تحریم انتخابات از نوع سوم
پس از انتشار "مقاله تحریم فعال و پایان کار حکومت" در گویای من و دیدگاه هایی که کامنت
گزاران و دیگرانی در وبلاگ یا از طریق ایمیل بیان کردند،
معلوم شد که باز خوانی داستان تحریمیان خانه نشین در مقایسه با تحریم فعال
یا (مشارکت معترضانه) و یاد آوری تصمیمات، پیش کسوتان سیاسی و عزیزان در بند در این مورد، بخاطر فایده از راه تکرار ، بسیار ضروری است.
تحریم انتخابات میتواند دلایل متعددی
داشته باشد که اهم آنها عبارتند از:
1
مخالفت بنیانی با حکومت، بدلیل غیر
ملی و بیراهه دانستن خط فکری حاکم بر نظام سیاسی کشور.
2 معطل بودن کار مجلس بدلیل بی قانونی و تبعیت نمایندگان از دستگاه حکومتی و وکیل الدوله
بودنشان که مخالفت منتقدین داخلی بر این مبنا است .
3
بی اعتمادی به سیستم دموکراسی و نا کار آمد دانستن آن بدلیل
روشهای اجرایی. (آن طور که در طرح مردمرایی
و
مقاله مرداب دموکراسی نوشته شده است).
همان گونه که در بیانیه ها و اظهارات شخصیتهای منتقد و قانونگرا اعلام شده، شرکت نکردن تشکلها و احزاب سیاسی
این جبهه در انتخابات امسال، دنباله تداوم اعتراض
به تقلب در آرای سال 88 و دستکاری آن توسط حکومت است . این عدم شرکت تشکلهای درونی نظام یا نمایندگان
آنها در انتخابات متفاوت از تحریم به معنی متداول آن است. نتیجه مورد نظر در این استراتژی، تصرف و اشغال صحنه سیاسی و تأثیر گذاری بر روند انتخابات با آرای اعتراضی
است.اما امسال مسئله مهمتری هم پیش
رو است و آن مقابله با احتمال روز افزون تهاجم خارجی است که بعداً به آن اشاره میشود. خط سوم تحریم که اینک در دستور کار قرار گرفته پاسخی مناسب به این احتمال نیز میباشد.
در اینکه اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، مجلس بعدی با تحریم و خانه نشینی مردم یا مشارکت
فعال و معترضانه در انتخابات ، مجلسی
دستچین شده و فرمایشی است بحثی نیست ولی اینکه چرا شخصیتهای معترض و تشکلهای
سیاسی عنوان تحریم را بکار نمیبرند و از این گفتن واژه خود
داری میکنند جای تأمل و رمز گشایی دارد.
. وقتی آقای موسوی خوئینی دبیر جامعه روحانیون
مبارز میگوید "مردم میدانند با چنین
انتخاباتی چگونه برخورد کنند". این حرف تداعی کننده تحریم
فعال از سوی احزاب و شخصیتهای قانونگرا در
طول چند سال اخیر میباشد. ریختن رأی اعتراضی و باطله درتمام انتخابات به صندوق رأی که قسمتی از طرح
مردمرایی است ، راه حلی است که اصلاح
طلبان برآن توافق نموده و نظرات خود را در مورد آن بشرح زیر اعلام کردهاند.
- در تاریخ 17 اسفند
86 نهضت آزادی به منظور چاره
جویی و رویکردی مثبت در اعلامیه ای تحت عنوان «اعتراض به انتخابات غير آزاد،
مشاركت تنها در حوزههايي كه امكان رقابت موثر وجود دارد» نوشته بودند که:
« به مردم عزیز
ایران پیشنهاد میکند كه به منظور اعتراض بهانتخابات فرمايشي، تنها در
حوزههايي كه امكان رقابت مؤثر وجود داشته باشد به نامزدهايي رای دهند که میتوانند
با پيروي از روش و منش مدرسها، مصدقها، بازرگانها و سحابیها، شجاعانه به دفاع
از حق حاکمیت ملی و حاکمیت ملت ایران پرداخته، آزادی مردمان را به مال و مقام ناچیز
دنیا نفروشند.»
-جبهه مشارکت ایران اسلامی (متشکل از هفده تشکل و حزب
سیاسی) ، در مورد انتخابات مجلس هشتم در بیانیه تحلیلی خود پس از دور اوّل
انتخابات در تاریخ 29 اسفند 86 آورده بودند که:
« جبهه مشاركت ايران اسلامي در ارزيابي شرايط موجود و نتايج
انتخابات مجلس هشتم فضاي ژلاتيني و متفاوت از گذشته را ميبيند و از عمل سياسي و
انتخاباتي مردم رأی دهنده و نيروهاي سياسي اصلاحطلب نوعي رشد يافتگي و بلوغ
سياسي را درمييابند و اينكه «حضور معترضانه» ميتواند راهبرد جديد براي
مواجهه با عرصه تنگ سياسي ايران باشد. از اين رو از همه نيروهاي سياسي اصلاحطلب
ميخواهد كه با تجميع نيروها در مسيري واحد راه آينده را هموار نمايند. تجربه انتخابات
شوراهاي سوم و مجلس هشتم نشان داده است كه تجميع نيروهاي اصلاحطلب (به رغم تفاوتهاي
نگرشي) حضور معترضانه حتی در شرایط سخت را سد شکن و نتیجه بخش میدانند.»
آقای عیسی سحر خیز روزنامه نگار در بند ، در اسفند ماه 86 طی
مقالهای از جمله منظور نویسندۀ طرح برون رفت از دور باطل انتخابات مهندسی شده را
حفظ آبروی نظام دانستهاند. ایشان بعداً نیز تا زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات
طی سه مقاله با عنوانهای رالي انتخابات در چالش تحريميان پيگير - رالی انتخابات و
رقابتها - و چالش عقل و احساس- بهاستدلالهای طرفداران تحریم انتخابات در مقابل
باورمندان به شرکت فعال و معترضانه در آن پرداختهاند، ولی در مقاله چالش عقل و احساس در مورد استفاده از راهکار
مشارکت فعال و معترضانه در انتخابات، شخصاً آنرا بعنوان گزینه ای
سخت پیش روی اصلاحطلبان میدانستند.
- در اواخر فروردین 87
و با نزدیک شدن زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات، معترضین به روند کلی ردّ
صلاحیتها برنامههای اعتراضی خود را رساتر بیان نمودند از جمله آقای تاجزاده
که خود نمونه شجاعت سیاسی در بیان اعتراضات مردم
میباشند، در سخنرانی خویش در مجمع
دانشآموختگان ایران اسلامی با روشن بینی تمام از بستر سازی اقتدار گرایان برای
سلطۀ نظامیان بر مقدّرات کشور گفته بودند که:
شعار دولت کودتا این بود؛ سیاست وحکومت در ایران یعنی اعلیحضرت
و دیگر هیچ .... ما اسم استراتژي خود را در زمان يك دست شدن قدرت در داخل كشور
«حضور معترضانه» گذاشتهايم، يعني براي دفاع از آرمانهاي مردم فعاليت ميكنيم
و در انتخابات حاضر ميشويم و ضمن دفاع از عقايد خود، به رفتارهاي تماميّتخواهانه
و غيرقانوني جناح حاكم اعتراض ميكنيم و ميكوشيم ضمن جلوگيري از نظامي شدن فضا،
امكان تداوم سياستورزي در شرايط موجود را حفظ كنيم تا نااميدي مطلق جامعه را فرانگيرد
و نگاه به خارج از كشور يا روشهاي خشن معطوف نشود. روشن است موفقيت ما در اين
زمينه به عملكرد اصولگراها نيز بستگي دارد كه چه مقدار غرور و مستي را كنار
بگذارند و به شيوهاي عقلاني كشور را اداره كنند....
و نیز اینکه:
استراتژي دوم اين است كه ما در هر شرايطي كه به سر ميبريم
اجازه ندهيم، طرفداران تك صدايي و روشهاي استبدادي يك گام جلوتر بيايند. بايد
آنان را هر جا كه هستند متوقّف كنيم و سپس در جهت عقبنشيني آنان بكوشيم. اين
استراتژی احتياج به حضور معترضانه دارد، يعني در زماني كه قدرت
از شما انتظار «بله چشم فوری» گفتن دارد، شما در صحنه حاضريد اما ميگوييد...
نه !
- سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گزارش تحلیلی خود از
انتخابات مجلس هشتم؛ اعلام نمودند که:
«بهاعتقاد ما، راهبرد كلي متّخذه توسط ائتلاف اصلاح طلبان،
يعني (مشاركت مشروط و معترضانه)، راهبردي صحيح و اصولي بوده كهاقدام عملي
متناسب با آن در انتخابات اخير؛ مشاركت فعال در حوزههاي انتخابيّهاي كهامكان
رقابت واقعي و جدي براي اصلاحطلبان وجود داشته و پرهيز از مشاركت و مشروعيت بخشي
به انتخابات در حوزههاي غير رقابتي، در اعتراض به روند جاري بود. همچنين در خصوص
انتخابات در حوزههايي كه در آن مشاركت داريم نيز، راهبرد فوق را به مفهوم نشان
دادن عكس العمل درخور نسبت به تخلفات انتخاباتي مجريان و ناظران در امر برگزاري
انتخابات سالم، حتي تا مرز كنارهگيري از انتخابات در هر مرحله از آن تلقي مي
كنيم. بنابراين ضمن اينكه به عنوان بخشی از ائتلاف اصلاحطلبان به سهم خود مسئوليت
اقدامات انجام شده را ميپذيريم و اين پذيرش را يكي از لوازم شكل گيري و تداوم
ائتلاف تلقی ميکنیم، همانگونه كه در بيانيه قبلي خود كه پيش از برگزاري مرحلهاول
انتخابات صادر شد، بهاقتضای شرایط، اجمالاً بيان كرديم، معتقد بوديم كهاصلاحطلبان
در تبعيت از راهبرد اعلام شده خود، ضمن مشاركت جدي در انتخابات 50 كرسي رقابتي، مي
بايست از معرفي نامزد در ساير حوزههاي انتخابيه كه حاصلي جز اتلاف توان و تضييع
نيرو و روحيهاصلاحطلبان و سوء استفاده برگزاركنندگان انتخابات غيررقابتي نداشت،
خودداري ميكردند.
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تشكر از رفتار
انتخاباتی آگاهانه و هوشمندانه شما كه به تناسب شرايط متفاوت موجود به وقوع پيوست،
به عنوان جمعبندي عملكرد اصلاحطلبان در انتخابات گذشته و چگونگي استمرار اين
فعاليتها در آينده، اعلام مينمايد علي رغم انتقادات موجود به برخي تصميمات
تاكتيكي اصلاحطلبان در انتخابات اخیر كه در این بیانیه نيز به گوشهاي از آنها
اشاره شد و در صورت اجتناب از آنها و جایگزین ساختن تاکتیکهایی متناسب با راهبرد
متخذه، دستآوردهاي به مراتب بيشتري نصيب اين جناح ميکرد، معتقد است كه حضور در
انتخابات اخير بر مبناي راهبرد «مشاركت مشروط و معترضانه» و با حفظ همگرايي
و ائتلاف فراگير اكثريت قريب بهاتفاق اصلاحطلبان صورت گرفت، اقدام صحيحي بودهاست
كه مي بايست با رفع نواقص و کاستیهای آن، مبناي حركت اصلاحطلبان در انتخابات آتي
قرار گيرد. ما بايد با پيگيري و وفاداري به تمامي اجزاي راهبرد فوق، از جمله؛
ملحوظ داشتن قطعی معیارها و شروط تعیین شده برای مشارکت در انتخابات، راه پر پيچ و
خم، صعب و دشوار اصلاحات را ادامه داده و مخاطرات پيش روي كشور و نظام را مرتفع
سازيم.»
مسئله حادتری که مشغله ذهنی همگان در سال 90 میباشد دور کردن نائره جنگ از دامن
کشور است . اینکار تنها با حضور مردم در
صحنۀ سیاسی محقق میشود . معترضین سیاسی با
حضور سبز خود در صحنه ، علاوه بر مقابله با استبداد داخلی ، برای دفع شر
متجاوزین خارجی که ایران را در صدر برنامه خود برای تخریب قرار داده اند
چاره ساز میباشند . حضور پر شمار مردم در صحنۀ سیاسی و ریختن جام
زهر به کام افتدار گرایان بوسیله آرای اعتراضی و ساختار شکن خود و انعکاس خبری
این تلاش و پویایی و در جهان ،
باعث میشود که فشار افکار عمومی
دنیا بر دولتهای جنگ طلب بیشتر
شده و آنان را از مبادرت به حمله و براه انداختن کشتار و ویران نمودن زیر ساختهای اقصادی کشور باز دارد.
طبق نظر
کارشناسان ، خوشبختانه استبداد درایران نه تنها نهادینه نشده بلکه روز بروز دچار ضعف و انشقاق و فرو ریزی ساختاری و ریزش مداوم
نیروهای خود شده است ، لذا در صورت پایداری در این برهه سیاسی ، روشهای مبارزه
داخلی از بهار آینده این
فرصت را می یابند که وارد فازهای اجرایی
از قبیل نافرمانی مدنی و اعتصابات سراسری شده ، با دادن حد اقل هزینه و دور کردن
خطرات خارجی بوسیله تعامل و سیاست ورزی،
وضع کشور را سر و سامان دهند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر