با استناد به سخنان آقای بنی صدر، حکومت
انتخابات را اینگونه برد
حاکمیت بجای بر گزاری انتخابات
شرافتمندانه علاوه بر مانع اصلی
و دائم که رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان میباشد ، اگر بتواند از
مقوله های متفاوت تقلب درصندوقها(ابطال ) ویا آمارسازی با در نظر گرفتن مورد و هزینه ریسک استفاده مینماید.
آمار سازی در مرحله تجمیع آراء در
انتخابات ریاست جمهوری88 که برای تغییر نتیجه و بر کشیدن احمدی نژاد بود در شرایطی
انجام شد که تمام خبرنگاران از وزارت کشور
اخراج و حتی بسیاری از کارکنان وزارت در
آن روز پشت در ماندند تا این توطئه به
پایان برسد. لیست نتایج صندوقها هم که باید به گواهی نمایندگان مهندس موسوی برسد
وجود نداشت چون آنها اکثراً از محلهای رأی گیری اخراج شده بودند و تمام خطوط
ارتباطی آنها را قطع و دفاتر موسوی را با
کودتای نظامی اشغال نمودند.
این نوع تقلب فقط برای تغییر نتایج
انتخابات تک موضوعی مانند همه پرسی ها و انتخاب رئیس جمهور کار آیی دارد که در اینمورد با ایستادگی جنبش سبز در کنار آقای موسوی کار به افتضاح و جنایات و قتلهای خیابانی کشید و با حصر خانگی رئیس جمهور
انتخابی کاربه امروز رسیده است. ولی در
سال 84 حکومت با همین شیوه راحت تر به
مقصود خود رسیده بود .
و اما مسئله تغییر آراء در مرحله شمارش و بر سر
صندوقها در انتخابات عمومی مجلس (یا شوراها) داستان دیگری است تعداد نمایندگان مجلس ، نفر290
و تعداد نامزدها ( در این
دوره)3400 نفر بود که برای هر کرسی بطور متوسط 12 نفر رقابت میکردند. پس در هر محل
رأی گیری تا 12 نفر و در شهرهای بزرگ به
مراتب تعدادی بیشتر بنمایندگی از نامزدها میتوانستند حاضر و برکارکنان وزارت کشور و ناظران شورای نگهبان
نظارت داشته باشند تا کسی به ضرر
آنها تقلب نکند .در چنین شرایطی تغییر نتیجه شمارش آراء در حالیکه خود داوطلبین و
نمایندگان آنها برسر صندوقها حاضرند امری
ناشدنی است .
حال به قسمتهائی از مصاحبه آ قای بنی صدر در 21
اسفند با رادیوی عصر جدید در مورد انتخابات امسال توجه فرمائید
-آنچه که تاکنون از نتایج اعلام کرده اند، بیانگر این است که
اکثر نمایندگان جوان هستند و از لحاظ سیاسی خود را مستقل می خوانند.
-همان درصد کوچکی که رای داده اند، به آن ذوب شده ها رای ندادند
بلکه به کسانی رای دادند که می گفتند ما مستقل هستیم.
-آنهایی هم که در سطح کشور گفته اند جوان و مستقل هستند و رای
آورده اند، دلیل بر این است که این آقا { خامنه ای}در کشور در اقلیت ناچیز است
و یک قسمت از سخنان
ایشان آنکه ،مجموع آرای دولیست طرفداران
خامنه ای چهار در صد واجدین شرایط رأی در تهرن است______
مهره چینی برای حوزه ها و خرید و فروش رأی و اتهام تبلیغات غیر قانونی
نامزدهای انتخاباتی که لابد تأثیر گذار
بوده هم فعلاً به کنار. سخنان آقای بنی صدر بعنوان جدی ترین منتقد و مخالفان حاکمیت، گویای اینستکه
رأی شماری در کار بوده ، وطی آن افراد جوان و مستقلی هم انتخاب شده اند. پس انتخابات
تنها باحضور چهار در صد از واجدین شرایط رأی دادن ، با نتایج دلخواه حاکمیت طبق مر قانون انجام
شد و نود و شش در صد آنرا یا تحریم کرده و
یا حاضر نشده اند.
تصور کنید که یک نفر در زمان رأی
دادن، روی برگه انتخاباتی ، اعتراض خود به
حاکمیت را منعکس و رأی خود را باطل اعلام نماید . فکر میکنید مجریان و ناظرین با
این یک برگه رأی غیر از آنکه آنرا باطل اعلام کنند چکار میتوانند بکنند؟... . حال اگر آن نود و شش در صد تحریم کننده، در انتخابات حاضر شده و رأی اعتراضی میدادند
فکر میکنید حاکمیت با مثلاً هفتاد یا هشتاد در صد آرای اعتراضی و باطله در کل
صندوقها ، چه کاری جز ابطال
انتخابات و تن دادن به قانون از دستشان بر
می آمد.؟
پاسخ محتمل :اگر بتوانند تعطیل نمودن
انتخابات برای همیشه .
برنامه مشارکت
فعال ، هوشمندانه و معترضانه احزاب اصلاح طلب یعنی (انتخاب فرد واجد شرایط یا ابطال کامل ورقه رأی
) که از سال 86 تصویب شده بود برای اینست که انتخابات را
به رفراندم مشروعیت رژیم هم...! تبدیل کند
. در این پروژه نه تنها مسئله انتخابات با
عبور از سد شورای نگهبان به انتخابات
واقعی و موازین دموکراسی نزدیک میشود بلکه
تدریجاً سوء استفاده از قدرت سیاسی و به تاراج دادن
کشور منتفی میگردد. در ادامه هرگونه تغییری که خواست مردم باشد قابل انجام
است . این فرمول در هر جا که بنام
دموکراسی از مردم رأی می ستانند و استبداد میرانند مفید و نتیجه بخش خواهد
بود.
کار بدستان نظام که از چند سال
پیش بر این تمهید واقف بودند در انتخابات88 ، ابتدا با نشان دادن سعه صدر
مردم را به پای صندوق فراخواندند و بعد در مرحله تجمیع کلی آن دروغ بزرگ را
ساختند. این بار امّا حکومت
با فرار به جلو و شانتاژ خبری "اعلام مصادیق مجرمانه تحریم
انتخابات" ضمن یاد آوری به خودیها (
همان چهار درصد) برای شرکت حتمی در انتخابات ،با کار کردن بر روی عواملی، مخالفان را هم به تحریم انتخابات تحریص نمود که
علی رغم انذار و تشریح موضوع برای تحریم
کنندگان، دوستان توجه نفرمودند . در نتیجه،
نقشه حکومت گرفت و صحنه انتخابات
را بطور در بست مال خود نمود تا این فرصت
طلائی را از دست مردم خارج نماید. فرصتی
طلائی که با چند قطبی بودن حاکمیت و اوج
فشار اقصادی ناشی از تورم و گرانی به مردم ،
بهترین زمینه را برای به نتیجه
رساندن مشارکت حد اکثری و اعتراضی در
انتخابات فراهم آورده بود.
اگر رویدادهای جهانی بگذارند این فرصتها باز هم پیش خواهد آمد مسئله
اینست که بعضیها در جنبش سبز بخواهند منافع شخصی یا احساسات را کنار بگذارند و به
منافع کلان جامعه و زندگی مشقت بار مردم بیشتر بیاندیشند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر