ملی و خود جوش برای  سلب مشروعیت از حکومت است.
مشارکت مشروط و معترضانه در انتخابات، راهبرد کلیدی و دیر هنگام احزاب اصلاح طلب در انتخابات مجلس هشتم بود که بموجب آن ، در حوزه ها و مواردی که حاکمیت قصد برگزاری انتخابات فرمایشی یا مهندسی شده را داشت ، بجای تحریم و خانه نشینی ، ریختن رای باطل شده به صندوق رأی در دستور کار قرار میگرفت (بیانیّه تحلیلی جبهۀ مشارکت در 29/12/86 و گزارش تحلیلی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در15/2/87)،  تا از آن مرحله به بعد هر انتخاباتی را به یک رفراندم منطقه ای یا گسترده تر و ملی که معنی آن پس گرفتن بیعت و مشروعیت از حکومت بموجب اسناد انتخاباتی است تبدیل نمایند. این راهکار آنچنان مؤثر میتوانست باشد  که دولت دست نشانده بطور غیر قانونی به ابطال فعالیتهای این دو طیف عمده از اصلاح طلبان  مبادرت نمود.
در شهریورماه 87 پس ازاعلام آمادگی آقای خاتمی برای انتخابات رئیس جمهوری و در زمانی که هنوز وضعیت داوطلبین قطعی نشده بود،  ازاصلاح طلبان  در خواست شد تا با عمده کردن راهبرد مشارکت معترضانه در ادبیّات سیاسی و خبری خود این رویکرد رابه مرحله اجرا در آورند. منظور اصلی از این درخواست بیش از عمومی کردن بحث و رویّه سازی تحریم فعّال ،  انذار به متقلّبین انتخاباتی وتمامیت خواهان  بود تا مگر اندکی عاقبت اندیشی بکار آورند و بیش از این درهزینه  کردن سرمایه های ملی نکوشند و بر طبل جنگ با مردم نکوبند. با وجودی که توطئۀ کودتای حاکمیّت از مدّتها قبل از انتخابات 88  گزارش و افشا شده بود ولی احزاب اصلاح طلب علی رغم اینکه  "حضور معترضانه " قبلاً مورد قبول و وفاق آنان بود از فرصتها وجوّ نسبتاً مساعدی که درآن مقطع زمانی وجود داشت ، هیچ استفاده نکردند تا کار به پیشدستی حاکمیت و جلو گیری نمودن از فعالیت آنان منجر شد. اطلاع رسانی و مطرح کردن استراتژی فوق و فراهم کردن زمینه های اجرائی مشارکت مشروط و معترضانه در انتخابات و تعیین تکلیف معضل ردّ صلاحیتها برای همیشه  ، میتوانست  یک تمهید اثر گذار باشد . کاری که باعث میشد اقتدار گرایان بیشتر در کار خویش اندیشه کنند وآن فضاحتها ببار نیاورند.
 حاکمیّت که قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 بر این استراتژی واقف شده بود با تظاهر به باز بودن فضای سیاسی و نشان دادن سعۀ صدر و در باغ سبز،  شرکت چهل ملیونی مردم در آن انتخابات را بعنوان رفراندم مشروعیّت خویش معرفی و با تقلّب وکودتای انتخاباتی نتیجه را در زمینه های القای مشروعیّت و قبضۀ امور اجرائی بنفع خود مصادره نمود. ازآن پس نیز بدلیل قطعی دانستن شکست خود در هر نوع مراجعه به آرای عمومی و سلب مشروعیتش در بن بستهائی که در پیش رو داشت ، با دست بدست کردن در کار انجام انتخابات، تحت عناوین تجمیع ، تعویق انتخابات شوراها، و یا مطرح کردن بحث انتخاب رئیس جمهور توسّط مجلس، وقت وتوان ملّت و بیش از آن بخت  خود را به بطالت سپرد .تبریک عناصری کلیدی و مطلّع از اصولگرایان در پایان روز رأی گیری به آقای موسوی بعنوان رئیس جمهور منتخب ، عرصۀ تنگ کودتاگران در آن برهۀ زمانی را بخوبی آشکار میسازد وچنانکه گفته شد با همگانی کردن بحث فوق از سوی جبهۀ اصلاحات،  بعید بود که تا این حدّ بی پروائی در کار اعلام نتایج متقلبانه وبدنبال آن برقراری حکومت نظامی بکار رود .

چندی پیش فراکسیون خط امام ( نمایندگان اقلیّت اصلاح طلب در مجلس) با آقای خاتمی ملاقاتی  داشتند که طیّ این دیدار شرایط اعلام شده برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شامل موارد زیر بود.
1- آزادی زندانيان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیت های نا به جا

2- پای بندی همگان بخصوص مسئولان به قانون اساسي و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی؛

3- فراهم آوردن سازوكاري براي برگزاري انتخابات سالم و آزاد.

تا آنجائی که به فضای سیاسی و روند کلّی امور در کشور مربوط میشود این گونه شرایط و سخنانی نظیر اینکه
"مردم می‌دانند با چنین انتخاباتی چگونه برخورد کنند"  یا  آخرین بیانیه  شورای هماهنگی راه سبز امید  که بدلیل محدود شدن فعّالیت رسمی اصلاح طلبان به درستی به عدم شرکت در انتخابات روی آورده اند تنها میتوان ازمقوله اتمام حجّت و انداختن توپ به زمین طرف مقابل وایجاد حالت انفعالی درآنان دانست ولی در ذهن حاکمان راه  بجائی  نبرده و نخواهد برد چون این خواسته ها با منطق و سر نوشت تمامیّت خواهان و متکاثرین همخوانی ندارد وآنها بخصوص پس از انجام کودتا وارتکاب آنهمه جرم و جنایت انصافاً نمیتوانند به این قبیل خواستهای ملّت هرچند هم که مشروع و قانونی باشد تن دهند چون  خود را بیش از حدّ آلوده و گرفتار نموده اند. با توجّه به جمیع شرایط موجود از قانونگرایان نیز بیش از این حدّ نمیتوان انتظار داشت چه آنان از برهان قاطع و عملیات زنجیره‌ای باند حکومتی بخوبی آگاهند  ولی ... این پیامها کدهای خود را دارند.
اگرحاکمیّت جرأت و شهامت برگزاری انتخابات را داشته باشد و برای فرار به جلو بدنبال ایجاد وضعیّت های اضطراری وعدم برگزاری انتخابات نباشد یا کشورها وعواملی که سود نهائی از این نابسامانیها را میبرند با ایجاد فتنه و در گیری نظامی  آب به آسیاب حاکمیّت نریزند و انتخابات را ملغی نکنند ، جنبش سبز با توانمندی در عرصه پیکارسیاسی  و فارغ از جزم گرائی ، باید استراتژی موثر تر از تحریم  را در پیش گیرد . حاکمیت از تحریم عملی انتخابات بسیار هم خرسند میشود چون که بدون درد سر ،  تقلب و رأی سازی خود را آسانتر انجام میدهد .
اینجاست  که گزینه ریختن جام زهر به کام اقتدار گرایان  وسلب مشروعیت کامل از  حاکمیت با ابطال انتخابات، از طریق ریختن رأی  باطل شده با پیامهای خاص ( و نه رأی سفید)  به صندوقها مطرح میشود. از هم اکنون  تا موقعیت فراهم است تبدیل  این فرصت به رفراندم ملّی  ، میبایستی در دستور  کار قرار گیرد. کاری که باعث رسوایی و شرمساری اقتدار گرایان حتی  در حلقه های خودی و ریزش بیشتر نیروهای آنان میگردد.

چنانچه انتخاباتی در کار باشد نباید این فرصت گرانبها را  که در طول آن دست حکومت نسبتاً بسته است ،  و وسایل ارتباط جمعی مترصد انعکاس کوچکترین رویدادها در سطح جهانی میباشند ، از دست داد . مشارکت معترضانه و تحریم فعال در تمام انتخابات  نه تنها مشروط نیست  بلکه در زمرۀ امور واجب و قطعی باید تلقّی شود، چون دیکتاتورها میخواهند بنام شما تصمیم بگیرند .  آنان در این  مقام،  تحریم شما را سکوت ، و سکوت شما را علامت رضا یت معرفی مینمایند. حضور معترضانه در انتخابات خط بطلانی بر این ترفند میباشد.چنین حضور افشا کننده پاسخی مناسب به مهاجمان و راهزنان  بین المللی نیز میباشد . افکار عمومی در جهان با مشاهدۀ سر زندگی طوفان  سبز،  به  اینگونه دولتها اجازه نمیدهد در رؤیای  حمله به ایران مرتکب اشتباه محاسبه نشوند .
ضمناً  میتوان این احتمال بسیار ضعیف را که ممکن است حاکمیت برای جلوگیری از لیبیایی شدن سر نوشت خود در دم آخر به قانون گرایی روی آورد مد نظر داشت. ثبت نام داوطلبان تازه شروع شده است. فعالیت شما چطور؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است