۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه


روایت سایت انقلاب اسلامی از تحریم ، قولی است که دل بر آن نتوان بست





حاکمیت در طول عمر مستعجل خویش بجای بر گزاری انتخابات شرافتمندانه  علاوه بر مانع اصلی  و دائم که رد صلاحیتهای جناحی از سوی شورای  نگهبان  میباشد ، از ابزار متفاوت آمارسازی در ستادها و یا ابطال صندوقها  وآرای حوزه انتخاباتی  با در نظر گرفتن مورد و هزینه ریسک استفاده مینماید. تقلب نامزدها، امری جداگانه است که اگر طرف، از خودیها باشد در صورت کشف و اعتراض به آن ، حکومت آنرا لاپوشانی میکند.
آمار سازی در مرحله تجمیع آراء در انتخابات ریاست جمهوری88 که برای تغییر نتیجه و بر کشیدن احمدی نژاد بود، در شرایطی انجام شد که تمام خبرنگاران  از وزارت کشور اخراج و حتی  بسیاری از کارکنان وزارت در آن روز پشت در ماندند تا این توطئه  به پایان برسد. این نوع تقلب  فقط برای تغییر نتایج (انتخابات تک سؤالی) مانند همه پرسی  و انتخاب رئیس جمهور  کار آیی دارد که در اینمورد  با ایستادگی جنبش سبز در کنار  آقای موسوی کار به  افتضاح و جنایات و  قتلهای خیابانی کشید و با حصر خانگی رئیس جمهور انتخابی، داستان ادامه دارد. ولی در سال 84 حکومت با همین شیوه  راحت تر به مقصود خود رسیده بود .
و اما  مسئله تغییر آراء در مرحله شمارش و بر سر صندوقها در انتخابات عمومی پارلمان یا شوراها ،  داستان دیگری است  تعداد نمایندگان مجلس ،  نفر290  و  تعداد نامزدها ( در این دوره حدود 3300 نفر بودند   که برای هر کرسی  بطور متوسط 11 نفر رقابت میکردند. پس در هر محل رأی گیری تا  11 نفر و در شهرهای بزرگ به مراتب تعدادی بیشتر بنمایندگی از نامزدها میتوانستند  حاضر و بر کار مجریان  وزارت کشور و ناظران  شورای نگهبان  نظارت داشته باشند  تا به ضرر آنها تقلب نشود.  در چنین شرایطی بخصوص با دو قطبی بودن حکومت ، تغییر نتیجه شمارش آراء در حالیکه داوطلبین و نمایندگان آنها برسر صندوقها حاضرند  امری ناشدنی است .
 حال به قسمتهائی از مصاحبه+  آ قای بنی صدر در 21 اسفند با رادیوی عصر جدید در مورد انتخابات امسال که نظر فوق را تأیید مینمایند  توجه فرمائید
-آنچه که تاکنون از نتایج اعلام کرده اند، بیانگر این است که اکثر نمایندگان جوان هستند و از لحاظ سیاسی خود را مستقل می خوانند.
-همان درصد کوچکی که رای داده اند، به آن ذوب شده ها رای ندادند بلکه به کسانی رای دادند که می گفتند ما مستقل هستیم.
-آنهایی هم که در سطح کشور گفته اند جوان و مستقل هستند و رای آورده اند، دلیل بر این است که این آقا { خامنه ای}در کشور در اقلیت ناچیز است
 و یک قسمت از سخنان ایشان  آنکه ، مجموع آرای دولیست طرفداران خامنه ای چهار در صد واجدین شرایط رأی در تهرن است______

مهره چینی برای حوزه ها  و خرید و فروش رأی و اتهام تبلیغات غیر قانونی نامزدهای انتخاباتی  که لابد تأثیر گذار بوده هم فعلاً به کنار،  سخنان آقای بنی صدر  بعنوان اولین رئیس جمهور و  جدی ترین منتقد و مخالف حاکمیت در درون نظام ،  گویای اینستکه  رأی شماری  در کار بوده ،  وطی آن افراد جوان و مستقلی هم انتخاب شده اند. پس انتخابات تنها باحضور چهار در صد از واجدین شرایط رأی دادن ،  با نتایج دلخواه حاکمیت و بقول خودش  طبق مُرّ قانون انجام شده  و نود و شش در صد آنرا یا تحریم کرده و یا حاضر نشده اند.  گرچه طبق نظرآقای تاج زاده طرفداران رژیم همان پانزده در صد سابق میباشند.
تصور کنید که یک نفر در زمان رأی دادن، روی برگه انتخاباتی،  اعتراض خود به حاکمیت را  منعکس و رأی خود را باطل اعلام نماید . فکر میکنید مجریان و ناظرین با این یک برگه رأی غیر از آنکه آنرا باطل اعلام کنند  چکار میتوانند بکنند؟... . حال اگر آن  نود و شش در صد تحریم کننده،  در انتخابات حاضر شده و رأی اعتراضی میدادند فکر میکنید حاکمیت  با   هفتاد یا  هشتاد در صد آرای اعتراضی و باطله  در کل  صندوقها ،  چه کاری جز ابطال انتخابات و تن دادن به قانون  و تجدید انتخابات بخاطر جلو گیری از سقوط کامل  از دستش بر می آمد؟ . توجه فرمایید که مدعی در این مسئله نه یک یا دونفر معترض بلکه تعداد انبوه نامزدها و نمایندگان آنها و عقبه های قومی، مذهبی و محلی آنان  در سراسر کشور میباشند  که هرکدام بسهم خود امکانات فراوان دارند.  
  پاسخ محتمل به سؤال فوق :اگر حکومت  بتواند انتخابات  و مجلس برای همیشه  تعطیل مینماید . 
 برنامه "مشارکت  فعال ، هوشمندانه و معترضانه"   یعنی  (انتخاب فرد واجد شرایط طبق نظر رأی دهنده، یا ابطال کامل ورقه رأی ) که از سوی احزاب اصلاح طلب درسال 86 تصویب شده بود  برای اینست که هرگونه  انتخابات را به رفراندم مشروعیت رژیم هم...!  تبدیل کنند . در این پروژه  نه تنها  انتخابات ، با عبور از سد،  رد صلاحیت های شورای نگهبان،   به انتخابات واقعی و موازین دموکراسی نزدیک میشود  بلکه تدریجاً  قدرت سیاسی (که متفاوت از اقتدار ملی است)  از صحنه سیاست  حذف  و ارتجاع سیاسی و  تاراج  بنیه اقتصادی  کشور منتفی میگردد. در ادامه هرگونه تغییری که خواست مردم  باشد از جمله تغییرات زیر  بنائی در قانون اساسی به راحتی ( لینک ) +قابل انجام است .  این فرمول در هر جا که بنام دموکراسی از مردم رأی می ستانند و به طریق سنّتی یا مدرن  استبداد میرانند مفید و نتیجه بخش خواهد بود. با کار بر روی این گزینه و ارائه آن به مردم نهادها در سایر جوامع میتوان نو دولتان مزاحم را بر خر خودشان نشاند.
  
کار بدستان نظام که  از چند سال  پیش بر این تمهید واقف شده بودند در خرداد88 ، ابتدا با نشان دادن سعه صدر و در باغ سبز ،  مردم را به پای صندوق فراخواندند و بعد در مرحله تجمیع، آن دروغ بزرگ را ساختند. این بار  امّا  در اسفند 90 حکومت  با فرار به جلو و شانتاژ خبری "اعلام مصادیق مجرمانه تحریم انتخابات"  ضمن یاد آوری به خودیها ( همان چهار  تا  پانزده  درصد) برای شرکت حتمی در انتخابات ، با کار کردن بر روی بعضی عوامل،  مخالفان را هم به عمده کردن تحریم انتخابات تحریص نمود.   قول اخیر آقای خاتمی که،  تحریم انتخابات از داخل کشور القا میشد، دلیلی بر این مدعا و نشان دهنده  راهکار ناگزیر حاکمیت در آن  تنگنا بود.
علی رغم انذار بموقع  و تشریح موضوع از جمله در  مقالات:
 تحریمیون  توجه یا دقّت نفرمودند . در نتیجه،  نقشه حکومت گرفت و  صحنه انتخابات را بطور در بست مال خود نمود تا  این فرصت طلائی را از دست مردم خارج نماید.  فرصتی طلائی که  با چند قطبی بودن حاکمیت و اوج فشار اقصادی ناشی از تورم و گرانی ،  بهترین زمینه را  برای به نتیجه رساندن مشارکت حد اکثری و اعتراضی در انتخابات فراهم آورده بود.
 شک نیست که تحریم، اتحاد و هماهنگی با ارزشی را  بین گروههایی که معتقد به همگرایی و پلورالیسم سیاسی میباشند فراهم آورد ولی چه بهتر که از این اتحاد بجای رویکردی  سلبی و انفعالی و مبارزه منفی، با یک میان بر در امری  ایجابی و خارج نمودن قدرت و ابتکار عمل از دست حاکمیت استفاده میشد.  
 اگر رویدادهای جهانی  بگذارند این فرصتها باز هم پیش خواهد آمد و این راه حل برای همیشه وجود دارد. مسئله اینست که بعضیها در جنبش سبز کمی بیشتر در کار خود تأمل کنند  وبا کنار گذاشتن تک بعدی و احساسات ، پیش باورهای ذهنی خود را  فراموش نموده و جور دیگر هم ببینند  و بیشتر به سر نوشت کشور و زندگی مشقت بار مردم بیاندیشند،   تا بازهم بقول آقای بنی صدر محتاج انقلاب جدیدی نباشیم.
 وبشّر عبادی .....
 





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است