۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه



الف صیاد
شوراهای ارگانیک و دوران گذار

فرض اصلی و مورد انتقاد در نوشته های مرتبط با "دموکراسی در ایران فردا" تبدیل شدن ذاتی دموکراسی به قدرت محوری ،  در مقام  عمل میباشد . مقدمات و مجوز  این انحراف ابتدا از طریق قانون اساسی به هیئت حاکمه تسلیم میگردد و پس از آن این اختیارات  با ابزار انتخابات صندوقی که وجه ناپیدای آن حفظ  ، و تکاثر قدرت سیاسی است، با کارگزاری  احزاب  و گروههایی  که ملتزم به حکومت میباشند ،  قوام یافته و به مرحله هژمونی و سلطه حاکمیت برمنابع و مقدرات کشور  میرسد. ( در همین نوشته در مورد آن توضیح  داده میشود)
 از طرفی همین دموکراسی قدرت مدار  با همان نوع کج روی  مقدماتی  ، و ساز و کار سازمان ملل ( باشگاه دولتها که ملتها را حتی از طریق مجالس قانونگزاری خود  یا اتحادیه بین المجالس در آن راهی نیست) در سطح بین‌المللی بر قرار است  و آنجا هم نظارت استصوابی بنام  حق وتو هر مصوبه ای  را که در راستای  منافع قدرتهای بزرگ نباشد به دلخواه  هر کدام از آنها باطل میکند تا به این ترتیب  دولتهای ضعیف تر را به زیر مهمیز ابر قدرتها برده و با بازی قطعنامه ای منابع و مقدرات مردم در کشورهای مختلف به فراملّی ها و استثمار گران تسلیم گردد.
 از مشخصات دموکراسی مسخ شده  آنست که میتوان آنرا مانند  پالان بر هر حکومتی پوشاند . از نظام پادشاهی گرفته تا جمهوری ، حکومتهای دیکتاتوری ،  فاشیستی ،  کشورهای کمونیستی و تئوکراسیهایی مانند ایران و اسراییل  همه ادعای  دموکراسی  و دموکرات بودن آنهم از نوع اعلا و منحصر به فرد آن را دارند. همه این کشورها چون کارناوال و نمایش  انتخابات  بر گزار میکنند ابواب جمعی نظام جهانی امروز هستند و خواهند بود،  اگر چه مانند گانگسترها یکدیگر را بر سر سهم خواهی از منافع مردم و  کشورهای مختلف  بدرند و تار و مار کنند.   اما متناسب ترین  نوع حکومت برای نرم افزار دموکراسی  همان نظام  جمهوری میباشد ( جماهیر به معنای تپه های شنی است که بادهای کویری میسازند و جابجا میکنند )  ، چون دموکراسی روشی است که در آن با نا دیده گرفتن کیفیت رأی ( علم ،تجربه و انگیزه  رأی دهنده)  سر و ته آن را با (سر) شماری رأی دهندگان که تحت تأثیر بمباران  دروغ و وعده های سیاسی  هستند به هم میآورند البته اگر انتخابات شرافتمندانه برگزار شود که در غیر اینصورت به محیط سیاسی جز تهوع اور صفتی نمیتوان داد . بنابر این دموکراسی در بهترین فرم اجرایی خود ،  برساخته از باد آرای همج الرعا یعنی آرایی ادواری است  که  بدون آگاهی لازم، بدون صلاحیت و اشراف به موضوع  و بدون امکان مسئولیت پذیری رأی دهنده  و نتیجتاً بدون ثبات  ، به صندوق حکومت واریز میشوند.
با توجه به همین نقیصه ها، نظام "مردمرایی" که برای  قانونمند نمودن و ثبات   امور  اداری – سیاسی در جامعه  طرح و پیشنهاد شده، مبتنی است بر پایه نظرات و آرای کارشناسی شدۀ مستمری که با نظارت متقابل و  مشترک  رأی دهندگان مسئول  در هر سه رکن  مملکت و در تمام سطوح  استوار میباشد. این  نظرات بطور قطع و یقین  بر پایه  آگاهی و اشراف به موضوع ، و قبول نتیجه خوب یابد آن از طرف صاحبان این  آرا در سراسر کشور  خواهد بود چون  بلافاصله در زندگی (شخصی) آنها تأثیر خواهد گذاشت .
 با این ترتیب دولتی سیال و متکامل جایگزین حاکمیتهای  غیر مسئول و بهره خوار در همه جاعهده دار اجرای قانون میگردد . این نوع حکومت بمثابه یک نظام ارگانیک  میباشد که سلولهای آن هر کدام جایگاه شایسته و اختصاصی خود را داشته ، انسجام، باز سازی و رشد   جامعه را بطور طبیعی و ارگانیک انجام میدهند. در این لینک++ میتوانید نحوۀ تشکل ، ساختار  و مکانیسم درونی این سیستم خود کار  را  بطور خلاصه ملاحظه فرمایید و قبول کنید که  تحقق دموکراسی به همین سادگی امری  شدنی است .
موضوع این نوشته  تشکیل شوراهای لازم برای کمیونیتی های خارج از کشور در دوران گذار بر پایه سیستم اخیر ( مردمرایی) است که  در صورت موفقیت میتوانند  علاوه بر اعتلای سطح زندگی جوامع ایرانی در برون مرز  ، در داخل کشور بعنوان الگو مورد استفاده واقع شوند . اگر سیستم مورد اشاره در لینک فوق را نپذیرید بقیه این وجیزه شاید نتواند رضایت شما را جلب کند .
نخست به چند  نکته مهم باید توجه کنیم:
1- اگر  تصمیم گیری با قدرت اجتماعی باشد نهاد سیاسی هر اندازه  هم که تمامیت خواه ، مستبد و خشن باشد نهایتاً در مقابل آن  توان مقابله را نخواهد داشت  لزومی به تکرار مصادیق  فراوان آن در سالهای اخیر نیست ،  ولی لازمه تصمیم گیری و اجماع بر سر یک خط مشی سیاسی ، انسجام نیروهای پیشرو  و قبول نتایج تجربه های آنان از سوی  بدنه جامعه است .
 2- این تفکر   که از خارج برای داخل کشور نسخه نپیچند و یا  رهبر تراشی نکنند، ،  اندیشه‌ای است ملی که در اعتبار آن شکی نیست.    گروههای سیاسی و اشخاصی که در خارج از کشور به امید عنایت بیگانگان علم و کتلی برای روز مبادا راه انداخته اند آب در هاون میکوبند و نقش شان بر باد است  ، گرچه ممکن است  بعضی از آنان با انجام وظیفه روزگار بگذرانند.
از سوی دیگر آنانکه در  گردباد حوادث و  در سیطره حکومت استبدادی گرفتار آمده‌اند  میتوانند از تجارب موفق دیگران استفاده کنند و چه بهتر این تجربه به لحاظ فرهنگی بومی باشد اگر چه در خارج از کشور آزموده و تحقق یافته باشد.
تا این زمان تجربه موفقّی در زمینه  اتحاد و اتفاق ایرانیان خارج از کشور وجود نداشته است چون  فعالین سیاسی برون مرز بدلیل تعلق به دو نظام متفاوت در داخل کشور و نحله های مختلف  فکری و عقیدتی ابن دو نظام  متخالف ،  و بعضاً دلبستگی و پای بندی به نظامهای سیاسی   دیگر ، بجای اینکه بر وجوه اشتراک خود که ملیت و کشور است ، تکیه کنند و به اتحاد و یکپارچگی بیاندیشند،  با عمده کردن  تفاونهای قومی و مرامی و  ریشه دار در تحزّب ، گروههایی بیگانه با هم  تشکیل داد ه اند که هر از گاهی هم  نفوذ عوامل حکومتی در آنها و بازی دادن آنان باعث سرخوردگی بیشتر  و کم توجهی مردم نسبت به آنها میشود. این تفاوتها و منیّت  حتی در گرد همایی هایی که بقصد تقریب آنها انجام میشود  بیش از هرچیز  خود را بروز میدهد و هر کدام با برچسب سیاسی و وابستگی  حزبی و احیاناً سوابقی وحشت زا خود را معرفی میکنند به این امید که در آمار سازی دیگران و شاید هم  بیگانگان  ببازی گرفته شده  و عمده شوند.
 ولی با این همه ، تمامی این گروهها و اکثریت مردم  همانطور که در ابتدا اشاره شد در یک چیز مشترک‌اند و آنهم انتظار بیهوده از کارآمد بودن دموکراسی و دلبستگی به آن ، چون سالها و بلکه قرنها است که به جای حلول روح دموکراسی در جامعه بشری   و تأمین عدالت و رعایت حقوق  و کرامت انسانی که در آن تسلیحات ،ارتش  و سازمانهای نظامی محلی از اعراب نداشته باشند، تنها  شبحی سرگردان  از دموکراسی در بعضی از جوامع  در حال جولان است .  آوازه، دور نما و جلوه های ابن اشباح بخصوص در کشورهای غربی مانند رنگین کمان  بی آنکه واقعیت داشته باشند و بتوان آن را لمس کرد و یا در پای آن گنج آزادی و فرصت انسان بودن  را بدست آورد،   تماشائیان و بخصوص جوانانی را که نمیتوانند باور کنند در غرب خبری نیست  مجذوب و مسحور خود کرده است.
بحث بر سر  ایجاد یک  تشکل ارگانیک و اتفاق ایرانیان  در جوامع برون مرزی در تمام نقاط بود  
بهتر است اشخاص و گروههای آویزان به قدرت را فراموش کرده و با قدر دانی از فرصت و موقعیت  شبکه های اجتماعی به یاری مردم نهادها که برترین تجربه های علمی -تخصصی در رشته خود و مفید به حال اجتماع را دارند و فعالین شبکه های اجتماعی، به شرطی که دل بسته بقدرتهای داخل و خارجی نباشند،   هر دیدگاهی را که در راستای منافع کلان مردم یافتیم  به سهم خود در جامعه گسترش دهیم و بر آن بیافزاییم. کلام آخر اینکه چنین رویکردی میتواند در دوران گذار از سوی  کانونهای تخصصی  مانند  حقوق دانان ، جامعه شناسان ، مهندسین،  فعالین افتصادی و پزشکانی باشد که این ایده را بپسندند ( وشاید هم در جمع خود بدان عمل کنند)  و از طریق شورای هماهنگی ایرانیان در خارج از کشور در  شهرها یی که چنین نهادی برپا است یا ظرفیت تأسیس آن وجود دارد پیش قدم شوند. پیشگامان این راه  بصورت فردی یا جمعی   میتوانند با استفاده از امکانات قانونی، در هر کشور و ثبت آن بصورت مؤسسه غیر انتفاعی برای جذب کمکهای مالی از بودجه دولت  و همیاری مردم  و اعتلای جامعه ایرانی از لحاظ فرهنگی و، معیشت وسیله ساز شده و گامی اساسی بردارند  .
انسجام همه این کمیونیتی ها و تشکیل ساختاری خوشه ای برای همه شوراها بعنوان وسیله و نماد اتحاد و همکاری ایرانیان در خارج از کشور خواسته ای منطقی و انجام آن از هرلحاظ دلگرم کننده است .  تحقق این خواسته موکول به این است که سیاسی کاری را فراموش کرده و در این مورد همه قومیتها،  مرامها و باورهای مختلف در جبهۀ ایران باشند.  شفافیت وضع مالی و گزارش همگرایی این کمیونیتی ها  از طریق اینترنت یکی دیگر از ابزار و شرایط لازم برای موفقیت میباشد.
 راه قانونی برای پیشگیری از اینکه چنین بنیادهایی مورد حمله جمعی گروهی سیاسی و تملک آن از طریق انتخابات (صندوقی)  واقع نگردد آن است که در اساسنامه  پیش بینی و یا  آن را اصلاح نمود به اینکه اعضای مجمع عمومی و از آن طریق اعضای هیئتهای اجرایی تنها با معرفی سازمانهای تخصصی و صنفی قانونی و ثبت شده  در محل،  به عضویت شورا در آیند و بعبارتی دیگر  تمام  مردم نهادهای  رسمی ایرانی  در محل  به نسبت تعداد اعضای خود در این مرکز،  سهم  عضویت  داشته باشند و هر کدام از اعضا به هر دلیل از این تشکل خارج شوند تعیین جایگزین آنها  بعهده بنیادی باشد که او را منصوب کرده است. با این ترتیب علاوه بر افراد عادی که به کمیونیتی می پیوندند و از خدمات آن استفاده می نمایند ، اعضای مردم نهادهای صنفی و تخصصی  نیز از طریق صنف یا اتحادیه خود عضو آن خواهند بود. شوراهای معتبر و فعال برون مرزی برای  گسترش و عمومی کردن فعالیت خود  لطفاً به این امر بیشتر توجه فرمایند
 بنا براین،  همین امروز میتوان  با تسلیم پیشنهادی در این مورد  به این گونه مراکز در نفاط مختلف و پیگیری آن کمک شایانی به ایرانیان و ایران نمود. شما و دوستانتان با ملاحظه ساختار  و سازو کار درونی مردمرایی در لینک فوق  در راه تأسیس یا ارتقای سطح کمیونیتی موجود در این را ه پیشقدم شوید.
متخصصین و گروههای متبحر در سامان دهی رایانه ای و اینترنتی  این گونه تشکیلات میتوانند طرح و برنامه خود را برای هدیه به این نهاد فراگیر که پوشش جهانی داشته باشد آماده فرمایند انتشار نتیجه موفقیت و تجربه شما در این راه  از طریق  همین سایت  بسیار امید بخش خواهد بود . 
   از جا برخیزیم که فردا خیلی نزدیک  است
 
این مقاله برمبنای کتاب (مردمرایی) یا دموکراسی در ایران فردا،  نوشته شده است
cyyaad@gmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است