۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

شاه گناهش این بود که می گفت: آنچه من می گویم


نامه الکترونیک چاپ PDF
سخنرانی حجة الاسلام سید علی خامنه ای در  قم (1358)
" شاه گناهش این بود که می گفت:  آنچه من می گویم ، نه آنچه ملت می خواهد، امروز هر کس این منش را تکرار کند، کاری مطرود و محکوم انجام داده است."
این تیتر و متن خبری است که در روزنامه سال 1358 منتشر شده است، این گناهی است که دودمان پهلوی را به باد داد، و ملت برای رسیدن به آزادی و داشتن حق رای و حق تعیین سرنوشت قیام کرد ، این سخنان رهبری در سالهای نخست انقلاب ، پیامی دارد و آن اینکه هر کس در هر مقامی بخواهد رای خود را بر ملت ارجح بداند و حرف حرف او باشد از نظر انقلابیون مطرود و محکوم است.
امیدوارم که ملت به رشدی رسیده باشد که دیگر این تفکر سلطنتی باز نگردد،  امروزه کسانی که برای اثبات جناح خود از رهبری خرج می کنند ،  هر گونه نقدی را با جمله ای از رهبری تخطئه می کنند و مانع ابراز عقاید، تحلیلها، افکار و برنامه های جناح مخالف می شوند، هنوز رسوبات سلطنتی در ذهن دارند و می خواهند خاطره "اوامر ملوکانه" را با "عبارات حوزوی" زنده نگاه دارند ، اینان باید بدانند، دوره شاه و شاه بازی تمام شده است و ملت تحمل تملق و چاپلوسی را ندارد،  و این مشی آنان مخالف  دیدگاه بالا از رهبری است که در سالهای آغازین نهضت ایراد شده است.
اگر بناست بجای منطق و بحث علمی ، ما را با جمله ای از بزرگی ساکت کنید، با همان سلاح و منطق خودتان، جمله فوق تقدیم حضور شد، هر چند من این روش را نمی پسندم که در بحث منطقی و علمی، بجای استدلال، چون کودکان، جمله ای از بابا بزرگ نقل کنیم و دهان طرف مقابل را بدوزیم.
اما چه می شود کرد مخاطب ما نقلی است نه عقلی، و در آوردگاه عقل، چماقی به همراه دارد کاری، که به آن " واحد یموت" گویند، و ما نیز کشته یک ضربه این حجت بالغه و برهان قاطع ایم !
1387  مهدی خزعلی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درباره من

در دموکراسی، پیش فرضهایی مانند لزوم، احزاب سیاسی ،انتخابات و سازه هایی،که بدلیل قدرت زا بودن به زورمحوران امکان میدهد تا مصالح ملت و کشور خود را فدای منافع خود بنمایند با اهداف دموکراسی در تضاد هستند. توضیح این تابوها و راه برون رفت از بن بستهای موجود در دستور کار این وبلاگ است